نويسنده: علي حسين زاده
يکي از عوامل مؤثر در سازگاري و رفع تنش اين است که همسران به يکديگر نه سخن ناپسند بگويند و نه ناپسند بگويند. محتواي سخن و کيفيت اداي آن، هيچيک نبايد ناپسند باشد؛ بلکه ضرورت دارد بين آنان «سخن طيب» مبادله شود. «طيب» نقطه مقابل «خبيث» است و گاهي در معناي آن توسعه داده میشود و گفته میشود: سخن پاک؛ يعني سخني که ناپسندي در آن نيست. بايد پسنديده سخن گفت. قرآن کريم میفرمايد: «به مردم نيک بگوييد» و«با القاب زشت و ناپسند يکديگر را ياد نکنيد.»
انسانها به طور عام ناپسندي و زشتي را بر نمیتابند و درصدد مقابله با آن برمیآيند. براي سازگاري، ضروري است همسران در محتواي کلام و ساختار آن از ناپسندي و مکروه بپرهيزند. هم سخن خوب بگويند و هم خوب سخن بگويند. در بسياري از موارد سخن خوبي که به خوبي ادا نشده، زمينه نقش و ناسازگاري را فراهم کرده است. معروف است که زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد. از هر دو نوع ناپسندي پرهيز لازم است.
در اصطلاح روايات، کلام طيب ضلعي از اضلاع مثلث خوشاخلاقي است. در روايتي از امام صادقعلیهالسلام سؤال شد: حدود خوشاخلاقي چيست؟ حضرت مثلثي را ترسيم کردند و فرمودند:
با کنار دستي خود نرم رفتار کني و به او جا بدهي، در سخن گفتن، پاکيزه سخن بگويي و با برادرت با روي باز مواجه شوي.
حال به نمونههايي از آثار و پيامدهاي خوشزباني اشاره میکنيم.
آثار خوشزباني
خوشزباني نتايج ذيل را در بردارد:
أ. صفاي زندگي
خوشزباني، باعث طراوت و شادابي در زندگي است؛ به زندگي روح میبخشد و آن را از خمودي و بي معنايي میرهاند. بدزباني است که زندگي را تيره میکند و صفاي آن را از بين میبرد. در روايت است:
سه چيز زندگي را تيره و کدر میسازد: حاکم ستمپيشه، همسايه بد و زن بدزبان.
نمیتوان زندگي کدر را حيات طيبه ناميد. زن و شوهر در اين زندگي احساس شادماني ندارند و از آنچه در آن میگذرد احساس تنگي میکنند و چون دايره تحمل آنان محدود است، به ناچار اين ويژگي عوارض خود را در زندگي نشان میدهد. اضطراب و طلاق را میتوان از عوارض بد زباني به شمار آورد. صفاي زندگي حتما به سازگاري میانجامد؛ چرا که امري پسنديده و دلخواه براي زن و مرد است و در برابر، زندگي بيروح و بيمعنا به ناسازگاري منتهي میشود.
...