نشانههایی که میگویند شما آماده ازدواج نیستید

یاسمین رضوی
ما برای ورود به هر مرحله از زندگی نیاز به آمادگی داریم. زمانی که کودک هستیم، چیز زیادی نمیدانیم و لازم است که آمادگیهای لازم را از طرف بزرگسالان و والدینمان دریافت کنیم. اما وقتی به سنوسال ازدواج میرسیم، باید خودمان آستینهایمان را بالا بزنیم و با مطالعه و تمرین و دقت بر روی نیات و اهدافمان برای هر مرحله از زندگی آماده شویم. ازدواج، بچهدار شدن، ورود به شغل جدید، ترک کار و...
با این حال نشانههایی وجود دارند که میگویند ما هنوز آمادگی ورود به مرحله ازدواج را نداریم. البته به این معنا نیست که شما هرگز برای ازدواج آماده نخواهید بود. بلکه بیان این نشانههای به این منظور است که به آنها توجه کنیم و برایشان تلاش کنیم. اغلب این نشانهها ریشه در نیت و هدف اصلی ما برای ازدواج دارند.
اگر هنوز سرگران گذشتهاید
اگر در گذشتهتان تجربه ازدواج یا نامزدی دارید و با جدایی به آن پایان دادهاید اما هنوز نتوانستهاید از آن عبور کنید، بهتر است که به ازدواج و رابطه جدید فکر نکنید. اگر هنوز دلتان برای او تنگ میشود، زندگیتان جایی برای آدم جدید ندارد. هرگز با خودتان نگویید که با ازدواج کردن حالم بهتر میشود و خاطرات را فراموش میکنم، هیچ تضمینی نیست که بعد از ازدواج بدتر نشوید. شما مسئول شاد کردن همسرتان هستید. اگر شاد نباشید نمیتوانید او را شاد کنید. پس اولین قدم شما این است که از قید گذشته رها شوید.
اگر درگیر شک و دودلی هستید
ابتدای آشنایی، زمانی که هنوز طرف مقابل را خوب نمیشناسید و فقط چند جلسهای او را در دیدهاید و صحبت کرده اید، ممکن است با حرف و حدیث آشنایان یا به هر دلیل دیگری، دچار شک و بیاعتمادی نسبت به طرف مقابل باشید. اعتماد برای یک رابطه ضروری است. همچنین اگر آدمی هستید که سخت اعتماد میکنید و دچار وسواس فکری هستید، هنوز برای ازدواج آمادگی ندارید. هیچ رابطهای بدون اعتماد زنده نمیماند.
نبود عقیده مشترک
شاید با خودتان فکر کنید همین که دوستش دارم یعنی ما شبیه به هم هستیم و اعتقادات مشترک زیادی داریم. اما این تصور همیشه برقرار نیست. ممکن است شما کسی را دوست بدارید اما در گذر زمان متوجه شوید که هیچ عقیده مشترکی با هم ندارید. دوست داشتن نباید شما را فریب داده و در خلسه فرو ببرد. در مورد مسائل مهم با هم صحبت کنید. مسائل اقتصادی، اعتقادی و مذهبی، تربیت کودک، کار کردن و... اگر در این موارد اختلاف عقیده شدید دارید، آماده ازدواج نیستید.
سازگار با هم
باید بپذیرید که ازدواج یک تعاونی مشترک است که اصل اساسی آن سازگاری است. اگر در سازگار شدن با بقیه دچار مشکل هستید، خودخواهید، نمیتوانید دیگری را برای مدت طولانی تحمل کنید و تفاوتهایش را بپذیرید، به هیچ عنوان الان به ازدواج فکر نکنید. ضمن اینکه باید شرایط متفاوت را در ذهنتان پیشبینی کرده و ببینید چقدر اهل سازش با تغییرات زندگی و موارد پیشبینی نشده هستید.
چرا میخواهم ازدواج کنم؟
آیا دلیل محکم و منطقی برای ازدواج کردن دارید یا صرفا چون دیگر هیچ مجردی اطرافتان باقی نمانده و هر دوست و آشنایی که میشناختید متأهل شده است، شما هم فکر میکنید باید هرچه سریعتر وارد زندگی مشترک شوید؟ اگر گمان میکنید که چیزهایی دارد ازتان دریغ میشود و صرفا برای اینکه آن چیزی که دیگری دارد را شما هم به دست آورید، باز هم در مورد ازدواج کردن دچار مشکلید. ازدواج یک رفتار کودکانه نیست که چون او این اسباببازی را دارد من هم همان را میخواهم. قبل از بله گفتن بهتر است دیدگاه روشنی نسبت به ازدواج پیدا کنید.
بهداشت و سلامت روان
هر مسئلهای که مربوط به اختلالات روانی میشود اگر در خودتان سراغ دارید، در مورد ازدواج کردن در این شرایط تجدیدنظر کنید. اختلال شخصیت ضد اجتماعی، پارانوئید و... ممکن است افرادی به شما توصیه کنند که ازدواج کنید تا حالتان خوب شود، اما این یک توصیه سمی است و باید حسابی در این مورد آموزش ببینید، درمان شوید و به ابعاد آن آشنا باشید. همچنین همسر آیندهتان را کاملا در جریان بگذارید.
یک ذهن سالم پیششرط زندگی مشترک و داشتن رابطه زناشویی سالم است.
مدیریت اختلافات
اگر نمیتوانید اختلالات را حل کرده و مدیریت کنید، آماده ازدواج نیستید. به هر حال شما تا به این سنوسال که رسیدهاید با اطرافیان، دوست و آشنا اختلافاتی پیدا کردهاید، برخورد شما در این مواقع چیست؟ آیا بلدید چطور آنها را حل کنید یا از آن دسته آدمهایی هستید که اختلافات را با سکوت و حل نشده بدرقه میکنند؟ میدانید اگر به بنبستی خوردید که کاری از دستتان برنمیآمد باید چطور از دیگران کمک بگیرید. ندانستن و نداشتن مهارت حل اختلاف مشکلی دائمیدر روابط زناشویی ایجاد میکند.
تحت فشار ازدواج نکنید
اگر میخواهید ازدواج کنید چون تحت فشار خانوادهتان هستید، مطمئن باشید که همین فشار روانی باعث میشود شما آمادگی لازم را برای ورود به یک زندگی جدید از دست بدهید. ازدواج نهادی است که دو نفر باید با اراده خودشان و آزادانه آن را انتخاب کنند. اگر تحت فشار با کسی وارد رابطه زناشویی شوید بهسختی میتوانید حس خوبی نسبت به او را تجربه کنید.
دلسوزی یا احساس گناه
اگر با کسی میخواهید ازدواج کنید چون دلتان برایش سوخته یا دچار ترحم شدهاید، رابطهتان دوامینخواهد داشت. همچنین اگر به دلیل احساس گناه تن به ازدواج میدهید، به این دلیل که نمیخواهید احساس طرف مقابل را جریحهدار کنید، بدانید که بار روانی شدیدی به خودتان تحمیل میکنید. ازدواج تنها زمانی میتواند موفقیتآمیز باشد که دو نفر وقتی بر سر سفره عقد مینشینند کاملا راضی باشند. در غیر این صورت طرفین آمادگی ازدواج نداشته و رابطه سالمی را نمیتوانند بنا کنند.
نیت اقتصادی
با دختری 35 ساله صحبت میکردم که موردی نامناسب را برای ازدواج پذیرفته بود. خودش هم میدانست و اذعان داشت که این فرد به درد او نمیخورد و دنیا، خواسته و تمایلات متفاوتی دارند. اما دختر، از سرپرستی کردن خسته بود. از اینکه دست تنها بار زندگی مادر و خواهرش را به دوش میکشید و سالها برای گذران زندگی دویده بود، دلزده بود. نیاز به همراهی و حمایت عاطفی و مادی داشت. خواستگارش فقط از لحاظ مادی میتوانست او را بینیاز کند و او تنها دلیلش برای ازدواج با این فرد، رهایی از خستگیها و دستتنگیهای اقتصادیاش بود.
حال این دختر و وضعیتی که در آن قرار دارد، بسیار قابل درک است. اما این دلیل اصیلی برای ازدواج نیست. فقط فکر کنید که این مرد بعد از ازدواج، وقتی که دیگر کارش تمام شد و همسرش را به خانه آورد، زیر بار مسئولیتهای اقتصادی نرفت. آیا دلیل دیگری برای ادامه رابطه زناشویی با این فرد باقی خواهند ماند؟
خوشبخت میشوم
هیچ فردی با نیت بدبخت شدن ازدواج نمیکند. همه میخواهند ازدواج کنند تا خوشبختتر شوند. اما این دلیل اصیلی نیست. ازدواج، درست مثل مجرد ماندن نباید منبع غم و شادی ما باشد.