مدیریت اقتصادی خانواده
حجت الاسلام و المسلمین تراشیون
وظیفه آقا این است که یک گشادهدستی سنجیدهای داشته باشد، توانمندی را برای درآمد داشته باشد، همت برای درآمد را داشته باشد چون گاهی اوقات میبینیم برخی آقایان همتی هم نمیکنند. یعنی منتظرند یکی بیاید در خانهشان در بزند یک پولی به آنها بدهد. این حرکت را نمیکند، این فکر اقتصادی را ندارد. این وظیفه مرد است برای مدیریت زندگی به این مرحله از رشد خودش را برساند. اما در نقطه مقابل؛ حالا آقا یک گشادهدستی سنجیده دارد، خانمها باید چگونه عمل کنند؟ آیا باید یک بانو در محیط خانه هم پرتوقع باشد؟ چون میدانید یکی از آسیبهایی که امروز دوباره دارد به خانواده وارد میشود و ما باید این را پیشگیرانه مورد تحلیل و بررسی قرار بدهیم این است که خیلی مواقع میبینیم که خانمها توقعشان از آن سطح توانایی همسرشان بالاتر است. باید این توقع را متعادل کرد. یعنی آن چیزی که ما در آموزههای دینی و اسلامیمان میبینیم، در سیره حضرت صدیقه طاهرسلاماللهعلیها میبینیم این است که حضرت گاهی اوقات درخواستهایش را بر اساس توانمندیهای امیرالمؤمنین تنظیم میکردند. یعنی یک جایی اگر میدانستند که آقا امیرالمؤمنین الان دستش تنگ است. در این زمینه نمیتواند آن نیاز خانواده را فراهم کند حتی سکوت میکردند چه برسد که بروند مثلا حالا ابرازی بکنند بعد آقا امیرالمؤمنین بگویند من نمیتوانم تهیه بکنم. ایشان مثلا تأیید بکند بگوید خب. حالا نتوانستی اشکالی ندارد. یعنی رصد میکردند توانمندی همسرشان را که ببینند آن حدوحدود توانایی او چقدر است. خود این از دلش یک مهارت بیرون میآید. به نظر شما آقای شریعتی اینجا چه مهارتی از دل این موضوع بیرون میآید؟ مهارتی که بیرون میآید این است که خانمها هم نسبت به اقتصاد پنهان خانواده خودشان را توانمند بکنند. ببینید من یک مثالی محضر شما بزنم. یک موقعی هست من میدانم سطح درآمد همسرم یک درآمد خاصی است، من هم انتظارم را بر اساس همان تنظیم میکنم ولی این به معنای این نیست که خیلی منفعل عمل کنم. پویا عمل میکنم. مثلا ما میبینیم گاهی اوقات ممکن است نیاز به یک صرفهجویی هایی در محیط خانه باشد. این را حتماً ما به آن دقت میکنیم. یعنی یک خانم در محیط خانه. هیچ وقت یادم نمیرود. آن اوایلی که یارانهها را میدادند من به خانمم گفتم تو پول آب و برق و گاز را بده، اضافه یارانهها برای تو. گفت حاجآقا من دیدم چقدر در خانه صرفهجویی افزایش پیدا کرد. مثلا میگفت خانمم راه میافتد لامپهای اضافی را خاموش میکرد. میگفت خیلی جاها. حالا این اتاق را میتوانیم گرم کنیم و در همین اتاق باشیم. نیاز نیست کل خانه را گرم کنیم. یعنی گاهی اوقات میشود این اتفاق در زندگیهای ما رخ بدهد. ما ببینید امروز چون مدیریت اقتصاد در خانههایمان ضعیف است نمیتوانیم بگوییم آن درزها و سوراخهایی که بهنوعی دارد هزینههای اضافی را میبلعد کجاست. روی آن فکر نمیکنیم. چون ما معمولا در خانواده میگوییم یک خرج داریم و یک برج داریم. امروز گاهی اوقات میبینیم برجهای ما از خرجهایمان دارد پیشی میگیرد. یعنی برج آن نیازهای ثانویه در محیط زندگی است و امروز میبینی خانواده کتاب مطالعه نمیکند، میگویی چرا کتاب نمیخوانی، میگوید کتاب گران است. گران شده است. بعد میبینی در همین خانواده بچهها هفتهای یکبار پیتزا میخورند. پول یک کتاب را مثلاً برای هر نفر میدهند برای این خوراکی که معلوم نیست تازه مفید باشد یا نه. یعنی اولویتهای متأسفانه تغییر کرده است.
********
پاداش و عقوبت در رفتار با فرزندان
حجت الاسلام و المسلمین فرحزاد
امامسجادعلیهالسلام میفرماید: درباره فرزندت جوری عمل کن که بدانی آنچه که کار خوب و نیکی نسبت به فرزندانت میکنی، خدا پاداش و ثواب و درجه به شما میدهد و هر کجا که کمفرزندانتان میگذاری، در نفقه، در ادب، در اخلاق، در برخورد، خدا تو را معاقب عقوبت میکند. همان طوری که به بنده فرحزاد میگوید به پدر و مادر حق نداری یک آه بکشی، یک اف بگویی، یک رو ترش کنی، فرقی نمیکند. تو هم اگر بیجا رو ترش کردی، قهر کردی، راه ندادی، به او کتک زدی، شما هم عاق فرزندانت میشوی. عقوبت میشوند در بدی کردن به فرزندانشان. یک روایت زیبایی است که خیلی از فرزندان میگویند ما از محبت و نوازش پدر و مادر محرومیم. در روایت داریم پیغمبر بچهها را میبوسیدند. خیلی روایت قشنگی است. «وَ كَانَ النَّبِيُّ ص إِذَا أَصْبَحَ مَسَحَ عَلَى رُءُوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِه» چقدر قشنگ است. سیرههای پیغمبر. انقدر دلم میخواهد مثلا یکی از کارشناسان سمت خدا سیره پیغمبر را بگوید. البته ما هم میگوییم در ضمن مباحثمان. یکی از سیرههای پیغمبر خدا این بود که هر روز صبح که میشد دست نوازش و محبت بر سر فرزندان و نوهها میکشیدند. هر روز. خود این دست کشیدن، من تو را دوست دارم، زیر سایهی من هستی، من هوای تو را دارم، این خودش هم عمل است و هم میگوید در آن یک حرف دارد. مسح. دست محبت و نوازش و بوسیدن، در آغوش گرفتن فرزندان و بوسیدن و به اینها مهر و محبت کردن. یک نفر در زمان اوایل صدر اسلام خدمت پیغمبر خدا بود، پیغمبر دید این همش میبوسد، بچهها را نوازش میکند. حتی بچههای غیر خودش را. گفت من در عمرم بچهام را نبوسیدهام. حضرت تعجب کرد فرمودند مثل اینکه خدا در دل تو رحم قرار نداده است. چرا نمیبوسی؟ این روایت خیلی زیبا است. پیغمبر عظیمالشأن فرمود: «أَكْثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ أَوْلَادِكُم» بوسیدن فرزند عبادت است. نوازش میکنی، محبت میکنی، در آغوش میگیری و به او محبت میکنی. اکثروا یعنی زیاد فرزندانتان را ببوسید». أَوْلَادِكُمْ فَإِنَّ لَكُمْ بِكُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً فِي الْجَنَّةِ مَا بَيْنَ كُلِّ دَرَجَةٍ خَمْسُمِائَةِ عَام» خیلی عجیب است. واقعا عجب دینی داریم. دین ما یکپارچه محبت است، نوازش است، رحمت است. مگر موارد خاص که دیگر ناچاریم غدهی سرطانی را دور بیندازیم. میفرماید فرزندانتان را زیاد ببوسید. با هر بوسیدنی خدا در بهشت درجهای به شما میدهد، بین این درجه و درجهی بعدی که با بوسیدن بالا میروید، مسافت پانصد سال راه است. یعنی شما را بالا میبرد چون مهرورزی میکنید. ما حدیث داریم که دو نفر که با هم مهرورزی میکنند، خدای متعال صد رحمت نازل میکند. 99 تا را میدهد به آن کسی که محبتش بیشتر است. یکی را میدهد به طرف مقابل چون این باید بار همه را بکشد. پس مهرورزی به فرزندان، دست روی سر آنها کشیدن، محبت کردن، نوازش کردن، بوسیدن، یکی از آداب مهم حقوق فرزندان بر پدر و مادر است.