کد خبر: ۵۴۰۵
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۷:۵۲
تقابل علنی اپوزیسیون با مردم

نفرت‌انگیزها

صفحه نخست » کاوش

پروژه فشار حقوق بشری به ایران پروژه‌ای جدید و متأخر به شمار نمی‌رود، به گونه‌ای که از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره به عنوان گزینه‌ای برای پیشبرد اهداف دشمنان انقلاب از سوی نهادهای بین‌المللی پیگیری شده است.(...) هر چند حربه فشار حقوق بشری و تبدیل آن به ابزاری برای حمایت و سازماندهی اپوزیسیون سیاسی مسئله‌ای منحصر‌‌به‌فرد برای کشورمان به شمار نمی‌رود و دولت‌های غربی و در رأس آن‌ها دولت آمریکا همواره از این ابزار در مواجهه با دیگر دولت‌هایی که مطلوب‌شان نبوده استفاده کرده و هرگاه با دولتی مراودات سیاسی و اقتصادی داشته‌اند در برابر آشکارترین شکل نقض حقوق بشر سکوتی حمایتگرانه در پیش گرفته‌اند که دولت سعودی را می‌توان مهم‌ترین شاهدمثال آن به حساب آورد، با این حال ماهیت دینی جمهوری اسلامی باعث شده دولت‌های خارجی از حربه حقوق بشر به شکل مضاعفی برای کنترل جهت‌گیری کلی حکومت استفاده کنند، تا جایی که می‌توان به لیست بلندی از اقدامات اینچنینی که در سال‌های اخیر توسط بازیگران حقوق بشری متفاوتی پیگیری شده است اشاره کرد؛ بازیگرانی که با مانور روی برخی احکام شرعی همانند حکم قصاص، حجاب زنان و... سعی کردند برای خود جای پایی در خارج از کشور باز کنند و از قبل آن تبدیل به یک مهره سیاسی در پازل آمریکا شوند.

در میان این بازیگران اما شاید کمتر کسی را بتوان پیدا کرد که در جایگاهی همانند «شیرین عبادی» قرار بگیرد؛ فعال به اصطلاح حقوق بشری که از دهه70 اقدامات زیادی را با این برچسب در فضای قضایی و اجتماعی ایران آغاز کرد و متقابلا از سوی نهادهای بین‌المللی نیز مورد حمایت همه‌جانبه قرار گرفت تا با مصونیت بیشتر فعالیت‌های گسترده خود را پیگیری کند. در چنین فضایی تشکیل برخی نهادهای به ظاهر مستقل مردمی تحت عناوین حقوق بشری عملا تبدیل به مجرا و بستری برای یارگیری سیاسی و پیشبرد نقشه‌هایی در پازل براندازی به شمار می‌رفت. شیرین عبادی پس از آنکه 82 جایزه صلح نوبل را دریافت کرد یکی از این نهادها را با عنوان «کانون مدافعان حقوق بشر» تأسیس و اهتمام خود را معطوف به آن کرد تا در سایه ارزش تبلیغاتی جایزه صلح نوبل و همچنین حمایت‌های بین‌المللی شکل گرفته در ذیل آن تبدیل به نیرویی تعیین‌کننده در مناسبات سیاسی و قضایی ایران شود، تا جایی که حتی بسیاری از جریانات داخلی نیز با استقبال از این جایزه سیاسی، آن را به عنوان یک پیروزی برای جامعه مدنی ایران تفسیر کردند(!)

چراغ سبز به تحریم ایران

(...) رساندن بازی حقوق بشری به نقطه‌ای که در آن از یک‌سو فشارهای اقتصادی به گسترش جرائم و ناامنی منجر شود و پس از آن این جرائم و ناامنی را به عنوان مصادیق نقض حقوق بشر تفسیر کنند در سال‌های اخیر بارها و بارها از سوی بسیاری از جریانات به ظاهر حقوق بشری مشاهده شده است. در تازه‌‌ترین این اقدامات اما شیرین عبادی با نیت افزایش و عمق بخشیدن به حجم نارضایتی‌های عمومی، مسئله «تحریم ورزش ایران» را به میان آورده است تا یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر تقویت روحیه همدلی ملی را تبدیل به محلی برای پیگیری نقشه‌های شوم سیاسی کند. این فعال به ظاهر حقوق بشری اخیرا با انتشار ویدئویی خطاب به فدراسیون‌های ورزشی دیگر کشورها و سازمان‌های بین‌المللی مدعی آن شده که دخالت سیاسی جمهوری اسلامی ایران در امر ورزش منتج به نارضایتی‌های عمومی و فرار بسیاری از ورزشکاران از کشور شده است. وی در بخشی از این پیام تصویری می‌گوید: «اعتراضات ورزشکاران به جایی نمی‌رسد، بنابراین از کلیه فدراسیون‌های ورزشی جهان خواهش می‌کنم تا به مدت یک سال ایران را محروم کنند و اجازه شرکت بین‌المللی را در هیچ زمینه(مسابقه)‌ای به دولت ایران ندهید. به ندای مردم ایران گوش کنید، مردم ایران مخالف دخالت سیاست در امری مانند ورزش هستند.»

اظهارات ضدوطنی عبادی در حالی است که بسیاری از جریانات به ظاهر حقوق بشری نیز در یک ماه اخیر به بهانه اجرای حکم قصاص نوید افکاری که مرتکب قتل عمد شده بود تلاش کرده بودند پروژه «تحریم ورزش ایران» را پیگیری کنند. با این حال این تنها چراغ سبز و حمایت آشکار شیرین عبادی از گسترش تحریم‌های ضدایرانی با نیت تحت‌الشعاع قرار دادن زندگی ایرانیان نیست و وی در چند سال گذشته نیز بارها مواضعی از این دست را از خود نشان داده و عملا همسویی میان نقشه تحریم‌های خارجی را با پروژه حقوق بشری نیروهای ضدوطنی عیان کرده بود. در دی‌ماه سال96 همزمان با بالا گرفتن برخی اعتراضات خیابانی در کشورمان، از دولت آمریکا درخواست کرده بود با اعمال تحریم‌های بیشتر از مردم ایران حمایت کند! عبادی سال97 نیز در گفت‌وگویی با بلومبرگ با تمجید از شرکت‌های اروپایی به دلیل بی‌میلی برای سرمایه‌گذاری در ایران، به آمریکا توصیه کرده بود صداوسیما و چند نهاد دیگر ایرانی را تحریم کند.

ضدبشری‌های حقوق بشری

همزبانی علنی میان فعالان به ظاهر حقوق بشری ایران با جنایات ضدبشری آمریکا علیه مردم کشورمان نشان از یک پیوند و همکاری نهادینه شده میان این ۲ جریان دارد که مبنای آن نیز تلاش برای رساندن گستره نارضایتی‌ها به بالاترین سطح ممکن است، به گونه‌ای که از یک سو فشارهای اقتصادی تحریم به بحران‌های اجتماعی منجر و زمینه‌ساز سوءاستفاده جریانات حقوق بشری شود و از سوی دیگر دولت‌های خارجی برای همنوایی با اعتراضات حقوق بشری این جریان‌ها فشارهای خود را دوچندان کنند.(...)

نمایش‌های حقوق بشری این جریان ضدوطنی در ماه‌های اخیر با اعلام اعتصاب غذا و نبود هیچ‌گونه امکانات درمانی از سوی «نرگس محمدی» نایب‌رئیس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و رئیس هیات اجرایی شورای صلح ایران بار دیگر خبرساز شد و البته در نهایت امر با منتشر شدن تصاویر وی پس از آزادی از زندان باعث عیان شدن ادعاهای کذب آنان شد. در چنین فضایی غفلت از ماهیت این جریان و فعالیت بازیگران داخلی آن که تلاش دارند کلیدواژه «حقوق بشر» را تبدیل به ابزاری برای پیگیری نقشه شوم تحریمی خود کنند، می‌تواند در به نتیجه رسیدن گام‌های عملی آنان کارساز باشد، در نتیجه فضای عمومی و رسانه‌ای کشور باید با تبیین همکاری میان نهادهایی همچون کانون مدافعان حقوق بشر و دولت‌های متخاصم غربی و همچنین نقشه نهایی آنان در وارد کردن ضربه به معیشت و آسایش مردم ایران، مانع پیگیری استراتژی‌های‌شان در فضای سیاسی و اجتماعی کشور شود. نقش این جریانات در برجسته کردن برخی پرونده‌های داخلی و تبدیل کردن قاتل به قربانی و نهایتا نمادسازی از شخص قاتل برای افزایش فشارهای جهانی به کشورمان انکارناپذیر است و می‌توان انتظار رو شدن برگ‌های جدیدتری از این بازی مشترک ضدبشری را در آینده نزدیک داشت.

وطن امروز

نظرات