زهرا کیایی
بخش قابل توجهی از انسانها با آن دست به گریبانند! اولین نشانه این است که وقتی با عنوان این مقاله مواجه میشوند و سؤال را میبینند به این فکر میکنند که آن را را بخوانند تا ببینند در میان اطرافیانشان چه کسانی حضور دارند که این خطوط، شرحی از وجود آنان است! انسانهای خودشیفته اولین ویژگیشان جهت نگاهشان است که همواره به بیرون از خود، و جهت انگشت اتهامشان است که همواره به سوی دیگریست! و این درحالیست که افرادی که فاقد این ویژگیاند همواره میبینند، میخوانند و میشنوند تا مصادیق یافتههای خود را در درون خود بیابند نه سایرین. اصلاح «جهت» نگاه و «جهت» انگشت اشاره مهمترین کاری است که برای درمان این آسیب ویرانگر باید انجام داد.
ویژگیهای افراد خودشیفته
«خودبینی»، «خودمحوری»، «خودخواهی»، «خودبزرگ بینی» همگی واژگانی است که در زبان عامه معادل یکدیگر به کار میروند اما همه آنها میتوانند نشانی از یک بیماری به نام «خودشیفتگی» باشد. خودشیفتگی معادل واژه یونانی «نارسیس» است که در اساطیر یونانی به الهه زیبایی اطلاق میشده که با دیدن تصویر خود در آب چشمه به عشق خود مبتلا میشود و از آنجا که هیچگاه نمیتوانست به آن تصویر دست یابد در عشق خویش جان میدهد. «اختلال شخصیت خودشیفته» بیماری است که به فردی منسوب میشود با تصورات متفاوت بود و استثنایی بودن که تنها افرادی خاص را قادر میداند تا بتوانند او را بفهمند و شایسته نشست و برخاست با او باشند، در روابط خود با دیگران استثمارگر است و برای اهداف خود از دیگران بهره کشی میکند، حسود است و معتقد است دیگران به او حسد میورزند؛ در برابر انتقادات، بسیار شکننده و در نهایت فردی پرتکبر و پرنخوت است. آنچه تا به اینجا گفته شد صفاتی بود که مبتلایان به نارسیسیسم با آن مواجه اند که این امر نقشهای اجتماعی و فعالیت های فردی و خانوادگی آنان را فلج میکند.
...