کد خبر: ۵۰۱۶
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۷
پپ
صفحه نخست » نمای نزدیک

فائقه بزاز

خنده‌ زیر جلکی‌اش به خاطر دفترچه یادداشت و خودکار من بود. گفت: «چه بامزه! هنوز توی دفتر تلفن می‌نویسید؟ گوشیتون همراهتون نیست؟»
با تأکید گفتم: «همراهمه! اما از نوشتن شماره تلفن شما توی دفترچه یادداشت لذت بیشتری می‌برم.
این دفترچه، یک سند دائمی است. اگر هم گوشی‌ام رو بدزدند، کل معلومات و داشته‌هایم را بر باد نداده‌ام.»خداحافظی که کرد هنوز داشتم با خودم درددل می‌کردم؛ «اصلا دلم می‌خواهد از تکنولوژی فاصله بگیرم. اصلا هم خجالت ندارد؛ قلم و کاغذ حس بهتری دارد، آدم از سُر خوردن نوک خودکار و ثبت شدن جوهرش روی کاغذ کیف می‌کند، بوی کاغذ حال آدم را جا می‌آورد، کش و قوس دادن به حروف حس لطیف آدم را تقویت می‌کند. اصلا با نوشتن بهتر و بیشتر یاد می‌گیریم. نوشتن سنتی ما را نویسنده بهتری می کند، از حواس‌پرتمان را جمع می‌کند، اصلا ضربدر صد می‌کند این حواس همیشه پرت ما را، نوشتن حال مغز را جا می‌آورد و....»
یادم آمد زمانی نه‌چندان دور قلم و خودکار برای خودشان امپراطوری داشتند و مایه تفاخر و تمایز بودند. اگر قرار بود آقایی به نشانه سواد و شخصیت خودکاری را به لبه جیب پیراهنش الصاق کند بهترین و روان‌ترینشان را انتخاب می‌کرد. گاهی هم زوج های جوان به نشانه عشق به هم جعبه‌های جفتی خودکار و خودنویس هدیه می د ادند و حتی ان را با رنگ کت و شلوار همسر محترم ست می‌کردند. پدیده جوهر پس دادن هم متداول بود؛ گاهی این خودنویس‌ها و خودکارها جوهر پس می‌داد و جیب‌ها و کیف‌ها را آغشته می‌کرد. قلم و خودکار موجودیت داشتند و جا ماندن قلم و خودکار کسی در دست دیگری هم همین طور. از دکمه‌های ریز و درشت کیبورد خبری نبود و جملات به جای کیپ شدن در یک صفحه گسترده‌تر می‌شدند. در روزگار قلم‌سالاری کلمات هم ارج و قرب و احترام بیشتری داشتند.

در خط و خوش‌نویسی هم رقابت بود و هرکسی به‌جای برند و سایز گوشی، به‌‌واسطه امضا و خط خوشش ممتاز و برجسته می‌شد. مداد هم حرفی برای گفتن داشت. نوک مداد بعد از چند خطی نگارش کوچک می‌شد و مدل خط نوشتن بُعد می‌گرفت، حرف‌ها و واژه‌ها به خاطر نوک فرورفته و تخت شده مداد حجیم می‌شد. گاهی هم مدادِ نوک فرورفته را می تراشیدیم تا دوباره با تیزی‌اش روی کاغذ بینوا حروف ماندگارتری بنشانیم. برای همین هم قدیمی‌ها دست‌خط‌های زیباتری داشتند.
خط خوش غیر از آنکه یک هنر ارزشمند است سطح فرهیختگی و شخصیت صاحب قلم است. من می‌گویم خط نازیبا خجالتش بیشتر است تا این که یکی به جای ذخیره کردن شماره‌ای در گوشی‌اش در دفترچه یادداشت شماره یکی را بنویسد.

برای همین گاهی برای عقده‌گشایی، به روش قدیم می‌نویسم، کاغذ سیاه می‌کنم، خط‌خطی می‌کنم و گوشه کاغذ شکلک و قلب می‌کشم؛ نوشتن با قلم طمأنینه و آرامش می‌آورد، نوشتن درباره اوضاع و احوال درونی، احساسات می‌آورد پس می‌نویسم، می‌نویسم، می‌نویسم...

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: