کد خبر: ۵۰۴۵
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۲
پپ
صفحه نخست » یار مهربان

از تکاوری یگان صابرین تا فرماندهی در سوریه

پرواز با پاراگلایدر؛ روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی علیدوست توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

قصه مدافعین حرم تمام ناشدنی است. حریم اهل‌بیت قرن‌هاست که فدایی دارد حتی اگر تنها حرمی از آن بزرگواران باشد... «اصلاً حرم ناموس ما شیعه‌ست!»

شهیدی که در سوریه، عراق و در هر مکان و زمانی، شهید شده باشد همانند این است که جلوی در حرم امام‌حسین‌علیه‌السلام شهید شده است؛ چراکه اگر این شهیدان نبودند، اثری از حرم اهل‌بیت‌علیه‌السلام نبود.» این سخنان نقل‌قولی است از فرمایشات رهبر انقلاب در جمع خانواده‌های شهدای مدافع حرم که به تنهایی گویای منزلتی است که می‌توان برای این شهدا تصور کرد.

مهدی علیدوست اولین شهید پاسدار مدافع حرم حضرت زینب‌سلام‌الله‌علیها از قم بود. وی در 25 مرداد سال 65 متولد شد و در 25 مهرماه 94 مصادف با سوم ماه محرم بعد از عملیات آزادسازی یکی از روستاهای سوریه که در تصرف داعش بود، با برخورد ترکش به پهلویش به درجه شهادت نائل آمد.

در قسمتی از وصیت‌نامه این شهید عزیز آمده است:

«از وقتي هجوم داعش و اهالي تكفيري را در تلويزيون مشاهده می‌کنم خيلي بی‌قرارم و عطش زيادي وجودم را فراگرفته براي انتقام از اين قوم ظالم، چرا كه اعتقاد دارم اين قوم از نسل همان ظالماني هستند كه به مادر سادات حضرت زهرا سيلي زدند، علي را خانه‌نشین كردند، امام‌حسين را مظلومانه به شهادت رساندند و زينب كبري را آواره شهر و ديار غربت كردند و حرمتش را رعايت نكردند. زمان جنگ می‌گفتند (می‌روم تا انتقام سيلي مادر بگيرم)، الان من هم می‌روم تا انتقام بگيرم.

از خداي خود سپاسگزارم كه با اين همه بار گناه من را هم جزء سربازان ولايت قرار داد و يك فرصت براي جبران گناهان كوچك و بزرگم، براي من فراهم ساخت.

مي‌گويند دو چيز است كه آدمي تا آن‌ها را دارد قدر نمی‌داند، يكي امنيت و ديگري سلامتي. الان شرايط جوري است كه بايد برويم تا اين دو چيز را براي مردم كشورم به ارمغان آورم. هدف تكفير كشور ماست و الان جبهه‌ ما کاملا مشخص است پس كسي به من خرده نگيرد كه كجا می‌روی و براي چه رفتي.

ما نسل جوان ادامه‌دهنده راه حسين هستيم و خون حسين و اهل‌بیت در رگ‌های ما جريان دارد پس می‌رویم، می‌رویم تا دشمن نتواند نگاه چپ به ناموس ما، به كشور ما و به انقلاب ما و به اسلام؛ بكند.»

برشی از کتاب:

نگاهم که به صورتش افتاد مثل همیشه خنده مهمان لبانش بود. چشمانش باز بود انگار او هم دلش برای من تنگ شده بود و می‌خواست برای آخرین بار یک دل سیر نگاهم کند. نمی‌توانستم دل بکنم. دستم را روی قلبش گذاشتم، نگاهم به نگاهش گره خورد و جانم به جانش.

قرارهای دونفره‌مان از جلوی چشمانم گذر می‌کرد. روضه‌های دو نفره را به یاد آوردم، دوستت دارم‌ها را مرور کردم و یک لحظه فهمیدم همه لحظاتم تویی. یادت هست گفتم تو شهید شوی من دلم برایت تنگ مي‌شود و تو بحث را عوض می‌کردی؟ یادت هست گفتم بدون تو نمی‌توانم نفس بکشم؟ یادت هست قدم زدن‌های گلزار شهدای‌مان را؟ یادت هست آخرین دیدار مدام می‌گفتی مواظب خودت باش، بدون تو چگونه میشود مواظب خود بود. مهدی مرا هم ببر. همه فکرها را در گوشه ذهنم پنهان کردم و آهسته زیر لب خواندم: ای پاره پاره تن به خدا می‌سپارمت...

پرواز با پاراگلایدر؛ روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی علیدوست به قلم «علی فاطمی پور» و «فاطمه جعفری نجف‌آبادی» در قطع رقعی و 236 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

علاقه‌مندان جهت تهیه این اثر می‌توانند از طریق درگاه اینترنت nashreshahidkazemi.ir و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه 3000141441 کتاب را تهیه نمایند.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: