کد خبر: ۵۳۱۸
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۶

آیا در کشورهایی که حجاب الزامی نیست، گرایش به حجاب بیشتر است؟

صفحه نخست » کاوش


سیده راضیه حسینی

«اجباری نبودن حجاب در کشورهایی مثل ترکیه و یا کشورهای اروپایی، باعث گرایش بیشتر دختران و زنان به حجاب شده است.» این یکی از ادعاهایی است که مخالفان حجاب اجباری، بارها مطرح کرده‌اند و آن را به‌عنوان دلیلی برای کارآمدنبودنِ الزام به حجاب عنوان می‌کنند. آن‌ها می‌گویند عدم وجود قانون برای رعایت پوشش مناسب، باعث می‌شود دختران بیشتر به حجاب جذب شوند و در واقع این موضوع به نفع حجاب است. این ادعا تا چه اندازه با واقعیت منطبق است؟ آیا واقعا حجاب در این کشورها سیر صعودی داشته‌است؟ و آیا هر نوع گرایش به حجاب به‌خاطر الزامی نبودن آن است؟ در این گزارش به بررسی این موضوع پرداخته‌ایم.

اول: آیا واقعا در ترکیه و کشورهای اسلامی شاهد افزایش گرایش به حجاب هستیم؟

هیچ پژوهش یا داده‌های موثقی در خصوص بالارفتن گرایش به حجاب در ترکیه و یا کشورهای مسلمان دیگری مثل مالزی وجود ندارد. بلکه گزارش‌هایی در رسانه‌های این کشور حاکی از آن است که نسل جدید برخلاف نسل قبل، در حال فاصله‌گرفتن از حجاب و به‌خصوص پوشش سر هستند. به‌عنوان نمونه پرتال خبری «قنطره» در گزارشی با این تیتر که «روسری‌ها در حال سرخوردن هستند» به بررسی کمرنگ‌شدن حجاب بین دختران جوان ترکیه پرداخته است. در این گزارش آمده: «خیلی وقت پیش نبود که زنان برای اینکه بتوانند در ترکیه روسری بپوشند، مبارزه می‌کردند؛ اما الان بنظر می‌رسد دیگر به روسری علاقه چندانی وجود ندارد.» سال قبل نیز کمپینی در شبکه‌های اجتماعی این کشور تحت‌عنوان «چالش ده سال» راه افتاد که طی آن دخترانی که حجاب خود را برداشته بودند، از دلایل خود برای این تصمیم می‌نوشتند.

در کشورهایی مثل مالزی نیز وضعیت تقریبا مشابهی وجود دارد. خبرگزاریAsianPost نیز در یک گزارش با تیتر «حجاب در مالزی مورد تهدید است» به بررسی روندی می‌پردازد که منجر به فاصله‌گرفتن نسل جوان این کشور از حجاب سنتی نسل قبل شده است. در این گزارش به نقل از قائم مقام بخش جوانان انجمن همبستگی جوانان مسلمان می‌نویسد: «نگرانی اصلی در بین اکثر مالزیایی‌ها، غرب‌گرایی‌ در اعتقادات آن‌هاست که هویت ملی آن‌ها را تهدید می‌کند. فمینیست‌ها از نسل جوان می‌خواهند از بت‌های آن‌ها در غرب تبعیت کنند».(...)

نکته مهمی که در خصوص این کشورها وجود دارد این است که در غیاب هرگونه سیاستگذاری از سمت دولت و سیستم حکومتی برای ترویج حجاب یا تعیین ضوابط پوشش، جریان‌های فرهنگی متمایل به غرب بر روی حذف حجاب تمرکز زیادی کرده‌اند و نتایج حاکی از آن است که تا حد زیادی موفق شده‌اند.

دوم: وضعیت زنان در غیاب الزام اجتماعی برای رعایت حداقل‌هایی از پوشش چگونه است؟

کسانی که نبودن محدودیت پوشش در کشورهایی مثل ترکیه و همین طور کشورهای غربی را یک ویژگی مثبت می‌دانند، یک نکته بسیار مهم را نادیده می‌گیرند و آن ناامنی‌های روانی و فیزیکی است که زنان در این کشورها به‌خاطر غلبه فضای جنسی تجربه می‌کنند. طبق آمارهای رسمی در ترکیه، همزمان با گرایش بیشتر زنان و دختران به برداشتن حجاب و نیز گسترده‌تر شدن روابط آزاد، آمارهای مربوط به آزار و خشونت جنسی سیر صعودی را طی کرده است. در سال 2017 وزارت دادگستری ترکیه اعلام کرد در طی ده سال گذشته آزار جنسی زنان در این کشور نزدیک به دویست‌وپنجاه درصد افزایش داشته است.(...)

این موضوع در کشورهای غربی که سابقه طولانی‌تری در بی‌قیدی دارند، بسیار جدی‌تر است و زنان در شرایط سخت‌تری به سر می‌برند. به‌عنوان مثال طبق پژوهشی که مؤسسه رویترز تامپسون با بررسی 192 کشور انجام داده است، آمریکا سومین کشوری است که بیشترین آمار خشونت و آزارجنسی علیه زنان را دارد و در شماره ده کشوری است که خطرناک‌ترین محیط برای زنان هستند. رویترز برای بررسی چرایی این موضوع، آمار مربوط به خشونت علیه زنان را از مراکز رسمی آمار آمریکا مورد اشاره قرار داده که بر اساس آن «از هر پنج زن آمریکایی، تقریبا یک زن مورد تجاوز قرار گرفته و از هر سه زن، یک نفر تجاوز، خشونت یا آزار توسط شریک جنسی خود را تجربه کرده است». این موضوع حتی در محیط‌های دانشگاهی که می‌بایست فضایی نسبتا امن باشند، به یک پدیده بسیار نگران‌کننده تبدیل شده است به‌طوری‌که طبق اعلام مرکز آمار این کشور، از هر پنج دختر دانشجو یک نفر در محیط‌دانشگاه مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند.

در انگلیس آزار جنسی کارمندان زن آنقدر جدی بوده است که حتی در برخی فضاهای اداری تصمیم بر این شده که دست‌دادن به‌طور کامل ممنوع شود.(...) در سوئیس بیش از یک پنجم زنان مورد تجاوز و خشونت جنسی قرار گرفته‌اند. این‌ها تنها نمونه‌هایی از ناامنی گسترده زنان در کشورهایی است که پشت شعارهای مربوط به آزادی پوشش، زنان قربانی خشونت‌های جنسی قرار می‌گیرند. در این آمارها البته سایر شکل‌های خشونت فیزیکی مثل ضرب‌وشتم زنان لحاظ نشده است.

سوم: یک مغالطه عجیب درباره برخی موارد گرایش به عفاف در کشورهای غربی

در کشورهای غربی که سابقه طولانی‌تری در برهنگی داشته‌‌اند، شدت آسیب‌های گسترده به زنان و همین‌ طور به خانواده باعث شده است حرکت‌هایی از سمت زنان و دختران نسل جدید برای حفظ عفاف شروع شد. در واقع رها گذاشتن جامعه در بی‌بندوباری باعث شده است زنان آنقدر مورد آزار و ستم قرار بگیرند که خودشان برای حفاظت از امنیت روانی و فیزیکی‌شان دست به کار شوند. نه فقط در گرایش به عفاف و حجاب، بلکه در گرایش به سمت محیط‌های اختصاصی برای زنان و برگزاری برنامه‌های عمومی به‌صورت تفکیک‌شده. مانند سوئد که بعد از سال‌ها، فستیوال موسیقی این کشور را تنها مخصوص زنان برگزار کرد.

به‌عنوان مثال «وندی شلیت» نویسنده جوان آمریکایی در کتابی به بررسی این رویکرد نسل جدید کشورش پرداخته است. کتابی که حاصل هفت سال پژوهش، ‌ده‌ها مصاحبه عمیق با دختران، زنان و مردان آمریکا و رد و بدل کردن ۳۰۰۰ ایمیل با جوانان،‌ شرکت در کنگره‌های مرتبط و ‌صحبت با روانشناسان و جامعه شناسان و حتی شرکت در پارتی‌های مخفیانه نوجوانان است.‏«زنان جوان، عزت نفس خود را باز می‌یابند و در می‌یابند خوب بودن، بد نیست»؛ این، عنوان کتاب شلیت است؛ آنجا توضیح می‌دهد نسل جدیدی در آمریکا دارد شکل می‌گیرد که خواسته‌های متفاوتی با نسل خود دارد؛ جوانانی که از بی‌قید و بندی به ستوه آمده و انگار گمشده‌ای دارند که باید به دنبالش بگردند.

اما اینکه چنین گرایشی به‌عنوان نتیجه مثبت پوشش آزاد در نظر گرفته شود شبیه به این می‌ماند که در یک کشور مردم در مقابل یک بیماری ویروسی کاملا بی‌دفاع رها شوند و وقتی بعد از دادن تلفات بسیار خودشان برای مبارزه با این بیماری دست به کار شوند، این‌طور استدلال کنیم که رها و بی‌دفاع گذاشتن مردم و جامعه در مقابل بیماری منجر به افزایش خودمراقبتی در بین آنان میشود. سپس نتیجه بگیریم نباید هیچ تدبیری برای محافظت از مردم در برابر بیماری توسط دولت و حاکمیت صورت بگیرد.

فارس

نظرات