کد خبر: ۵۸۱۵
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۸:۳۹
پپ
والدین هلی‌کوپتری یعنی چه و چه خصوصیاتی دارند؟
صفحه نخست » کاشانه



مریم کمالی نژاد

دنیای روان‌شناسی و تربیت، شاهد لغات و اصطلاحات برساخته‌ای هستند که سعی دارند تجربیات بشری را در حوزه‌های بهداشت روان و تربیت تعریف و دسته‌بندی کنند. این کار کمک می‌کند به‌جای اینکه وقت شما برای رساندن منظورتان گرفته شود و مجبور شوید بارها و بارها توضیحات طولانی را تکرار کنید، فقط یک اصطلاح را به کار ببرید و همه متوجه شوند منظورتان چیست. یکی از این اصطلاحات در حوزه تربیت کودک «والدین هلی‌کوپتری» است.

والدین هلی‌کوپتری چه کسانی هستند؟

والدینی که بیش از اندازه روی فرزندشان متمرکز شده و مثل یک هلی‌کوپتر محافظ مدام بالای سر ‌‌آن‌ها در حال حرکتند. والدینی که گمان می‌کنند همه‌جا باید حضور داشته و فرزندشان را حمایت کنند، مهم نیست ‌‌آن‌ها موفق شده، شکست خورده یا کتک‌کاری راه انداخته‌اند، والدین هلی‌کوپتری در هر صورت خودشان را می‌رسانند و حمایت خود را از طریق دخالت به رخ می‌کشند. این والدین البته ممکن است خودشان متوجه نباشند و با دلسوزی هرچه تمام تر این کار را انجام دهند اما بیش از اندازه مسئولیت شکست و موفقیت فرزندشان را می‌پذیرند.

از کجا آمده؟

این اصطلاح را اولین بار دکتر هایم گینوت در کتاب «والدین و نوجوانان» در سال 1969 به کار برد و این اصطلاح را در جایی ساخته شد که نوجوانانی ابراز کردند والدینشان مثل یک هلی‌کوپتر مدام بالای سر ‌‌آن‌ها در حال دور زدن اند. این اصطلاح و کتاب محبوبیت زیادی پیدا کرد و بعدتر در سال 2011 وارد فرهنگ لغت شد.

والدین هلی‌کوپتری چه کار می‌کنند؟

شاید شما هم یک والد هلی‌کوپتری باشید اما تا الان متوجه این مسئله نشده باشید. اگر والدی هستید که کارهایی را برای فرزندتان انجام می‌دهید که خودش از پس ‌‌آن‌ها بر می‌آید یا باید به هر حال برآید، یک والد هلی‌کوپتری هستید. والدینی که با استاد فرزندشان تماس می‌گیرند و می‌گویند: ببخشید استاد بچه من این مدت فلان مشکل را داشته و نتونسته خوب درسش رو بخونه، والدینی که برنامه کلاسی بچه را بهتر از خودش از حفظند و هر شب کیف بچه را بر اساس آن تنظیم می‌کنند و مدیریت رفت و آمد و زندگی و تفریح نوجوانشان را به‌عهده دارند، در این دسته جا می‌شوند.

آیا شما یک والد هلی‌کوپتری هستید؟

فرزند شما از بازی با هم‌کلاسی یا از مدرسه با چشم گریان به خانه می‌آید و می‌گوید در ارتباط با دوستش دچار مشکل شده و احساس می‌کند قلبش شکسته است و بسیار ناراحت است. شما چه می‌کنید؟ اگر در چنین شرایطی گوشی تلفن را برمیدارید و به مادر دوستش زنگ می‌زنید و یا حتی به خودش می‌گویید: برو به مادرش زنگ بزن و بگو بچه‌اش چی کار کرده. شما یک والد هلی‌کوپتری هستید. در عوض می‌توانید بگویید: بهتره بری و با دوستت وقتی که آروم شدید صحبت کنید و درباره احساساتت حرف بزنی. و کمکش کنید که حسش را بهتر درک کرده و بپذیرد.

معادلات را حل نکنید

کودک و یا نوجوان شما ممکن است با معادلات زیادی در زندگی روبرو شود، مسائلی که می‌توانند برای او چالشی جدی محسوب شوند. نقش شما این است که در حل این معادلات یاری‌اش کنید و به او اختیار و اجازه دهید که خودش راه‌حل را پیدا کند. نه اینکه به جایش معادلات را حل کنید. این کار حتی در مورد درس خواندن و حل معادلات ریاضی هم مصداق دارد؛ «برو دفترت رو بیار تا خودم حلش کنم برات»

میام حرف می‌زنم

کودک شما در کلاس ورزش یا در میدان مسابقه شکست خورده است یا در کلاس درس نتوانسته مسئله‌اش را حل کند. او با گریه و زاری نزد شما می‌آید و مسئله‌اش را مطرح می‌کند، اگر والدی هلی‌کوپتری باشید فورا به مربی بچه زنگ می‌زنید و سعی می‌کنید او را راضی کنید همان کاری را انجام دهد که شما می‌خواهید. در حالی که او با بچه‌های دیگری هم سروکار دارد. در عوض حرف ها و احساسات کودکتان را فعالانه بشنوید و او را تشویق کنید خودش برود و با مربی‌اش صحبت کند، البته اگر لازم است.

بشور و بساب

اغلب مادران گمان می‌کنند که انجام کارهای شخصی فرزندشان تا قبل از اینکه ازدواج کند و برود به‌عهده ‌‌آن‌هاست و این نشانه مادر خوب بودن است. همین می‌شود که می‌بینید اتاق فرزندش که در سنین جوانی است را هم مادر خانه تمیز می‌کند و لباس هایش را هم مادر می‌شوید و اتو می‌کشد. این نشانه یک مادر هلی‌کوپتری است. با مسئولیت‌های کوچک شروع کنید و آنچه انتظار دارید فرزندتان انجام دهد را واضح به او بگویید؛ امروز مسئولیت آب دادن به گلد‌‌ان‌ها با تو هست، به هرکدام فقط یک لیوان آب بده. یا «تا قبل از اینکه بابا برسه و بخوایم بریم مهمونی، اتاقت را مرتب کن. لازم نیست گردگیری کنی. فقط وسایلت رو از روی زمین جمع کن»

ریسک بی‌ریسک

شما مدام نگرانید و برای حفاظت از فرزندتان می‌خواهید حتی او را در یک حباب شیشه‌ای سخت نگهداری کنید تا آسیبی بهش نرسد. این والدین که به‌شدت والدینی هلی‌کوپتری محسوب می‌شوند اغلب از این جملات استفاده می‌کنند: «نیفتی، دستمو بگیر، مراقب باش، نه لازم نیست از اونجا بالا بری، بیا پایین، سوار این نشو، پاتو اونجا نذار، می‌خوری زمین» در زمستان چند دست لباس تن بچه می‌کنند و در تابستان اجازه گل بازی و آب‌بازی به بچه نمی‌دهند. کودکان این والدین از ریسک کردن و تجربه چیز زیادی نمی‌دانند. هدف ما این است که مراقب جسم و جانشان باشیم اما نه آن‌قدر که میان او و دنیا و آسیب‌هایش که لازمه بزرگ شدن و رشد است بایستیم و اجازه ندهیم هیچ چیزی را تجربه کند. خوب است که کودک از درخت بالا برود، اما نزدیکش بمانید و مراقب باشید به‌جای گفتن: نه لازم نیست بالا بری، به او درخت نزدیک هم نشو.

شکست بی شکست

والدین هلی‌کوپتری به هیچ عنوان تحمل دیدن شکست فرزندشان را ندارند. بنابراین اصلا به ‌‌آن‌ها اجازه شکست خوردن و تجربه کردن را نمی‌دهند این در حالی است که همه ما آنچه آموخته‌ایم از شکست‌هایمان بوده است. تمام تلاششان را می‌کنند تا کاری بی‌عیب و نقص از سمت فرزندشان به نمایش بگذارند، حتی اگر خودشان مجبور شوند آن کار را انجام دهند. تصور کنید؛ کودک تلاش می‌کند بند کفش‌هایش را ببندد، مادرش سریع خم می‌شود و بند کفش را می‌بندد. کودک تلاش می‌کند ظرف غذایش را در سیک ظرفشویی گذاشته و سپس آن را بشوید، مادر بدو بدو از راه می‌رسد و می‌گوید: بده به من کار تو نیست. کودک نقاشی‌ای کشیده که به آنچه تکلیف مدرسه‌اش بوده هیچ شباهتی ندارد، پدر آن را پاره می‌کند و خودش یک جدید و مطابق نظر مدرسه و تکلیف را می‌کشد. عوض این کارها اجازه دهید فرزندتان اشتباه کند و ‌‌آن‌ها را تشویق کنید که دوباره سعی کنند.

خسارات والدین هلی‌کوپتری

اغلب والدین هلی‌کوپتری به‌شدت دلسوز و مهربان هستند و همین باعث می‌شود که آنقدر کودکشان را حمایت کنند و روی او متمرکز باشند. اما نتیجه متأسفانه چیز خوبی از آب در نمی‌آید. کودکان که تحت نظر چنین والدینی تربیت می‌شوند اغلب از اعتماد به نفس و عزت نفس کمی ‌برخوردارند. مهارت هایشان توسعه‌نیافته و اضطراب زیادی دارند و اغلب بدون حضور والدین یا نفر سومی‌که بهشان قدرت بدهند نمی‌توانند از پس کارها و تصمیم‌هایشان برآیند.

چه کنیم؟

دست از کنترل کردن و تمرکز روی کودک برداریم و اجازه دهیم که کودک تجربه و مبارزه کند حتی اگر نتیجه کارش چندان رضایت‌بخش نیست. اگر شکست می‌خورد او را تشویق کنیم که دوباره تجربه کند. ناامیدی و شکست کودک نباید شما را بترساند، کاری که کودکتان قادر به انجام دادنش است، باید به تنهایی انجام داده و از پسش برآید. از حل مشکلات کودک تا جایی که خودش توانایی دارد، یک قدم عقب‌نشینی کنید و اجازه دهید تجربه کند.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: