نیلوفر حاجقاضی
در امر مقدس ازدواج شاهکار آفرینش اتفاق میافتد؛ دو نفر غریبه با دو فرهنگ متفاوت همدیگر را میپسندند و کنار هم آرامش میگیرند. لباس و پوشش عیبهای یکدیگر میشوند و تمامقد در برابر دیگران یا هجمهها و حملههای احتمالی از یکدیگر دفاع میکنند. در واقع نسبت به هم عشق و تعصب پیدا میکنند و این اتفاق بسیار زیبایی است. اما متأسفانه این اتفاق مبارک به خصوص طی سالهای اخیر دستخوش حاشیههای عجیبوغریبی شده است؛ چشموهمچشمیدر تعیین مهریه، شیربها، جهیزیه، مراسم و خیلی موارد تکراری که گوشمان از آنها پر شده است و نیازی هم به تکرارشان نیست. در این مجال برانیم چند نکته جالب از تفاوتهای جنسیتی را که اگرچه به نظر ساده میآیند اما میتوانند احساسات متفاوتی را در افراد ایجاد کنند و گاهی بهعنوان معیار اصلی نقشی تعیین کننده در انتخاب همسر داشته باشند، از نظر میگذرانیم.
تفاوتهای آسمانی
شنیدهاید که میگویند: چرا دخترها باید 9 سالگی روزه بگیرند و پسرها دیرتر؟ حتما این سؤال را خیلی از دخترخانمها از خودشان یا از بزرگترها پرسیدهاند. از سویی همین مدل تفاوتهای جنسیتی در ارتباط با بلوغ و تقسیم وظایف یا رعایت موارد مربوط به موضوع محرم و نامحرم و... خیلی از دختران را حساس کرده است که بدون توجه به ظرافتهای مسئله بنای ناسازگاری را با خودشان و دیگران بگذارند و دائم به خودشان سرکوفت بزنند یا خدای نکرده در آینده گرایشات فمنیستی پیدا کنند. اما برخی هم هستند که این مسئله را با زیباترین تعابیر مطرح میکنند.
دختران زودتر از پسران مورد خطاب خداوند قرار میگیرند.
آیتالله جوادی آملی در اینباره میگویند:
طبق فتوای مشهور تقریبا ۶ سال قبل از اینکه مرد مکلف شود ذات اقدس الله زن را به حضور میپذیرد. همین که از ۹ سالگی گذشت و وارد دهمین سال زندگی شد خدا او را به حضور میپذیرد و با او سخن میگوید. نماز، روزه و حج را بر او واجب میکند. مناجاتهای او را بهعنوان دستور مستحب شرعی گوش میدهد.
وقتی که هنوز مرد به عنوان یک نوجوان مشغول بازی است زن مشغول رازونیاز و نماز است. بر این اساس است که اسلام به اولیای مدرسه و منزل دستور میدهد به دخترها بیش از پسرها رسیدگی کنید و مسئولیت آنان را نسبت به دختران بیش از پسرها میداند.
البته کلام نورانی آقای آملی برای کسانی محکم و متقن است که تعصب خاصی روی تفاوتهای دختر پسری ندارند. وقتی لجبازی و عناد نباشد با همین کلام دل آرامش میگیرد و دیگر از حرفهای عبث که؛ خدایا چرا زن را آفریدی؟ یا مردها نژاد برتر هستند و... خبری نیست. بعضیا دختری هستند بعضیا پسری. بعضی هم منطقی ترند و میگن هر جنسی باشه خوبش خوبه. به هر حال فرزندآوری مسئله مهم بعد از ازدواجه و لازمه حتما در موردش صحبت شود. مصداقش هم مطلب زیر از کانال ایتای حسین دارابی که نگاه جالب و متفاوتی به جنس دختر دارند؛
مامان کوچولوهای من
آدما وقتی ازدواج میکنن، وارد ارتباطات جدیدی میشن، تا قبل از ازدواج یا گلپسر مامان بودن، یا قندعسل بابا. بعد از ازدواج هم البته همین طور هست، ولی تو خونه جدید دیگه بیشتر وقت آدم با همسرش سپری میشه که دیگه نه مثل مامانشه نه مثل باباش. باید خودش و توقعاتش رو تنظیم کنه تا دچار مشکل نشه!
زنت، مامانت نیست که تا لنگ ظهر بخوابی، بهت بگه پسر گلم! بلند شو صبحونه بخور جون بگیری! باید کله سحر بلند شی خودت صبحونه بخوری، برای زن و بچهات هم صبحونه رو آماده کنی بعد بری سرکار.
و اینکه؛ شوهرت هم، بابات نیست که... که... هرچی فکر کردم مثالی یادم نیومد... خلاصه شوهرت بابات نیست دیگه!
اتفاقا زندگی زن و شوهری بیشتر باعث رشد آدم میشه تا زندگی کنارپدر و مادر. چون پدر و مادر بهخاطر مهر و محبتشون خیلی از اشکالات آدم را نمیبیند و به رو نمیآورند. ولی تو زندگی زناشویی باید ایراداتت رو اصلاح کنی و آدم بشی.
حالا این حرفارو زدم که بگم آدما بعد ازدواجشون هم میتونند یه مامان تو خونه داشته باشند، اونم وقتی هست که دختردار میشن؛ دختر، مامان کوچولوی توی خونه هستش.
وقتی میخوای بری جایی لباس خوشگلات رو برات میاره بپوشی، موهاتو شونه میکنه.
با اسباببازیهاش برات چایی و غذا درست میکنه.
خوراکی که میخوره، یکی میگذاره تو دهن تو یکی خودش میخوره.
وقتی چند روز نباشی، مریض میشه.
وقتی سرکاری زنگ میزنه که بابایی کی میای خونه؟
یا میگه؛ بابایی! بیا برات لاک بزنم.
میخواستم درباره دختر چیزی ننویسم که دل اونایی که دختر ندارند رو نسوزونم ولی نتونستم، دعا میکنم برای همه، که خدا از این مامان کوچولوها بهشون بده.
تفاوت سن به شکل نجومی!
وقتی سن بلوغ دختر خانم پایینتر از پسر است یعنی اینکه دختر زودتر عقلرس میشود و همین تفاوت فطری بهخصوص در جامعه امروز که قواعد دختر پسری تا حدود زیادی تغییر کرده زمینهای میشود تا دختر خانم 20 سالهای برای آقا پسر 25 ساله مناسب باشد و ممکن است دختر و پسر 18 ساله از لحاظ فکری و عقلی همکفو هم نباشند.
تا اینجای کار طبیعی است اما موضوع وقتی غیرعادی میشود که میشنویم ازدواج دختران با مردانی همسن پدرانشان زیاد شده.
ازدواج دختران جوان با مردان مسن معمولا بهخاطر تحولاتی است که طی سالهای اخیر در الگوی روابط زن و مرد رخ داده است. گسترش روابط دختران جوان با مردان مسن موجب شکلگیری روابطی میشود که در تقابل با هنجارها و سنتهای جامعه ایرانی قرار دارند. دخترانی که به ازدواج با افراد میانسال تمایل دارند، اغلب دختران بالای ۳۰ سال هستند که برای تأمین زندگی نمیتوانند به پسران جوان اعتماد کنند. از دلایل دیگر این موضوع میتوان به بهرهمندی از منزلت اجتماعی، کمبود محبت دختران در محیط خانه، بالارفتن سن ازدواج و سختگیریهای افراطی و غیراخلاقی بعضی والدین با قرار دادن شرایط غیرارزشی برای خواستگاران اشاره کرد.
توقعات مالی اصل است و مهربانی بهانه!
مسئله ازدواج مردان بالای ۶۰ سال را میتوان از زاویههای مختلف اجتماعی نگاه کرد، ازدواج دختران با مردان بالای ۶۰ سال در طبقات مرفه جامعه با توجه به اینکه امکانات در این طبقات بیشتر است و این دختران نیز توقعات مالی و اقتصادی زیادی دارند، راحتتر اتفاق میافتد. از طرفی میزان خشونت در پسران جوان بالاست، بنابراین دختران به سمت مردی میروند که رفتار محبتآمیز داشته باشد.
دختران گاهی با این مسئله روبرو هستند که ازدواج همسنوسالهایشان با شکست مواجه میشود، پس ترجیح میدهند ازدواج امنتری داشته باشند.
البته این رویداد در گذشته عرفی رایج بوده و مشکلی هم به وجود نمیآورده. مخصوصا که میان زنان بیوه یا مردانی که زنان خود را از دست میدادند، رواج زیادی داشته است، اما در حال حاضر این مسئله برای جامعه قبح دارد.
سن ازدواج بالا رفته و پسران به دنبال دختران جوان هستند، بنابراین بسیاری از دختران بالای ۳۰ سال فرصت ازدواج را از دست دادهاند شاید به مردی که مهر و محبت داشته باشد و بتواند هزینههای زندگی را تقبل کند حتی با سن بالا تمایل نشان دهند. چون هم از لحاظ مالی تأمین خواهند بود و زندگی امنتری دارند و تنها هم نخواهند بود، البته این مسئله قبح دارد، اما فرد به جایی میرسد که به نگاه منفی جامعه تن میدهد.
تفاوت قد! مسئلهای برای تمام فصول!
تعداد بسیار زیادی از مردان هم ترجیح میدهند به خواستگاری دختر کوتاهتر از خود بروند و معمولا دوست ندارند با زنی بلندتر از خود یا هم قد خود ازدواج کنند.
بیشتر خانمها هم به اختلاف قد در ازدواج بسیار اهمیت میدهند و محققان به این نتیجه رسیدهاند که اغلب خانمها دوست دارند که همسرشان 10 تا 15 سانتیمتر از آنها بلندتر باشند. ویژگیهای ظاهری در ازدواج یکی از ملاکهای ازدواج برای بسیاری از دختران و پسران است. اختلاف قد به ویژه زمانی که خود فرد از معیارهای جامعه بالاتر باشد، انتخاب را سختتر میکند. در موارد بسیاری زوجها با وجود تفاهمات اخلاقی و تناسبات شخصیتی تنها به دلیل عدم تناسب در قد از ازدواج با یکدیگر صرفنظر کردهاند.
مردان کوتاه قد را دریابید
دانشمندان در تحقیقی دریافتند طلاق در زوجهای که قد مرد کوتاهتر از زن است بسیار کمتر از دیگر حالتهاست. این مردان 40% بیشتر در کار خانه کمک میکنند و ضعف ظاهریشان را با خرج بیشتر برای خانواده، مهربانی باهمسر و وفاداری جبران میکنند!
طبق تحقیقاتی که توسط محققان در سرتاسر جهان انجام شده است به این نتیجه رسیدهاند که خانمهایی که با فردی کوتاه تر از خودشان ازدواج کردهاند اکثرا دارای زندگی بهتری هستند و ازدواج آنها کمتر ناموفق بوده است.
در این نوع ازدواجها معمولا قد طرف مقابل برای خانمها اهمیت چندانی ندارد و موضوع اختلاف قد در ازدواج را نادیده میگیرند و جنبههایی مانند اخلاق را در اولویت بالاتری از قد قرار میدهند و شاید به همین دلیل است که ازدواج موفقی دارند و کمتر کارشان به طلاق میرسد.
البته نمیدانیم صحت این ماجرا چقدر است اما محققان گفته اند: مردی که قد کوتاهی دارد تمام تلاش خود را میکند تا این کمبود را جبران کند. این افراد معمولا در زندگی خود تلاش بسیار زیادی میکنند که کوتاهی قد خود را جبران کنند و با تلاش برای کسب درآمد زیاد، خوش رفتاری با همسر خود و... سعی میکنند این کوتاهی قد را جبران کنند و همین دلایل باعث میشوند که رابطهشان با همسر خود بهتر شود و در نتیجه عشق و علاقه بین آنها نیز بیشتر خواهد شد و ازدواج آنها پایدار خواهد شد و تأثیر اختلاف قد در ازدواج را را از بین میبرند.
و کلام آخر اینکه؛ اگرچه قد و قامت و جمال و مقام جذابیت میآورد اما؛ «ان اکرمکم عندالله اتقیکم»، کسی که متقی و خداشناس است برای تمام کارهایش خدا را حاضر و ناظر میبیند. اگر توکلمان به خدا و نگاهمان به او باشد رستگاری در ازدواج هم نصیبمان خواهد شد.