یادگار
قصههای این کتاب از تاریخچه خنداب شروع میشود و به خاندان یادگاری میرسد راوی سالها مجاهدت و علم و دانشآموزی و کارهای خیر از خاندان یادگاری را برای شخصیت اول داستان یعنی علیرضا تعریف میکند. قصههای تلخ و شیرین از گذشته که آمیخته از حوادث مهم تاریخ معاصر ایران از جمله ماجرای کشف حجاب، سفر رضاخان به همدان، قیام میرزاکوچک خان، حوادث انقلاب قبل از پیروزی و اثر آن در این منطقه، حوادث بعد از انقلاب همچون قیام خلق مسلمان و...
حاجملا محمود یادگاری بزرگ این خاندان که قریب 100 سال سن دارد، شخصیت استثنایی است که شاید بتوان گوشه از شخصیت او را از لابه لای خطوط یادگار بشانسیم. او شخصیت است که با وجود بذل مال و جان و فرزند در راه اعتلای اسلام و انقلاب هنوز هم که هنوز خود را بدهکار انقلاب میداند و دعای اول و آخرش به جان مقام معظمرهبری است. کوچکترین شهید شهرستان خنداب پسر نوجوان او علی یادگاری است. که مرتضی احمر به معرفی او و شش تن از دیگر شهیدان خاندان یادگاری در این کتاب پرداخته است. نویسنده نفر پنجم، از ارتشی قهرمان و مخلص اکبرآقا یادگاری میگوید. از حسین یادگاری برای خوانندگان قصهها حکایت میکند. از مسعود یادگاری میگوید که روزی با نذرونیاز به امامزاده مسعود خنداب به این دنیا قدم گذاشته است و روزی دیگر هم در شلمچه و در سهراهی شهادت آسمانی شده است. خواندن قصههای دوقلوهای شهید مجید و سعید یادگاری قطعا برای خواننده جالب است همان طور که برای علیرضای داستان ما جالب بوده و بالأخره احمر با معرفی اسدالله یادگاری حصار و علی یادگاری پرونده این کتاب را میبندد.
یادگار کتابی متفاوت با زبانی داستانی لابهلای سطور خود درس زندگی میدهد. روش انقلابی زیستن، سالم زیستن و اتحاد را میگوید. یادگار میخواهد بگوید در این دنیای مدرن که همسایه از همسایه خبر ندارد هنوز یک خاندان است که مثل دوران قدیم به فکر همدیگر هستند و دستگیری فامیل از خویشاوند خود هنوز به افسانهها سپرده نشده است. یادگار آنقدر نکات تربیتی و اخلاقی دارد که حتما باید آن راخواند. و با هر نکته آن گره از مشکلات دنیای امروز مدرن را باز کرد.
برشی از کتاب:
پسرم! خاندان یادگاری مثل خیلی از خاندانها و خانوادههای دیگر در همین کشور و شهر زندگی میکنند؛ ولی یک رازی در زندگی و منش خود دارند، آنهم زندگی دینی است که انتخاب کردهاند. پسرم! لقمه حلال خیلی در نحوه زندگی تأثیر دارد. وقتی حضرت علیاکبر ۷ از پدرش پرسید: «پدرجان! چرا اینها جلوی شما شمشیر کشیدهاند و حرف حق را نمیفهمند؟» حضرت فرمود: «شکمهای اینها با لقمۀ حرام پر شده. » یعنی اثر لقمه حرام به آنجا میکشد که شخص حرف حق را نمیشنود و جلوی امام زمانش میایستد. پس عزیزم! وقتی وقف در این خاندان رواج دارد و بهراحتی اموال خود را در راه رضای خدا وقف میکنند، طبیعی است که فرزندان و نوادگانشان، افرادی مؤمن و معتقد و انقلابی باشند و اهل جبهه و جنگ شوند.
شناسنامه
یادگار؛ روایت داستانی از خاندان یادگاری، است که در قطع رقعی و 192 صفحه به قلم مرتضی احمر به رشته تحریر در آمده و در آستانه هفته دفاع مقدس توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شد.
علاقهمندان جهت تهیه کتاب میتوانند از طریق سایت انتشارات شهید کاظمی (https://nashreshahidkazemi.ir)، من و کتاب (manvaketab.ir) و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه 3000141441 کتاب را با تخفیف دریافت نمایید.