فاطمه اقوامی
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد... ناگهان آسمان به سرخی گرایید... شورشی در عالم پدید آمد... بی نفخ صور رستاخیزی عظیم برپا شد... به یکباره کار جهان درهم پیچید... ذرات عالم را آشوب دربرگرفت... جن و ملک نوحه سر دادند و سرهای قدسیان همه بر زانوی غم نشست... کمکم صدای چکاچک شمشیرها خاموش شد و صدای تاخت و تاز اسبها برخاست... فضا غبارآلود شد... هلهلهها جای همهمهها را گرفت... قدری بعد مردی با دستانی لرزان و خونین از میانه گودال معرکه بیرون آمد و فریاد برآورد همه چیز تمام شد...
اما این تازه اول ماجرا بود... ماجرایی که هر سال تکرار میشود و دنیا را در غم خود سیاهپوش میکند...
هیئتها و تکایا برپا میشود... هزاران نفر مینشینند پای روضهها... حزن مهمان خانه دلها میشود و چشمها به اشک مینشینند... و این رسمی و آیینی است که چون میراثی گرانبها نسل به نسل به ما ارث رسیده است... خونی که آن روز بر خاک تفتیده نینوا به زمین ریخت هنوز چون چشمه جوشانی میجوشد و عطش روحی جهانی را سیراب میکند... در سالگردحادثه بزرگ و حماسی عاشورا میخواهیم کمی رسم و آیین عاشورایی که از گذشتههای دور در سرزمین عزیزمان ایران رواج داشته و هنوز هم مثل روزهای نخست با شور حسینی تازه و زیباست کمی با هم صحبت کنیم.
گریه کردن به غمت گشته دگر آئینم
به غم نشستن عالم و آدم و اشک بر حسین و یاران با وفایش رسمی متعلق به امروز و دیروز نیست. این آیین بیش از 14 قرن قدمت دارد. یعنی درست پس از وقوع آن روز پربلا، روایت ماجرایش از زبان آنان که خود از نزدیک شاهد آن حادثه غمبار بودند، آغاز شد و دلها را به عزا نشاند و مراسم حزن و عزاداری از همان زمان پا گرفت.
اولین مراسم عزاداری روز یازدهم محرمالحرام در کنار اجساد مطهر شهدای کربلا توسط اهلبیت امام حسینعلیهالسلام برپا شد. مراسمات بعدی در مسیر عبور دادن کاروان اسرا از شهرهای مختلف چون کوفه و شام با سخنرانیهای روشنگرانه امام سجادعلیهالسلام، حضرت زینب و حضرت امکلثومسلاماللهعلیهما برگزار شد و اشک از دیدگان اهالی آن سرزمینها جاری ساخت.
عزاداریهای بعدی در مدینه بعد از بازگشت اهل بیت، انجام گرفت. ائمه معصومین بعدی هم این رسم را دنبال کرده و بر آن تأکید و نسبت به انجام آن سفارش کردند.
محرم سال 252 معزالدوله دیلمی، دستور داد که مغازهها بسته و تعطیل عمومی اعلام شود و مردم به سوگواری بپردازند. در پی این اعلام مردم با حالت عزا و ماتم در خیابانها حرکت کردند. به گفته مورخان این اولین روزی بود که برای شهدای کربلا به صورت رسمی و آشکار عزاداری انجام شد. بدین ترتیب عزای عمومی بین شیعیان به صورت یک سنت درآمد و همپای تاریخ قدم به قدم تا زمان ما جلو آمد. در طول این مسیر گاهی اوقات مانند زمان بسیاری از ائمه معصومین یا دوره پهلوی در خفا و پنهانی انجام میگرفت و گاهی هم مثل دوره صفوی اوج گرفت و به صورت علنی و بدون هیچ ترس و واهمهای برگزار شد. با تمام فراز و نشیبها هیچگاه گرد فراموشی و کنهگی بر آن ننشست فقط در هر دوره تغییراتی در نوع و شیوه عزاداری و وسایل و ابزار آن، به وجود آمده است.
نمادهای عاشورایی:
در فرهنگ عاشورایی و آیین عزاداری ما ایرانیها نمادهایی بسیاری از قدیم الایام وجود داشته و عمر برخی از آنها هنوز هم باقی است. این نمادها برگرفته از باورها و اعتقادات عمیق و ژرف سوگوارانی است که سالیان دراز با به نمایش درآوردن آن در کنار تسلی دل عزاداران، معنا و مفهومی خاص را برای دیگران واگویه کرده و مرثیه و پیام کربلا را در کوی و برزن فریاد زدند. نمادهای عاشورایی همه مراسم و ابزاری که در فرهنگ عزاداری نقشی دارند را شامل میشود که میخواهیم در کنار هم به برخی از آنها نگاهی داشته باشیم.
ـ سیاهپوشی
سیاهپوش شدن شهرها و آدمها یکی از رسوم و نمادهای عزاداری ایرانیها در ماه محرم و صفر است. از چند روز قبل از شروع ماه محرم همه دست به دست هم میدهند و معابر، مساجد، تکایا، حسینیهها، مغازهها، خانهها را با پارچهها سیاه، پرچمها و کتیبههای محتشم سیاهپوش میکنند.
استفاده از رنگ سیاه به دلیل خواص و آثار این رنگ است که به صورت طبیعی نوعی حزن و اندوه را با خود به همراه دارد و به اصطلاح دلگیر است. استفاده از این رنگ در بسیاری از مردم جهان برای اظهار غم و اندوه در مرگ بستگان، دوستان و عزیزان مرسوم و متداول است و چه عزیزی بالاتر از حسین بن علی.
ـ دستهگردانی
دستههای عزاداری که در شبهای محرم بهخصوص دهه اول این ماه، در کوچه و خیابانها به راه میافتند، یکی دیگر از نمادهای عاشورایی به شمار میروند. دستهها حرکتی جمعی، همآوا و همآهنگ است که به گونهای صفآرایی در برابر دشمن را به نمایش میگذارند. پیشاپیش دستهها علم یا پرچمهایی قرار دارند که معمولا نام محله، تکیه یا هیئتی که دسته متعلق به آنجاست بر روی آنها مشخص است. و البته استفاده از پرچم منقش به اسامی اهلبیت در میانه دسته نیز به چشم میخورد. افراد در دستههای عزاداری به صورت منظم و با گامهایی استوار همگام با ضربآهنگ خاص سنجها و طبلها و هم نوا با نوحهای که توسط نوحهخوان دسته خوانده میشود حرکت میکنند و خروشی نمادین را به نمایش میگذارند. خروشی که ضربات محکم سینهزنی یا زنجیرزنی به آن ابهت خاصی میدهد. استفاده از ابزار موسیقی چون طبل، دمام، سنج و... در دستههای عزاداری امری متداول است اما دستهگردانی شام غریبان، گونه نمادین دیگری از این رسم را به نمایش میگذارد. در این شب دیگر خبری از طبل، سنج، زنجیر و... نیست و شمعهای روشن که به نوعی نداعی کننده فضای غمبار عصر عاشوراست جای آنها میگیرد. نوحهها هم دیگر مضمون رزم و شهادت ندارند و نواهای حزین جایگزینش میشود.
براساس شواهد تاریخی راه افتادن دستههای سینهزنی در زمان آلبویه در میان شیعیان رایج شد. نواختن طبل و کوبیدن سنج و ادوات جنگی ـ که در میدان رزم کاربرد داشت ـ برای افزایش هیجان مردم و هر چه شکوهمندتر شدن دستههای عزاداری از عصر صفوی، به دستههای سینهزنی راه یافت.
ـ سینهزنی و زنجیرزنی
سینه زنی نوعی مراسم سنتی عزاداری برای امام حسین و یارانش و دیگر ائمه مظلوم است که این مراسم معمولا با نوحهخوانی که دارای آهنگی خاص میباشد، همراه میشود.
سینهزنی در اصل ریشه در سنت اعراب دارد که به هنگام وارد شدن مصیبت دستهای خود را به صورت ضربدری به طوری که کف دستها مقابل صورت باشد، روی هم قرار داده و به نشانه عزا به سینه میزدند. این نوع سینهزنی هنوز هم در میان اعراب رواج دارد. اما به مرور زمان این مدل در جامعه ایرانی تغییراتی کرده و به صورت امروزی درآمده که همراه با ضربآهنگ نوحه دستها بر سینه میخورد.
سینهزنی در ابتدا به صورت فردی بوده اما به مرور زمان یک شکل گروهی به خود گرفت و دستههای عزاداری به راه افتاد. رواج و توسعه این عمل و دستههای عزاداری به دوره صفویه برمیگردد. در عصر قاجاریه هم بر تجملات این مراسم افزوده شد.
این عمل در حقیقت نوعی عکسالعمل عاطفی است. به صورت کلی وقتی انسان به اوج هیجان، حزن، اندوه و... میرسد، عکسالعملهایی از خود بروز میدهد که منشأ عاطفی دارند. مثلا هنگام شادی کف میزند یا وقت عزا بر سینه خود میکوبد.
و اما زنجیرزنی از دیگر آیینهای جمعی سوگواری شیعی است که در آن شیعیان با هدف یاد کردن مصائب اهلبیت بهخصوص اسیران کربلا مانند در غل و زنجیر بودن یا تازیانه خوردن، زنجیرهایی را به یک دسته چوبی وصل کرده و بر شانه خود میزنند.
زادگاه اصلی این آیین هند و پاکستان است و براساس شواهد از اواسط دوران قاجار به ایران آمده است چرا که در منابع قدیمیتر خبری از روایت آن نیست.
زنجیرزنی در ایران معمولا در دستههای عزاداری مورد استفاده قرار میگیرد. در این رسم زنجیرزنان، به صورت منظم و پشت سرهم در ستونهای دوتایی یا بیشتر حرکت میکنند. در ردیفهای جلو پیشکسوتان و سپس جوانان، نوجوانان و کودکان حرکت میکنند. آنها هماهنگ با ریتم نوحهای که نوحهخوان میخواند، زنجیرها را بر کتف و پشت و گاهی سر و سینه خود میکوبند.
وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم
در فرهنگ عاشورایی از ادوات و ابزارهای مختلفی چون بیرق، کتل، کتیبه و... استفاده میشود اما شاید هیچکدام از آنها به اندازه علم یا علامتهای بزرگی که پیشاپیش دستههای عزاداری حرکت میکنند برای ما شناخته شده نباشد. علامتهایی از همان دوران بچگی همیشه مورد توجه و نظرمان قرار میگرفت و چند و چون ساخت و اشکال به کار رفته در تزیین آن برایمان سؤال بود.
علم یا همان علامت جایگاه و تقدس خاصی در بین هیأتیها دارد. دکتر علی بلوکباشی، مردمشناس متخصص مناسک آیینی شیعه، علامت را این چنین تعریف میکند: «نوعی علم چلیپاشکل با چند تیغه فلزی سرومانند است. نخستین علامتها که در قدیم به کار میرفت سه تیغه بود، بعد پنج تیغه شد و رفتهرفته به تعداد تیغهها افزوده شد و به بیست و سه تیغه هم رسید. زبانه تیغه میانی از تیغههای دیگر پهنتر و بلندتر و تیغههای دو سوی آن تا دو سر علامت به ترتیب از دیگری کوتاهتر است. تیغههای علامتهای قدیمی را از فولاد میساختند و روی آنها را کندهکاری و طلاکوبی میکردند. روی برخی از تیغهها، به خصوص تیغه میانی، آیههای قرآنی یا عبارات دعایی میکندند. در دو سر تیرک افقی تیغهدار معمولا تندیس دو اژدهای فلزی دهان گشوده و در فاصله میان تیغهها صندوقچههای مشبک ضریح مانند و پنجه یا ماهچه و کبوتر یا طاووس و گوی و قبه فلزی کار میگذارند. از سر زبانه تیغهها هم معمولا زنگولههای فلزی یا گویهای کوچک شیشههای الوان میآویزند.»
وی در ادامه میگوید: «علامتی که زبانه تیغه میانش بسیار بلند و پهن و به هنگام تعظیم و سلام انعطاف پذیریش بیشتر و به اصطلاح «خوش سلام» باشد، علامتی خوشجنس و ساخت به شمار میرفت... در محرم علامت را با انداختن چند شال ترمه و پارچهای حریر سبز و سیاه بر روی چوب افقی و در میان تیغهها و قراردادن پر یا ابلق (پر دورنگ) و لاله و فانوس روشن میآرایند و به اصطلاح «میبندند».»
علمها معمولا در جلوی صف دستههای عزاداری سوگواران حرکت داده میشود و به کسی که آن را با خود حمل میکند، علمدار میگویند. این شخص پایه علم را که از چوب ساخته شده، داخل بند تسمهای که به کمر و شانه خود بسته، قرار میدهد و با آن حرکت میکند. علم و پرچم از وسایلی است که در جنگهای قدیمی بسیار مهم بوده و کاربرد فراوان داشته است.
به نظر میرسد تاریخچه استفاده از علم مقارن با شکلگیری اولین دستههای عزاداری است و به زمان آلبویه برمیگردد. با روی کارآمدن دولت شیعی صفوی این نماد عاشورایی به صورت گسترده در مراسمهای عزاداری به کار گرفته شد.
علمها با اشکال پیچیده حیوانات نمادین، پرهای رنگین، پارچههای ترمه و... تزیین شده و عظمت و شکوهشان چند برابر میشود.
علمها همان طور که گفته شد اصولا از تعدادی تیغه تشکیل شدهاند که به سه تیغ، پنج تیغ؛ هفت تیغه تا بیست و یک تیغ تقسیم میشوند. جنس تیغه علمها اصولا از فنر است و حالت فنری تیغهها به خاطر سلام، کرنش و سر فرود آوردن در برابر عظمت پروردگار است. از این تیغهها به عنوان نماد حقطلبی شیعه که هیچگاه در نیام نخواهد بود، یاد میشود. تعداد این تیغهها هم متفاوت است. در اصل تعداد تیغههای علم را براساس ۵ تن و ۱۲ امام و ۱۴ معصوم انتخاب به این تعداد انتخاب میکردند. تیغه وسط را نیز الله در نظر میگرفتند برای همین اهل هنر در قدیم که سفارش بیش از ۱۵ تیغه نمیپذیرفتند. این تیغهها با آیات قرانی، بخشهایی از زیارت عاشورا، اسماءالله و نامهای معصومینعلیهمالسلام، اشعار محتشم و... به صورت کندهکاری یا قلمکاری تزیین میشود.
پارچههای ترمه که معمولا با هنر سوزندوزی مجلل و نفیس شدهاند از دیگر تزئینات علامتها هستند که مانند برگ بر شاخههای درختوار آن آویزان میشود. استفاده از ترمه شاید علاوه بر زیبایی این پارچهها بهخاطر قرابت ذهنی ترمهای باشد که روی جسد متوفی میکشند.
در برخی علامتها هم علاوه ترمه، چراغهای فانوسمانند به کار میروند که نور و روشنایی آن نشانگر روشنایی خط و مسیر شهدای کربلاست.
یکی از عناصر تزئینی دیگر ساخت علم به کاربردن انواع نقوش حیوانی است که هم به زیبایی علم اضافه میکنند هم معنایی سمبلیک و نمادین دارند که برخی از آنها اشاره میکنیم:
ـ شیر: شیر نمادی از شجاعت و دلیری و قدرت آقا امام حسین و یاران باوفای ایشان است که دلیرانه به مصاف دشمن رفتند. برخی هم آن را نماد قدرت و شجاعت امیرالمؤمنین میدانند (اسدالله الغالب). از طرفی ممکن است شیر اشاره به روایتی باشد که در آن بیان شده در روز عاشورا حیواناتی چون شیر برای کمک به امام حسین آمدند اما ایشان نپذیرفتند و بعد از شهادت ایشان، این حیوانات در غم از دست دادن او میگریستند.
ـ شتر:
مجسمه این حیوان نمادی از شترانی است اهل بیت و یاران امام حسین را به منزل کربلا رساندند و بعد از عاشورا نیز همراه و مرکب آنها در سفر اسارت بودند و استفاده از نماد شتر در علم یادآور مظلومیت اهلبیت امامحسین است.
ـ آهو:
این حیوان هم به دلیل زیبایی و بیآزاری میتوند نمادی از مظلومیت امام حسینعلیهالسلام و ظلمی که کوفیان به او روا داشتند باشد، هم ممکن است به ماجرای ضامنآهو شدن امام رضا اشاره کند، هم ضمانت و رحمت و مغفرت سیدالشهدا در کربلا را به صورت نمادین یادآور شود.
ـ اژدها
نقش اژدها با دهان باز و آتشی که از دهان او بیرون میآید نمادی از عقوبت و سرانجام دشمنان حضرت و آتش جهنمی است که در انتظار آنان است. از سویی شاید بتوان آن را به ماجرای جنیان مرتبط دانست که در روز عاشورا در کربلا برای کمکرسانی به امام حاضر شدند اما حضرت کمک ایشان را نپذیرفتند.
ـ مرغ رخ
مرغ رخ، پرندهای است با صورت انسانی که احتمالا وام گرفته از «براق» مرکب حضرت محمدصلیاللهعلیهوآله در شب معراج است. انگار که شهدای کربلا توسط این مرغ افسانهای به آسمانها عروج کرده و به بهشت برین وارد شدهاند.
ـ کبوتر
نشانی از مظلومیت، پاکی و خبررسانی شهادت حضرت امام حسینعلیهالسلام است. در روایات چنین آمده که کبوتران با آغشته کردن پرهای خود به خون شهدای کربلا، خبر این واقعه را به مدینه رساندند. همچنین از نظر نمادین کبوتر، به عنوان زائران حرم اهل بیت شناخته میشود.
ـ طاووس
به احتمال زیاد استفاده از طاووس اشاره به حضرت مهدیعلیهالسلام است چرا که در روایت آمده است: «المهدی طاووس اهل الجنه»
ـ زنگوله
زنگولههای علم نمادی از زنگ حیدری است. همان زنگی که هنگام ورود به زورخانه نواخته میشود. برخی هم این زنگولهها را مرتبط به ماجرای ساکت شدن زنگولههای شتران در ابتدای خطبه حضرت زینب در شام میدانند. همچنین میتوان صدای آنها را به عنوان خبررسانی از واقعهای دانست که در شرف وقوع است.
ـ پرهای رنگی
بالای تیغههای علم، با پرهای رنگی تزئین میشود که اصولا در سه رنگ قرمز، سفید و سبز هستند. پر سبز نشانگر سید بودن امام حسین و اهل بیت او، پر قرمز نشانگر رشادت و شهادت ایشان و پر سفید نمایانگر صلح در نفس دین مبین اسلام است.
علاوه بر این موارد در برخی از علمها از نقش اسب (نمادی از ذوالجناح)، نقش ادوات جنگی چون تبر و سپر و... نیز استفاده میشود که همه نمادی از واقعه عاشورای حسینی است.
نواهای نینوایی
یکی از وجوه پررنگ و مهم در فرهنگ عاشورایی بخش موسیقایی آن است. آیینهای عاشورایی به واسطه موسیقی ریتمیک و با حرکاتی نمادین مانند زنجیرزنی، سینهزنی، سنجزنی بیشترین تنوع موسیقی دینی ایران را در بر میگیرد.
با رسمیت شناخته شدن مذهب شیعه در دوران صفوی، زمینه را برای نگاه و پرداخت بهتر و عمیقتر به واقعه عاشورا فراهم کرد. تقریبا از همین دوره است که دستاوردهای موسیقیایی خوبی در زمینه آیینهای عاشورایی همچون روضهخوانی، نوحهخوانی و تعزیه بروز کرد که تا امروز ادامه داشته است.
روضهخوانی
در این شکی نیست که اولین روضهخوانهای واقعه عاشورا ائمه معصومینعلیهمالسلام بودند که شیعیان را به برپایی مجالس حسینی ترغیب میکردند اما اینکه دقیقا از چه تاریخی روضهخوانی به شکل امروزی رواج پیدا کرد اطلاع دقیق و کاملی وجود ندارد؛آنچه شواهد تاریخی بازگو میکند این است که تاریخچه روضهخوانی در ایران به عهد صفویه میرسد. کمی پیش از آغاز عهد صفویه، ملاحسین کاشفی با نگارش کتاب «روضه الشهدا» باب روضهخوانی را گشود. از آنجا که اغلب مرثیهخوانهای گذشته حوادث کربلا را از روی این کتاب بازگو میکردند،به نام روضهخوان معروف شدند.
روضهخوانی فرمی از موسیقی مذهبی است که از لحاظ ریتم با آوازهای سنتی امروزی شباهتهای بسیاری دارد. روضهخوانهای قدیم اغلب در دستگاههایی چون «دشتی»، «ابوعطا»، «شور» و «نوا» میخواندند که در کنار حزن و اندوه، مخاطب را به تفکر نیز وا میداشته است.
نوحهخوانی
نوحهخوانی نوع دیگر موسیقی آیین عاشورایی است که که از لحاظ فرم بر پایه ریتم استوار است. در بین مکاتب موسیقی دستگاهی، بیشترین شباهت را به تصنیف موسیقی ایرانی دارد. بهرهگیری از ریتمهای دو ضربی و سه ضربی به نوحهخوانان امکان ایجاد تنوع در نوحهخوانی را داده است. همچنین در بخش ملودیک نوحه، اغلب از دستگاههای «همایون»، «نوا»، «چهارگاه»، «شور»، «ابوعطا»، «افشاری» و «دشتی» استفاده میشود.
شورخوانی
شورخوانی به خواندن نوحه یا ذکرگویی ریتمیک با تمپوی بالا گفته میشود که در آن عزاداران امکان مییابند با سرعت بیشتری به سینهزنی بپردازند. شورخوانی کلاسیک با آنکه کندتر از مدلِ مرسوم امروزی اجرا میشده اما با این حال طبق اسناد و گزارشهای موجود از عزاداری ماه محرم در دورههای صفوی، قاجار و پهلوی، وجود الگوهای ریتمیک که عزاداران را وارد یک فضای شورانگیز و هیجانی میکرده است؛ غیر قابل انکار است.
تعزیه
یكی
دیگر ازگونههای موسیقی عاشورایی كه همراه با هنر نمایش در جهت بیان هنرمندانه
واقعه عاشورابه کارگرفته شد تعزیه نام دارد. زمان شروع تعزیه در ایران مورد اختلاف
است. برخی آن به همان عهد صفوی نسبت میدهند. گروهی نیز معتقدند این نوع نمایش در
زمان قاجار و به واسطه مسافرتهای مأموران و سران دولت ایران به روسیه و دیدن مجالس
نمایش و تئاتر و اپرا و تصمیم آنها برای آنکه این نمایشها را به صورت نمایش
مذهبی در ایران دربیاورند،قدمهای نخست شکلگیری هنر تغزیه برداشته شده است.
موسیقی آوازی تعزیه از جنبههای گوناگون
قابل اهمیت است. ارتباط وكنش متقابل میان آواز در تعزیه و موسیقی ردیف دستگاهی و
همچنین مسائلی از قبیل منع مذهبی در گسترش موسیقی اهمیت آواز در تعزیه را دوچندان
میكند.
در موسیقی آوازی تعزیه و نواهایی که نواخته میشود نکات جالبی
وجود دارد مثلا در تعزیه فقط بازیگرانی كه در نقش معصومان ویاران امام ظاهر میشوند
حق دارند آواز بخوانند و به اصطلاح امروزی دیالوگهای خود را با موسیقی ادا كنند. در
تعزیه شبیهخوان حضرت عباس چهارگاه میخواند چرا که چهارگاه یكی از هفت دستگاه
موسیقی ایرانی است كه ماهیتی حماسی دارد.
حر؛ عراقی میخواند، عبدالله بن حسنعلیهالسلام
که در دامن شاه شهیدان به شهادت رسیده است؛ گوشهای از آواز راک میخواند که به
همین جهت آن گوشه به راک عبدالله معروف است. اگر در ضمن تعزیه، اذانی باید بگویند
به آواز کردی میخوانند. در سؤال و جوابها هم تناسب آوازها با هم رعایت شده؛ به
عنوان مثال اگر این سؤل و جواب بین امام حسینعلیهالسلام و حضرت عباسعلیهالسلام
باشد، امام شور میخواند و حضرت عباسنیز باید جواب خود را در دستگاه شور بدهد. اما
سرلشکران، افراد و امرا با صدای بلند و پر پرخاش در مخالف آواز میخوانند.
و اما در بخش نواهای موسیقی در تعزیه، از یکی، دو ساز بادی از جمله شیپور یا کرنا برای اعلام برپایی تعزیه یا جنگ نمایشی سپاهیان و نی برای سوزناکتر کردن لحظههای احساسی و لحظههای وداع و بیکسی و در کنار آن سنج و طبل استفاده میشود. این نمایشها گاهی در دستگاههای موسیقی ایرانی اجرا میشود که البته متناسب با موقعیت، مقام و روحیه شبیهخوان انجام میگیرد. در تعزیه، مخالفان امام حسینعلیهالسلام در دستگاهها و گوشههای کوبنده نظیر ماهور و موافقان در دستگاهها و گوشههای سوزناک مانند دستگاه شور و چهارگاه میخوانند.
ﻣﻨﺎﺑﻊ
ﻣﺤﺮم و ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﻧﻤﺎدﯾﻦ، ﻣﺤﻤﺪ ﻣﯿﺮﺷﮑﺮاﯾﯽ
ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻧﻤﺎد در ادﺑﯿﺎت ﻋﺎﺷﻮراﯾﯽ، دﮐﺘﺮ ﻣﺮﺿﯿﻪ ﻣﺤﻤﺪزاده
ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﺮاﺳﻢ ﻋﺰاداری اﻣﺎم ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﮐﯽ و ﮐﺠﺎ ﺑﺮﮔﺰار ﺷﺪ؟ / اﯾﺴﻨﺎ
ﻧﻤﺎدﺷﻨﺎﺳﯽ ﻋﻠﻢ در ﻋﺎﺷﻮرای ﺣﺴﯿﻨﯽ، ﺳﻤﯿﻪ رﻣﻀﺎن ﻣﺎﻫﯽ / ﺗﺒﯿﺎن
ﻧﻤﺎدﻫﺎی روی ﻋﻠﻢ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﭼﯿﺴﺖ؟ ، ﻣﺤﺴﻦ ﻣﻬﺪﯾﺎن / ﻓﺮدا
ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﺎه ﭘﻮﺷﯽ در اﯾﺎم ﻋﺰاداری ﭼﯿﺴﺖ؟ / ﭘﺮﺳﻤﺎن
ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﯿﻨﻪ زﻧﯽ ﭼﯿﺴﺖ؟ و ﭼﺮا ﺳﯿﻨﻪ زﻧﯽ؟ / ﭘﺮﺳﻤﺎن
آﯾﯿﻦ ﻫﺎی ﻋﺎﺷﻮراﯾﯽ در ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﻣﺬﻫﺒﯽ اﯾﺮان / ﻣﺸﺮق
ﻧﻮاﯾﯽ ﻏﺮﯾﺒﺎﻧﻪ / وﻃﻦ اﻣﺮوز
ﺗﺎرﯾﺨﭽﻪ روﺿﻪ ﺧﻮاﻧﯽ در اﯾﺮان / ﺗﺴﻨﯿﻢ