گردآوری و تنظیم: مریم سیادت
بوق زدن در بمبئی
شهر بمبئی در هند یکی از پرسروصداترین شهرهای دنیاست و یکی از دلایل اصلی این سروصدا، بوق زدن رانندگان به چراغ قرمز هست! حالا پلیس این شهر برای حل بخشی از این مشکل، اقدام به نصب دسیبل مترهایی در کنار چراغ‌های راهنمایی کرده است و سیستمی تعبیه کرده که اگر شدت صدا به هنگام سروصدا آن‌ها از ۸۵ دسیبل بیشتر بشود، ثانیه‌شمار این چراغ‌ها هم دوباره ریست می‌شود. بنابراین هر چه رانندگان بیشتر بوق بزنند، مجبورند زمان بیشتری را پشت چراغ قرمز معطل بشوند.
شما هم اگر از ترافيك شهر خود خسته شده‌ايد، پس از ديدن بمبئي و بازگشت به شهرتان يقينا از رانندگي در شهر خودتان لذت خواهيد برد!
بمبئی با نام جدید «مومبای» از مهم‌ترین شهرهای کشور هند است. در سال ۱۹۹۵ نام این شهر، به «مومبای» تغییر یافت، اما در خارج از هند، این بندر بزرگ همچنان به بمبئی معروف است.
این شهر یکی از چهار شهر بزرگ و پرجمعیت کشور هندوستان است و با 18 ميليون جمعيت 5/1 ميليون وسيله نقليه دارد و ساكنان آن مانند مردم اغلب كلان‌شهر‌هاي جهان از بحران ترافيك رنج مي‌برند. یکی از وسایل رایج حمل‌و‌نقل معروف در بمبئي «ريگشاها» یا همان خوروهای سنتی کوچک هستند كه تقريبا هيچ قانوني را رعايت نمي‌كنند!
درست است كه اين ريگشاها حق ورود به مناطق مركزي بمبئي را ندارند، اما از آن‌جا كه وسايلي سريع و ارزان به حساب مي‌آيند، از طرفداران بسياري برخوردارند.
البته بايد توجه داشت كه سوار شدن به آن‌ها جسارت بسياري مي‌خواهد. بسياري از رانندگان ریگشا معمولا شب‌ها را در همان ریگشا می‌خوابند ودرآن زندگی می‌کنند. اهالي بمبئي را مي‌توان ركوردداران بوق زدن در خيابان دانست. در ترافيك اين شهر تقريبا همه را مي‌بينيد كه در حال بوق زدن هستند، آن هم از نوع طولاني و گوش‌خراش آن! جالب اين‌جاست كه خود راننده‌ها به هيچ عنوان از اين صداي بوق اذيت نمی‌شوند وحتي در پشت بسياري از ريگشاها و تاكسي‌هاي بمبئي مي‌توانيد جمله «لطفا بوق بزنيد» را ببينيد!
اما يكي از عجيب‌ترين ترافيك‌ها را مي‌توان در اطراف خانه هنرپيشه‌هاي معروف هند ديد كه در بمبئي ساكن هستند.
يكي از رانندگان تاكسي مي‌گويد : هنگامي كه از جلوي خانه آن‌ها مي‌گذريد معمولا در دو طرف خيابان جمعيتي بیش از 500 تا 1000 نفر را مي‌بينيد كه مشتاقانه منتظرند كه هنرپيشه محبوبشان براي لحظاتي از پشت پنجره براي آن‌ها دست تكان دهد!
**************
این‌جا یک توالت بزرگ است!
لس‌آنجلس یک توالت بزرگ است! این اولین جمله مجری شبکه خبری NBC4 است. هر چند خانمی بین گزارش می‌گوید که لس‌آنجلس مثل کشورهای جهان سوم شده، ولی این خانم خبر ندارد حتی در کشورهای به اصطلاح آمریکایی‌ها جهان سوم هم، چنین فاجعه فقر فرهنگی و بهداشت را باید به زحمت پیدا کرد.
تأسف‌بار این است که مسئولین شهر رسما می‌گویند چند میلیون دلار خرج کرده‌ایم ولی برای حل بحران توالت نیاز به پول بیشتر داریم که متأسفانه وجود ندارد.
خب! کشوری که با وجود مشکلات فراوان چند تریلیون دلار خرج جنگ‌های بی‌ثمر می کند و برای عوام‌فریبی چند تریلیون هم پول بی‌پشتوانه چاپ می‌کند که به بهانه شیوع کرونا به مردم دهد، باید هم پول جمع‌آوری ادرار و مدفوع مردمش را نداشته باشد. و هر روز باید مردم کف کفششان را با دستمال پاک کنند.
متأسفانه در این بی‌برنامگی و سطح پایین بهداشت کاملا طبیعی است که بیشترین مبتلایان و قربانیان کرونا را در آمریکا داشته باشیم.
********
داستان جعبه سبزیجات و خوراکی
همسایه در زد. در را که باز کردم یک جعبه سبزیجات و خوراکی گذاشت پشت در خانه و گفت: این‌ها را برای شما آوردم. همسایه ما کارمند قراردادی یک هتل است. وقتی قرنطینه شروع شد به من گفت احتمالا ما قراردادی‌ها با تعطیلی هتل کارمان را از دست می‌دهیم. من هم بدون تعارف گفتم اگر از نظر مالی مشکل یا محدودیتی برایت ایجاد شد روی ما حساب کن.
چند وقت پیش که همدیگر را دیدیم از اوضاع کار و بار پرسیدم. گفت هتل ضمانت کرده تا شش ماه حقوق ما را قطع نکند. از شنیدن این خبر خوشحال شدم. هرچند حدس می‌زدم این اتفاق بیافتد چون بیشتر مکاسب و مشاغل چنین تصمیمی گرفته بوند. ما هم در آخرین جلسه اولیا و مربیانی که در مدرسه داشتیم به اتفاق آرا تصویب کرده بودیم در صورت تعطیلی مدرسه حقوق کارمندان قراردادی تا چند ماه از درآمد پس انداز شده بوفه مدرسه پرداخت شود.
حالاهمسایه با جعبه سبزیجات پشت در بود و من نمی‌دانستم چرا برای ما خوراکی آورده است! تعجب مرا که دید گفت: هر چند وقت یک‌بار هتل برای ما بسته‌های حمایتی مواد خوراکی می‌فرستد. ما این همه احتیاج نداریم. آوردم برای شما! نمی‌فهمم هتلی که مهمان و مسافر ندارد چرا به کارمندانی که برایش کار نمی‌کنند خدمات می‌دهد. اما می‌دانم آن که به دنبال رحمت است به دیگران رحم می‌کند.
******
آزادی از جنس ضد گلوله
سناتورها و قانون‌گذاران ایالت میشیگان آمریکا همان‌طور که می‌بینید مجبور هستند با لباس ضد گلوله در محل کار خود حاضر شوند.به نظر شما چرا؟
چون آمریکا مردمان بسیار با فرهنگی دارد که با اسلحه علیه مقامات ایالتی تظاهرات کرده‌اند که چرا باید به خاطر کرونا محدودیت ایجاد کنید. ما آزاد هستیم.
عاشق‌های آمریکا ببینند راهی اگر وجود دارد این تفکرات را هم داخل
زرورق بپیچند و وارد کنند؛ البته با ژست روشنفکری و نهایت آزادی!
علاوه بر این، به گزارش وال استریت ژورنال، بعد
از فراگیری کرونا در نیویورک میزان دزدی در این شهر ۷۵ درصد افزایش یافته است. به همین خاطر در اکثر شهرهای این
کشور،مغازه‌داران مجبور هستند برای حفاظت از مغازه‌های خود موانع چوبی جدید و
مانند آن نصب کنند.
******
تمدن در آمریکا
در ایالت اوکلاهاما در آمریکا برای مقابله با کرونا قانونی وضع کردند که مردم بدون ماسک اجازه ورود به مراکز خرید را ندارند. اما این قانون بعد از ۲۴ ساعت لغو شد. چرا؟
جواب روشن است؛ چون در مورد کشوری صحبت می‌کنیم که تازه قرار است مردمش وارد تمدن بشری شوند!
مردم ریخته‌اند و به صاحبان فروشگاه‌ها فحاشی کرده‌اند و در مواردی آن‌ها را با اسلحه تهدید کرده‌اند که باید اجازه ورود بدون ماسک را بدهند. لذا فرماندار ایالتی قانون را لغو کرده است.
آمریکا با این مردم اگر رتبه اول قتلگاه مردم از کرونا را نداشت باید تعجب می‌کردیم و برای این تمدن همان بهتر است که تزریق وایتکس تجویز کنند.
باید اضافه کرد که به فرض هم قرار بود این قانون اجرا شود؛ هرگز نمی‌توانستند ماسک مردم را تأمین کنند. و همان‌طور که در اخبار متعدد ملاحظه کرده‌اید هنوز مشکل تأمین ماسک در آمریکا و بسیاری از کشورها جدی است به‌خصوص حالا که مشکل جورج فلوید هم یقه آمریکا را گرفته و رها نمی‌کند.