یاسمین رضوی
افسردگی به هر شکلی که بوده و از هر نوعی که باشد میتواند زندگی طبیعی فرد را دچار بحران و اختلال کند و شرایط روانی افسرده را به سمتی ببرد که دیگر به چیزهایی که تا پیش از این ازشان لذت میبرد، علاقهای نداشته باشد و زندگی طبیعیاش دچار اختلال شود. بهطور کلی افسردگی، اختلالی است که فرد در آن احساس غمگینی مداوم دارد و علاقهاش را به انجام فعالیتهایی قبلیاش از دست میدهد و همین امر باعث علائم روانی و جسمی در او میشود. اما افسردگی غیرمعمولی یا آتیپیک چیست؟ چطور آن را تشخیص دهیم و برای درمانش چه کارهایی از دستمان برمیآید؟
افسردگی غیرمعمول چیست؟
فردی که افسردگی مدام دارد، در اغلب ساعات روز احساس غم و ناراحتی و بیحالی دارد اما فردی که دچار افسردگی غیرمعمول است، چنین نیست. شاید بتوان فرق این دو را همین جا تشخیص داد. در افسردگی غیرمعمول، فرد، یک لحظه احساس ناراحتی و اندوه شدید دارد و لحظه ای دیگر با شنیدن خبری خوش احساس سرخوشی و سرحالی میکند. علامت خاص افسردگی غیرمعمولی، بهبود خلقوخوی فرد در پاسخ به اتفاقات مثبت است که به آن واکنش خلقی میگویند. این همان چیزی است که در ابتدا توضیح دادیم. این نوع از افسردگی به اندازه افسردگی مدام، شناخته شده نیست اما به همان اندازه شایع است به گفته پژوهشگران 120 میلیون نفر در دنیا به این نوع از افسردگی مبتلا هستند. زنان بیش از مردان به آن دچار میشوند، تقریبا شیوع آن در زنان دو برابر بیش از مردان است. افسردگی غیرمعمول اغلب در سن و سال نوجوانی و تا اوایل بیست سالگی شروع میشود و اگر مزمن شود تبدیل به افسردگی معمولی و مدام خواهد شد.
علائم افسردگی غیرمعمول چیست؟
علاوه بر وجه افتراقی که در ابتدای بحث درباره افسردگی غیرمعمول و معمول گفته شد، فردی که دچار افسردگی غیرمعمول است باید حداقل دو علامت از علائم زیر را داشته باشد.
افزایش اشتها یا افزایش وزن قابل توجه
خوابآلودگی بیش از حد
احساس سنگینی در بازها و پاها که به آن فلج سرب هم گفته میشود
واکنش شدید و حساسیت زیاد نسبت به انتقاد که باعث میشود فرد دچار آسیب اجتماعی شده و حتی کارش را از دست بدهد.
چرا دچار افسردگی غیرمعمول میشویم؟
اگر بگوییم دقیقا به این دلیل است که افراد دچار افسردگی غیرمعمول میشوند، حرفی به گزاف گفتهایم زیرا که پزشکان هم نمیتوان علت دقیق ابتلا به افسردگی غیرمعمول را مشخص کنند، اما نظریات و فرضیههایی در اینباره وجود دارد؛
1ـ ژنتیک؛ وجود یک فرد دارای اختلال خلقی مثل افسردگی مزمن یا دوقطبی، میتواند باعث ایجاد افسردگی غیرمعمول در فرد شود.
2ـ ضربه روحی، مثل از دست دادن نزدیکان و عزیزان
3ـ استرس و اضطراب زیاد و فشارهای کاری
4ـ اختلال در عملکردهای انتقالدهنده عصبی
عواملی که میتوانند خطر افسردگی غیرمعمول را بیشتر کنند
1ـ تجارب منفی در کودکی
2ـ سوءاستفاده عاطفی، جسمی و یا جنسی
3ـ بیماریهای خاص جسمی
4ـ غم و اندوه زیاد در پی ضربات روحی مثل از دست دادن پدر و مادر در کودکی
5ـ مصرف مخدر و الکل
چطور تشخیص بدهیم؟
بنابر آنچه گفته شد و نشانههایی از اختلال که برشمردیم شاید بتوانید آن را در خودتان تشخیص دهید یا حداقل احساس خطر کنید. اگر این علائم را بیش از دو سال در خودتان دیدهاید و بهش بیتوجه بودهاید، وقتش شده که به یک پزشک متخصص مراجعه کنید. او میتواند با آزمایشات و سؤالاتی که از شما میپرسد، مسئله را بهخوبی تشخیص داده و درمان را آغاز کند.
درمان میشوم؟
خبر خوب این است که افسردگی غیرمعمولی به خوبی به درمان پاسخ میدهد. البته نباید توقع داشته باشید که یک شبه مسئله برطرف شود. کمااینکه نوع و مدت درمان بستگی به شدت بیماری، متفاوت است.
چطور درمان میشوم؟
درمانهای متفاوتی برای افسردگی غیرمعمول وجود دارد که بسته به شدت بیماری، پزشک به شما میگوید که کدام را انتخاب کنید. اما بهطور کلی؛
1ـ تغییر در سبک زندگی یکی از راههای درمان است. ورزش کردن، ترک کردن دخانیات و یا الکل
2ـ رواندرمانی که شامل جلسات تراپی میشود و در طی آنها یاد میگیرید چطور با افکار منفی و ناسالم مقابله کنید، روابطتان را با دیگران بهبود ببخشید و فشارهای غصبی و ضربههای روحی ناگهانی را مدیریت کنید.
3ـ دریافت داروهای ضد افسردگی که تنظمات مغزی و عصبی کمک میکنند.
اگر درمان نشوم؟
اگر نسبت به افسردگی غیرمعمول بی توجه بوده و برای درمان آن اقدام نکنید، عوارضی ناشی از این بیماری سراغتان میآید، مثل:
پرخوری عصبی و افزایش وزن به عنوان یک راه مقابله با احساس منفی و تغییرات خلق و خو
افزایش اضطراب
از دست رفتن رابطهها و آسیبهای اجتماعی
افکار خودکشی
رو آوردن به مصرف الکی یا مواد مخدر
میتوانیم از افسردگی غیرمعمول پیشگیری کنیم؟
آیا میتوانیم از این نوع افسردگی پیشگیری کنیم تا به آن دچار نشویم؟ راستش را بخواهید میتوانید کارهایی انجام دهید اما چون دلیل اصلی ابتلا به این اختلال قطعی نیست، بنابراین نمیتوانم قاطعانه گفت با انجام این کارها میتوان از این اختلال پیشگیری کرد. اما کارهایی هم هست که میتوانید انجام دهید و خطر ابتلا به این نوع افسردگی را کاهش دهید، کارهایی مثل:
1ـ استرس کردن مدیریت. همه آدمها استرس را تجربه میکنند، اما نباید اجازه دهید که این مسئله برایتان دردسرساز شود. اگر بیش از اندازه طبیعی و با شدت زیاد دچار استرس میشوید و نمیتوانید افکارتان را کنترل کنید، باید برای درمان آن اقدام کنید پیش از اینکه استرس شما را به دام افسردگی بیندازد.
2ـ اگر نشانههای اولیه افسردگی را در خودتان دیدید، سریع به پزشک مراجعه کنید. اجازه دهید کهنه و مانده شود و ریشه بدواند در تمام روحتان. مطمئنا اگر افسردگی را در همان ابتدا درمان کنید، نتیجه بهتری خواهید گرفت.
3ـ درباره احساساتتان صحبت کنید، با مشاور یا فردی که به او اعتماد دارید. انزوا و خودخوری ممکن است که شما را به دام افسردگی غیرمعمول بیندازد.
با دیدن هر علامتی به پزشک مراجعه کنم؟
چنین نیست که هر تغییر خلقوخو و احساس غم و ناراحتیای شما را نگران کند که مبادا دچار افسردگی شدهام. این احساسات باید حداقل دو هفته بهطور مداوم وجود داشته باشد و فرد بههیچعنوان انگیزه انجام فعالیتهای قبلیاش را از دست داده باشد. داشتن افکار خودکشی یا فکر رساندن هر نوع آسیب دیگری به خود، نقطه هشدار است و باید به پزشک مراجعه کرد. خبر خوب اینکه هفتاد تا هشتاد درصد مبتلایان به افسردگی معمول به درمان پاسخ میدهد و علائمشان تا حد زیادی بهبود پیدا میکند و این آمار در مورد مبتلایان به افسردگی غیرمعمول بیشتر است.
از پزشکتان سؤال بپرسید
اگر به پزشک مراجعه کردید خوب است که این سؤالات را از او بپرسید:
علت افسردگی غیرمعمول من چیست؟
بهترین روش درمان برایم کدام است؟
چه عوارضی را در خودم باید ببینیم و نسبت به آن حساس باشم؟
آیا نیاز هست که آزمایشی بدهم و به پزشک متخصص دیگری مرجعه کنم؟
چطور و از چه کسانی میتوانم کمک بگیرم؟