عاطفه میرافضل
یکی از قدیمیترین سفرنامهها درباره کشور کهن ایران سفرنامه «آدام اولئاریوس» محقق، ریاضیدان و جغرافیدان آلمانی است. وی که در قالب یک هیئت سیاسی و اقتصادی از سوی دربار پادشاهی آلمان به ایران آمد نگارنده این سفرنامه است؛ سفرنامهای که یکی از منابع تاریخی مهم درباره وضعیت زندگی ایرانیان عصر صفوی محسوب میشود.
به نقل از گروه تاریخ خبرگزاری فارس؛ جهانگردان بسیاری به ایران سفر کرده و آدابورسوم زندگی ایرانیان در دورههای تاریخی مختلف از صفویه تا قاجار را در کتابهایشان ثبت کردهاند. اغلب این افراد نیز نگاهی سطحی به مسائل داشته و تصویری نادرست از زندگی و روحیات ایرانیان ارائه داده یا به دلیل تعصبات مذهبی و نژادی در توصیف واقعیت دخل و تصرف کردهاند.
اما سفرنامه اولئاریوس به دقت و موشکافی بهتر و رعایت انصاف بیشتر مشهور است. وی از آنچه به نظرش ناروا میآمده بهشدت و با صراحت انتقاد کرده، اما فضایل اخلاقی ایرانیان را هم با شهامت ستوده است. از جمله اینکه در کتابش آورده است: «ایرانیها ذاتا دارای روحی بزرگ، نیروی دریافت بسیار خوب و استعداد بسیارند. ایرانیها به کسب دانش و هنر ارزش زیاد مینهند.»
بهخاطر مذهبشان بسیار تمیزند
اولئاریوس در سال ۱۶۳۶ میلادی در زمان سلطنت شاه صفی یکم به ایران سفر کرد و به بازدید از شهرهای مختلف از جمله اردبیل و اصفهان (پایتخت آن زمان ایران) پرداخت. وی در این سفر که حدود یک سال طول کشید با زبان و فرهنگ ایرانی آشنا شد و بعدها با ترجمه گلستان و بوستان سعدی به زبان آلمانی نقش مهمی در افزایش شناخت اروپاییان نسبت به ایرانیها داشت. توصیفهای او از ایران به رعایت بیطرفی و دقت در جزئیات معروف است. در سفرنامهاش نیز به مسائل مختلفی از آدابورسوم گرفته تا اخلاق ایرانیان، مسائل اجتماعی، نوع خوراک، لباس، مشاغل و... پرداخته است.
اولئاریوس
ایرانیها را مردمی ذاتا متواضع و فروتن معرفی میکند که؛ نسبت به دیگران بیاعتنایی
نشان نمیدهند و با خوشخویی و مهربانی با یکدیگر بهویژه بیگانگان روبرو میشوند.
هنگام گفتگو کلمات مؤدبانه و متواضعانه به کار میبرند، مثلا هنگامی که کسی را
درون خانه خود دعوت میکنند، میگویند: «خانه ما را منور فرمودید» یا «قربان شما»
یا «خاک پایم»، «چشمم کف پایت» و از این قبیل. مانند فرانسویان و حتی بیشتر از
آنان بلدند که چگونه الفاظ را بیارایند و خوشامد گویند.
علاوه بر آن ایرانیان را مردمی میداند که بهخاطر مذهبشان بسیار تمیز هستند؛
خودشان، خانهشان و لباسشان. از تمیزی ایرانیها و مقید بودنشان به رعایت پاکیزگی
نیز بسیار شگفتزده شده و عادات ایرانیان را در این زمینه به مردم سایر ملل
اروپایی برتری داده و بسیار ستوده است.
اطعام نیازمندان با نذورات
سفرنامه اولئاریوس در چند جلد نگاشته شده و بخشهای ابتدایی آن به سفر به روسیه و بخشهای پایانی به سفر به ایران اختصاص دارد. یکی از نکات جالب درباره این سفرنامه، توصیفی است که از مراسم عزاداری محرم در ایران ارائه میدهد. نخستین روزهای ورود اولئاریوس به اردبیل با ایام عزاداری محرم مصادف بوده است و این هم توصیفش از این مراسم؛... قبل از روز دهم به این مراسم با یک عزاداری همگانی پایان میدهند، ولی در شب همان روز مراسم کمنظیری برپا میشود. این مراسم در حیاط جلویی مزار شیخ صفی در حالی که پرچم بلندی در کنار منبر افراشته شده است، انجام میگیرد. اولئاریوس از اطعام نیازمندان و پخت و توزیع نذورات در بقعه شیخ صفی خبر میدهد و بعد هم از جوانانی معروف به «چاک چاکو» یاد میکند که خود را با زغال سیاه کرده و «شبها برای خوابیدن به منزل نمیروند، بلکه به نشانه اندوه و غمی که از شهادت امامحسینعلیهالسلام دارند بر خاکستر آشپزخانه شیخ صفی میخوابند.