این گزارش توسط خانمها زهرا طیبی، نادیا آهنجان، مریم رحمانی، زهرا پیغامی و راضیه فلاح تهیه شده است.
تاکنون هشت قسمت از سریال «نارگیل» به کارگردانی حمزه صالحی و تهیهکنندگی سیدابراهیم عامریان از پلتفرم «فیلیمو» پخش شده است؛ سریالی برای کودک و نوجوان که در آن همراهی سه بازیگر کودک درکنار سه عروسک به نامهای «نارگیل» و «لنگه» و «لیوه» و تقابل راستی و دروغگویی و تبعات آن به تصویر کشیده شده است. نکته جالب این سریال همین سه عروسک هستند که با صداپیشگی محمدرضا علیمردانی، هومن حاجیعبداللهی و مجید آقاکریمی همراه شده و اتفاقا ویژگی مثبت این سریال در همین بداههگوییها و تکیههای شیرین گویندههاست. پیش از این چهار اثر در شبکه نمایش خانگی برای کودک و نوجوان تولید شده که به نسبت همه تولیدات عدد کوچکی است.
قسمت اول این سریال فانتزی و موزیکال روز 18 شهریورماه در پلتفرم فیلیمو پخش شد و گفتنی است که عنوان «نارگیل» پیش از این برای یک فیلم سینمایی به کارگردانی داوود اطیابی هم استفاده شده بود که هنوز اکران نشده است. ظاهرا در این دو پروژه همنام، داشتن تهیهکننده و استفاده از عروسکها با شناسنامه و هویت مشترک وجود دارد. درواقع سریال نارگیل بهلحاظ داستانی اثری مستقل از فیلم نارگیل محسوب میشود.
فضایی که سریال در آن روایت میشود خانهای ویلایی و قدیمی است که عوامل سریال احتمالا برای جذاب شدن، ایجاد تمایز یا آشنایی کودکان با بافت سنتی آن را انتخاب کردهاند. استفاده از رنگهایی مثل آبی فیروزهای هم گویا در همین راستا به کار برده شده است. آزمایشگاه، صندوقچه و فضاهای اینچنینی سریال به پیشبرد قصه در فضای جادویی و مدنظر کارگردان کمک میکند. سریال حاوی داستانی افسانهای درباره تقابل جادوگری پلید و خانواده راستگو و درستکار است. نامخانوادگی«راستگو» انتخابی هدفمند برای بیان اتفاقات قصه که جدالی بین راستی و دروغ است استفاده شده. خوشقلبی و راستگویی از ویژگیهایی است که در این سریال تبلیغ میشود و تبعات سیاهی و دروغگویی در قالب شخصیت عروسکها و کودکان نشان داده میشود. همچنین حضور شخصیتهای کودک و عروسکی به جذاب شدن این سریال کمک کرده است. قصه حول محور کنجکاوی سه کودک با نامهای هاله، حمید و حامد میگردد.
ماجرای داستان از اولین دروغ کودکان به پدربزرگ شروع میشود که این اشتباه هاله، پدر و مادرش را اسیر طلسم وروره میکند. او برای نجات والدینش باید به همراه برادرهایش و سه عروسک به نامهای«نارگیل» و «لنگه» و «لیوه» به سفری جادویی برود. این سفر هیجانانگیز و پر از اتفاقات جادویی و دلهرهآور است که به روند هیجانانگیزشدن سریال کمک میکند. موزیکهای شاد همواره بخش جداییناپذیر از کارهای کودکونوجوان بوده است. در همین راستا میتوان به تیتراژ آغازین و پایانی این سریال اشاره کرد، بخشی از تیتراژ آغازین سریال برگرفته از یک موزیک خارجی است که پیش از این در یکی از برنامههای مشهور شبکههای ماهوارهای استفاده شده است. تیتراژ پایانی نیز گویا در جواب موزیک ویدئوی یک خواننده لسآنجلسی طراحی و کار شده است. گفته میشود گریم آشا محرابی در نقش«وروره» کپی از گریم آنجلینا جولی در فیلم پرطرفدار «مالفینست» بوده و حاشیههایی را در فضای مجازی به همراه داشته است. بهنوش بختیاری نیز یک بازی تکراری و شبیه به همه نقشهای گذشتهاش را در این سریال تکرار کرده است.
نکته مهم درباره این سریال این است که زمانی تلویزیون سازنده برنامهها و عروسکهای جذاب و پرطرفدار بود و حالا این وظیفه یا رسالت هم از دوش او برداشته شده و شبکه نمایش خانگی قرار است بار این حوزه را هم به دوش بکشد. عروسکهای جذابی مانند کلاهقرمزی و پسرخاله یا زیزیگولو محصول برنامههای تلویزیون بودند و مدتهاست جز جنابخان که آن هم از شبکه نمایش خانگی آمده بود، عروسک محبوب دیگری از تلویزیون معرفی نشده است.
مشکل دیگر «نارگیل» آشفتگی در انتخاب مخاطب است؛ جایی که نمیداند این سریال را برای چه کسانی ساخته است. سکانسهایی از بعضی قسمتها برای کودکان سنگین و برای بزرگسالان سبک و دمدستی است. معلوم نیست مخاطبان هدف نارگیل چه کسانی هستند. همین آشفتگی باعث شده سکانسها بهطور جزیرهای تدوین شوند و هرکدام بدون پیوند معنایی مناسب در کنار هم بیایند. «نارگیل» در این بیابان محصولات مناسب کودک و نوجوان حکم لنگه کفشی را دارد که باید قدرش را دانست و سپس از تلویزیون و شبکه نمایش خانگی سؤال کرد که آیا هنوز وقت آن نرسیده که به این رده سنی توجه ویژه شود و به همین راحتی قرار است این طیف از مخاطبان از دست بروند؟