آموزش مجازی مدارس و چشم نگران اصل 30
ابوالقاسم رحمانی
غمنامه آموزش مجازی در ایران به این زودیها به آخر خط نمیرسد. بعد از ماجرای خودکشی پسربچه بوشهری، نوشتم که چه آن کودک 11ساله برای نداشتن تلفنهمراه خودش را حلقآویز کرده باشد و چه نه، صورت مسأله ماجرا که ضعف در زیرساختها، ضعف فنی پلتفرم آموزشی شاد و عدم دسترسی تعداد قابلتوجهی از دانشآموزان به تلفنهمراه و هزینه بالای تهیه آن است، پاکشدنی نیست. فکر میکنم برای بار چندم مجبور باشیم یکسری آمارها را مرور کنیم تا سرآخر برسیم به ناتوانی در پوشش دانشآموزان در جریان آموزش مجازی!
ضعف در زیرساختها
بهعنوان اولین پله در مطالبه کیفیت مطلوب آموزش مجازی باید بهسراغ زیرساختها برویم. در پاسخ به اینکه اساسا در شرایط ایدهآل و شرایطی که دانشآموزان دسترسی به تلفنهمراه داشته باشند و نظام آموزشی هم بستر مناسبی را برای آموزش تهیه و تدارک دیده باشد، آیا زیرساختهای کشور این امکان را فراهم میکنند که دانشآموزان و خانوادههای آنها به پوشش شبکه اینترنت دسترسی داشته باشند؟ باید بگویم حداقل یکسوم جمعیت روستایی کشور چنین امکانی ندارند. براساس آمارهای موجود در درگاه ملی آمار ایران، درکل کشور چیزی حدود 448شهرستان، هزار و 354شهر و 98هزار روستا داریم که در این تعداد روستا طبق اطلاعات موجود در سالنامه آماری وزارت آموزشوپرورش بیش از 56هزار روستا وجود دارد که در آنها بیش از 3میلیون و 280هزار دانشآموز درحال تحصیل هستند. این اعداد را در ذهن نگه داشته باشید، طبق آمار ارائهشده از سوی اپراتورهای اصلی تلفن همراه در کشور یعنی همراهاول، ایرانسل و رایتل، در خوشبینانهترین حالت و بدون در نظر گرفتن همپوشانیها (یعنی اینکه ممکن است یک روستا توسط چند اپراتور پوشش داده شده باشد) مجموعا 63هزار روستا از پوشش اینترنتی برخوردارند. این یعنی چیزی حدود یکسوم از روستاهای کشور اصلا دسترسی به شبکه اینترنت ندارند که بخواهند درصورت وجود ابزار و سایر امکانات از آموزش مجازی بهره ببرند. (اینجا از عدم دسترسی به اینترنت مطلوب در نقاط شهری چشمپوشی شده است.)
ضعف فنی پلتفرم شاد
دررابطه با پلتفرم آموزشی شاد سخن بسیار گفته شده و قلم بسیار چرخیده است. هرکس از ظن خود این پلتفرم یکشبه ایجاد و معرفیشده را مورد نقد و بررسی قرار داده و نقاط ضعف و قوت آن را برشمرده است ولی بررسی و قیاسی که اخیرا مجموعه «مجازیست» انجام داده، نشان میدهد شاد در مقایسه با دیگر رقبای خود در حوزه آموزش مجازی خیلی حرفی برای گفتن ندارد و کیفیت مطلوبی را ارائه نمیکند. رمزگذاری ویدئو و حفاظت از رمز عبور، قابلیت وایتبورد، ضبط جلسه، اشتراکگذاری صفحه نمایش، رایگیری، نظرسنجی، گروهبندی برای کارگروهی، اتصال از طریق مرورگر، امکان تحلیل و آنالیز یادگیری افراد، قابلیت نصب از استورها و... ویژگیهایی است که هنوز شاد به آنها مجهز نیست و بهعلاوه سایر مشکلات دیگر مصائب جدی را پیشروی دانشآموزان، معلمان و والدین قرار داده است. (از مرور گلایههای معلمان و دانشآموزان از سرعت پایین، قطعیهای مکرر و مصرف اینترنت بالای این پلتفرم چشمپوشی میکنیم.)
ضعف در تهیه ابزار و ناکامی در تحصیل
از دو مؤلفه قبلی که بگذریم، شاید بتوان مهمترین چالش پیشروی آموزش مجازی را در ایران عدم دسترسی تعداد قابلتوجهی از دانشآموزان به ابزار مورد نیاز برای اتصال به آموزش مجازی معرفی کرد. چالشی که عدد بازماندگان از تحصیل در ایران را بهطرز قابل ملاحظهای افزایش خواهد داد. دررابطه با این مؤلفه شاید لازم باشد به چند مسئله اشاره کنم. ابتدا سخنان محمدرضا سیفی، مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی وزارت آموزشوپرورش را با هم مرور میکنیم. سیفی دررابطه با این مسئله که چه تعداد از دانشآموزان امکان دسترسی به آموزش مجازی را بهخاطر عدم امکان تهیه ابزار لازم یعنی تلفنهمراه و تبلت ندارند، گفت: «بهاندازه کافی تبلت دراختیار نداریم. به دومیلیون و ۲۵۰هزار تبلت برای دانشآموزان خود نیاز داریم؛ ولی واقعیت این است که این اتفاق نمیافتد زیرا تولید داخلی میسر نیست و با توجه به تغییرات نرخ ارز، از خارج هم نمیتوانیم این تعداد را وارد کنیم. هدف ما در گام نخست این است که ۱۰۰هزار تبلت را با اولویت دانشآموزان تحت پوشش کمیته امداد تهیه کنیم. یک شرکت داخلی قولهایی داده و تولید را شروع کرده است، اما اینکه تبلت برای همه دانشآموزان فاقد این ابزار فراهم شده باشد، تاکنون میسر نشده است.» پیشتر البته اعداد و ارقام دیگری هم دررابطه با عدم دسترسی دانشآموزان کشور به آموزش مجازی بهخاطر ناتوانی در تهیه ابزار مورد نیاز اعلام شده بود.
خداحافظی با اصل 30 قانون اساسی و دسترسی همگانی به آموزش
اما روی دیگر ماجرا مسئلهای است که چند روز پیش وزیر آموزشوپرورش هم به آن اشاره کرد(...) و آن استفاده بسیاری از مدارس از سایر پلتفرمها و شبکههای اجتماعی برای آموزش بود. حاجیمیرزایی که چندوقت پیش استفاده از شاد را اجباری ندانسته بود، چند روز گذشته خاطرنشان کرد: «برای تمام مدارس استفاده از شاد تعیین شده و اجازه ندارند از دیگر پیامرسانهای خارجی استفاده کنند. شاد امکانات و ظرفیتهای خوبی دارد و تنوع خدمات آن در هیچیک از سرویسهای خدمترسان آموزشی وجود ندارد. اگر مدرسهای از اپلیکیشن دیگری استفاده کند باید پاسخگوی آموزشوپرورش باشد.»(...)
دررابطه با اینکه مدارس جز از مسیر شاد نباید پروسه آموزش را طی کنند ادعایی است که با یک سرکشی از روند تحصیلی دانشآموزان، میتوان بهخوبی دریافت که واتسآپ و بسیاری دیگر از شبکههای مجازی و پلتفرمهای آموزشی خصوصا در مدارس غیردولتی و خاص اقبال بیشتری نسبت به شاد داشتهاند. این سخنان حاجیمیرزایی را شاید بتوان ناشی از نگرانی ماجرای مومو و خودکشی دانشآموزان دانست که البته اگر چنین هم باشد، باید گفت این نگرانی نوشدارویی پس از مرگ سهراب است! خلاصه اینکه با توجه به سخنان مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی در عدم تأمین ابزار مورد نیاز برای بهرهمندی همه دانشآموزان از آموزش مجازی (علیرغم تمام وعدههای دادهشده) پروسه آموزش خصوصا در این ایام با چالش جدی روبرو است و در شرایطی که آموزشهای حضوری هم بهخاطر شیوع افسارگسیخته کرونا تعطیل شده است و برقراری آن سلامت دانشآموزان و خانوادهها را به خطر میاندازد، باید گفت دسترسی همگانی و رایگان به آموزش که در اصل 30 قانون اساسی به آن اشاره شده به محاق رفته و دیگر امکان بروز و اجرا ندارد.
فرهیختگان