عاطفه میرافضل
ارنست همینگوی از نویسندگانی است که علاوه بر آثارش، شخصیت پیچیده، زندگی پرماجرا و رفتار گاه عجیبش همواره مورد توجه بوده است.
ارنست همینگوی، نویسنده آثار کلاسیک، بهندرت چیزی را دور میانداخته است.
این عادت به محققان اجازه میدهد او را بهتر بشناسند. یکی از هیجانانگیزترین کشفها
درباره اولین ریشههای استعداد او در سال ۲۰۱۷ بود.
همینگوی آرشیوی از متعلقات شخصی خود را به یکی از
خانوادههایی داد که با او دوستی قدیمی داشتند. بعد از مرگ همینگوی
در سال ۱۹۶۱، آنها به همسرش
اجازه دادند هرچه میخواهد با خود ببرد و بقیه را نگه داشتند.
در ۱۵ سال اخیر،
مورخان و محققان آثار و اسباب و وسایل بهجایمانده از این نویسنده فقید، متوجه یک
دفترچه شدند. باتوجه به تاریخ ۸ سپتامبر
۱۹۰۹ که روی آن نوشته
شده بود محققان متوجه شدند که اولین داستان همینگوی بوده است. این داستان کوتاه در
۱۰ سالگی همینگوی نوشته
شده و سفری به اروپا همراه با نامههایی به والدینش و نوشتههای مجله را شرح میدهد.
ابتدا محققان فکر کردند این داستان یک گزارش واقعی است. سپس فهمیدند همینگوی هرگز به چنین سفری نرفته است. پس از آن بود که اهمیت این داستان ۱۴ صفحهای آشکار شد. نهتنها این اولین داستان او بوده بلکه نشاندهنده واقعگرایی و صنایع ادبی همینگوی است.
میگویند وقتی همینگوی روی اثر مشهورش وداع با اسلح کار میکرده، اسکات فیتزجرالد، نامهای دهصفحهای به همینگوی نوشت و به او توصیه کرد «وداع با اسلحه» را با این پاراگراف تمام کند: «جهان همه را میشکند و بعد، همه از جایی که شکسته بودند مقاومتر میشوند. اما کسانی را که شکست نمیخورند میکشد. آدمهای خیلی خوب، خیلی متین، خیلی شجاع و منصف را؛ اگر تو هیچکدام از اینها نیستی، مطمئن باش تو را هم میکشد؛ اما هیچ عجلهای در کار نخواهد بود». همینگوی در سه کلمه جوابش را داد: «گورتو گم کن.»