زهرا کیایی
در گرمای تابستان باشد یا سرمای زمستان؛ در زردی پاییز باشد یا سبزی بهار همیشه گرم است و همیشه سبز! بیرون از آنجا باد باشد یا طوفان، او محکم است و مطمئن! با آرامش قدم بر میداری و رنج کار و درد نان و نگرانی از آینده ایام تو را خسته و وامانده نمیکند زیرا پس از پشت سر گذاردن روزی پر تلاطم، تن و جان خسته را در دریای محبت خانواده میشویی و دستاوردهایش را با آنان به تقسیم مینشینی و در این گرمای با هم بودن آرام میگیری.
این تصویر خانوادهای است که این روزها دغدغه بسیاری از اندیشمندان یا سیاستمداران و حتی هر شهروند عادیست! چرا که پیکره او از هر سوی مورد هجوم است تا آن را از پای درآورند و متأسفانه کم نیستند سرزمینهایی که آبادانی خاکشان در این تهاجم به بیابانی کمآب بدل شده است! محصول مرگ خانواده در این سرزمینها سقوط انسانیت و ارزشهای اخلاقی و آسیبهای اجتماعی و در نهایت شلوغ شدن هرچه بیشتر بیمارستانهای روانی است.
پیش از این در شمارگان گذشته به برخی از آسیبها و چالشهای خانواده اشاره کردیم که خود گویای مسیری است که به نگرانی فوق میانجامد. در این میان کارشناسان، راهحلهای متعددی را جهت پیشگیری و درمان آسیبها ارائه میکنند که در این جا در قالب یک گزارش به بررسی یکی از این روشهای مؤثر در یاریرسانی به تشکیل و حمایت از خانواده در برابر آسیبها یعنی نظام مشاوره و روانشناختی پرداخته، از جوانب مختلف نقاط ضعف و قوت آن و دورنمای آرمانی آن را ارائه خواهیم کرد.
برای کدام آسیبها و نگرانیها نیازمند آموزش و مشاورهایم؟
استفاده از آموزش و مشاوره برای شهروندان و تک تک افراد خانواده ابعادی به بزرگی کلیه آسیبهای تهدیدکننده آن دارد. ابعادی که از مشکلات شغلی در قالب مشاوره شغلی تا مشکلات اقتصادی و ازدواج؛ تا انواع آسیبهای ناشی از رسانه و مشکلات ارتباطی و درون فردی را در بر میگیرد. اما هنوز هم بسیاری از مردم یا از این خدمات آگاهی ندارند و یا خود را بینیاز از مشاوره و آموزش میپندارند و یا آن را امری نامعقول و بیانگر ضعف شخصیتی برمیشمرند.
خانم نسرین ابراهیمیکارشناس زبان انگلیسی که به گفته خودش از این خدمات به دفعات استفاده کرده است در اینباره میگوید: متأسفانه برخی تصورات قالب در میان مردم وجود دارد که نیاز به مشاوره یا آموزشهای مشاورهای را نشانه ضعف فرد میدانند و یا اینکه در برخی اقوام و برخی طبقات اجتماعی مردم با نگاه دیگری به فرد مراجعهکننده نگاه میکنند که البته این تصورات در مردها بیشتر هم هست. در این بین برخیها حتی ترجیح میدهند با همسایهشان مشکلات را مطرح کنند و هزینههای سنگینی نیز در زندگیشان بر اثر راهنماییهای غلط افراد غیر متخصص بپردازند؛ اما به نزد مشاور و متخصص نروند مشکل دیگری نیز وجود دارد و آن حضور تعداد مشاورانی است که دانش و تخصص کافی ندارند و با تحصیلات صرفا دینی به کار روانشناسی میپردازند و یا روانشناسانی که به لحاظ اخلاق حرفهای درست عمل نمیکنند و گاه زندگیها را با مشکل مواجه میسازند.
این شهروند ادامه میدهد: واقعیت این است که ما نیازمند آموزش و خدمات مشاورهای هستیم نه به آن دلیل که ضعیف هستیم بلکه به این دلیل که تنها یکبار زندگی میکنیم.
...