نگار حاجیان
کسانی که اهل سیروسفرند حرفم را خوب میفهمند. تو بگو در ایدهآلترین شرایط باشی، هتل پنج ستاره، پرواز بیتأخیر، بهترین و تمیزترین غذای رستورانی و یک جیب پر پول برای خرید هر چه دل خواهت هست آخرش بعد از ده روز نهایتا بیست روز یاد یار و دیار بیقرارت میکند و عبارت معروف هیججا خانه خود آدم نمیشود ذکر مداومت. به خانه که برسی دوست داری در و دیوارش را ببوسی پایت را دراز کنی و اصلا چند روز خودت باشی و خانهات!
مسافرت هر چقدر هم که آنچنانی باشد موقت بودنش با طبیعت انسان ناسازگار است وقتی که جاودانه طلبیو تمامیتخواهی جزو جداییناپذیر ذات ماست.
قصه دنیا همین است خانه که هیچ در قصر طلا هم که زندگی کنی دست به سیاه و سفید نزنی و کلی خدم و حشم و مدیر برنامه داشته باشی ماشین خارجی نه هواپیمای اختصاصی داشته باشی دیر یا زود باید به خانه برگردی خانهای در وطن اصلی که خشت خشتش را با عملت میسازی خانهای بر خلاف خانههای دنیایی ابدی و همیشگی.
این است که اهل دل با یک چشم به دنیا نگاه میکنند و با صد چشم نگران آخرتند. حق هم دارند دلواپس باشند برای برگشتی که بهاصطلاح دیر و زود دارد ولی سوختوسوز ندارد. برگشتی که همه تجربهاش خواهند کرد آمادگی میخواهد. باید خانهات را بسازی با مصالحی از جنس نیکیها و بعد دانهدانه مهیا کنی اسباب آرامش و آسایشت را با ایمان و عمل صالح که این خانه ساختنی است و آبادکردنی.