کد خبر: ۴۲۳۲
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۲
پپ
اثر سلبریتی‌ها بر تجردگرایی و تحلیل این موضوع
صفحه نخست » مشاوره

یاسمین رضوی

يکي از مسائل بسيار مهم در حوزه علوم انساني و اجتماعي، تجردگرايي و بالارفتن سن ازدواج است. اين مسأله در کشور ما که هنوز ازدواج و تشکيل خانواده به عنوان يک اصل ممدوح مورد توجه عرف و شرع است، اهميت بيشتري دارد. البته تجردگرايي و امتناع از تشکيل خانواده و در پي آن زوال توليد مثل و رشد فساد، چيزي نيست که تنها جامعه ما آن را لمس کرده و نگرانش باشد.

در هر صورت عوامل بسياري هستند که به تجردگرايي دامن ميزنند، عللي که مستقيما در اين امر دخيلهستند مانند مشکلات اقتصادي و عواملي که به شکل غيرمستقيم اين مسأله را تحتتأثير قرار ميدهند مانند تأثير رسانه و ستارهها (سلبريتيها) بر آن. اگر ما نسبت به اين موضوع آگاه باشيم، ميتوانيم روشنتر از قبل، ناخودآگاه خودمان را بخوانيم و اثري که وروديهاي ذهنمان برايمان دارند را تشخيص دهيم. بسياري از ما بي آنکه بدانيم چقدر تحتتأثير هستيم، در شبکههاي اجتماعي ميگرديم، هر جوري فيلم و سريالي را ميبينيم و با آدمهاي متفاوت نشست و برخاست داريم، بيآنکه دقت کنيم، چه اتفاقي دارد برايمان ميافتد.

سلبريتي کيست؟

کلمه سلبريتي «celebrity» با ترجمه ستاره يا شهره، از «celebration» به معناي جشن، گرفته شده است. اما ربط ستاره با جشن چيست؟ «celebration» گذشتهاي کهن دارد. از آن زمان که بر روي ديواره غارها نقاشيهايي حک ميکردند اين واژه متولد شده. نقاشيهاي غاري، گاه تصاويري از جشن را به نمايش ميگذاشتند که براي تولد نوزاد، رياست قبيله و ... برپا ميشده است. در اين تصاوير عموم مردم قبيله شرکت دارند اما توجه همه به يک نفر است و درست به همين دليل واژه «celebrity» خلق ميشود. «celebrity» همان کسي است که توجه همگان به سمت او معطوف شده است.

ستاره شد

ستاره يا سلبريتي شدن، مستلزم جلب نگاه و توجه عمومي است. اين روزها رسانهها کمک شايان توجهي به اين نگاه و توجه ميکنند. در واقع صنعت ستارهسازي در جهان معاصر، مديون رسانه است. اين رسانهها هستند که با شگردها و تبليغات، شهرتي را به فردي نسبت ميدهند و توجه همگاني را به سمت او جلب ميکنند يا توجهات را از کسي ميگيرند و او را آرام آرام، حذف کرده و کنار ميزنند. «ديده شدن مرز ميان افراد عادي و مشاهير است و رسانه ابزاري است که امکان ديده شدن يک فرد شهره را فراهم کرده و او را به عنوان شخصي خارقالعاده و شگفتانگيز نمايش ميدهد.»

تجسم آرزوها

به نظر ميرسد اثرگذارترين وجهي که باعث محبوبيت و مورد توجه قرار گرفتن يک فرد ميشود، «جادويي» است که به مردم عادي عرضه ميکند. سلبريتي، تجسم آرزوها و رؤياهاي تحقق نيافته است. مجموعهاي از شهرت، زيبايي، ثروت و... که يک شبه و يکجا به فردي تقديم شده و زندگي را از اين رو به آن رو کرده است. سلبريتي به آدمها ميگويد: تمام اينها براي همه شما در دسترس است. و اين دسترسي به رؤياها از راه مشهور شدن، توهمي در جامعه ايجاد ميکند که صحت ندارد. «جاشوئا گمسون»، استاد دانشگاه سنفرانسيسکو ميگويد: «در جامعهاي با نابرابريِ فاحشِ درآمدها که بسياري از راههاي موفقيت در آن عملا بسته شدهاند، راهي باز ميشود براي توهم «سريع پولدار شو». ميشود درک کرد که چرا مردم دوست دارند اين رؤيا را زنده نگه دارند. اين ميانبرزدن به تحرک اجتماعي خيلي جذاب است.»

اثر سلبريتيها

شهرت امري جادويي است. همه را جادو ميکند. در تمام طول تاريخ، مردم عاشق آدمهاي مشهور بودهاند. اما در جهان امروزي «شهرت» اثري بسيار عميقتر از گذشته بر جامعه دارد. بهقدري که افراد مشهور و سلبريتيها ميتوانند حتي در تصميمات شخصي افراد، خودپنداره و ديدگاهي که راجع به خودمان داريم و انتخاب نوع و مشي زندگي، مؤثرند. به دليل همين اثرگذاري حيرتانگيز است که صاحبان صنايع و کالاها براي تبليغ اجناس و کالاهاي خود به سراغ سلبريتيها ميروند. حتي سردمداران و حکام هم ميدانند که سلبريتيها اثري عميق بر جامعه دارند و براي مهندسي جوامع نقش آنها را به خوبي ميبينند. مثالهاي زيادي براي اين موضوع وجود دارد، چه در مورد سلبريتيهاي داخلي و چه خارجي! زماني که آنجلينا جولي اعلام ميکند که آزمايش پيشهنگام ژنتيک توانسته جان او را از يک بيماري مهلک نجات دهد، اعلام شده که موجي از زنها براي انجام اين آزمايش به سمت آزمايشگاهها سرازير شدند. آنچه را که نميتوان انکار و ناديده گرفت اثر سلبريتيهاست.

رسانه و توهم صميميت

رسانه و ارتباط نزديکتري که بين مردم و ستارهها ايجاد کرده است، نوعي توهم صميميت به وجود آورده و جامعه را بيشتر درگير با زندگي شخصي و خصوصي آنها ميکند. درست است که ستارهها و آدم معروفها در تمام طول تاريخ مورد توجه بودهاند اما اين حجم از توجه و پيگيري، مربوط و خاص زمان ماست. نوجوانها و جوانها هر روز از طريق صفحات مجازي پيگير زندگي شخصي آدمهاي معروف هستند. ازدواج، روابط، نوع پوشش و مد، نحوه گذران تعطيلات و سرگرمي و فراغت و به طور کل سبک زندگي...! نتيجه، الگوي رفتاري است که به جامعه خاصه، نوجوان و جوان ارائه ميشود.

زندگي خودم است

بسياري از اين ستارهها معتقدند که آنها ادعاي الگو بودن را ندارند و تنها فرقشان با آدمهاي ديگر اين است که حرفه و شغلشان مورد توجه مضاعف از ديگران است و اين حق آنهاست که درباره زندگي شخصيشان هر طور که ميخواهند تصميم بگيرند. اما آنها چه بخواهند و چه نخواهند در نقش الگو قرار ميگيرند و نسبت به جامعه خود رسالتي به دوش دارند.

برايم بهتر است

تمام اينها مقدمهاي بود براي رسيدن به اثري که آدمهاي معروف بر ازدواج و سن ازدواج و تجردگرايي دارند. همين حالا دور و برتان را نگاه کنيد، سري به شبکههاي اجتماعي بزنيد و ببينيد چند درصد از ستارهها در هنر، ورزش و علم، مجرد و بالاي 30 سال هستند! چند زوج بازيگر و ورزشکار و ... ميشناسيد که در همين يکي دو سال گذشته با عمر زندگي زناشويي زير شش ماه و يک سال از هم جدا شدهاند. بله آنها ميتوانند براي خودشان تصميم بگيرند ولي اين تصميم ميتواند اذهان و مرز اعتقادات و باورها و حسن و قبحها را جابهجا کند.

وقتي جوانان ما برايشان مهم است که ستارهشان تعطيلات را کجا ميگذراند، آيا نسبت به اين که در چه سني ازدواج کرده يا نسبت به تجرد علاقه و تعهد نشان ميدهد، ميتوانند بيتوجه باشند؟

تو يک بسته هستي

ستاره يک بسته است. يک سبک زندگي يکجا! کمتر فردي است که ابعاد مختلف زندگي سلبريتي را جداگانه تحليل و بررسي کند و نسبت به الگوبرداري از هر قسمت تصميم بگيرد. وقتي يک سلبريتي به جامعه معرفي ميشود، او به عنوان يک کل در نظر گرفته ميشود. او تجسم رؤياهاست و افراد براي رسيدن به اين رؤيا از تمام زندگي او الگوبرداري ميکنند و کليه ابعاد زندگياش را در رسيدن به آرزوها، دخيل ميدانند. اگر آقا و خانم ايکس، معروف و پولدار است و در حرفه خود موفق شده، مجرد بودنش از آن جدا نيست و به عنوان بخشي از اين موفقيت در نظر گرفته ميشود.

بهخاطر حرفهام

مصاحبههاي زيادي از ستارههاي ايراني وجود دارد که از آنها پرسيده شده که چرا تا به حال ازدواج نکرده، يا اينکه آيا به ازدواج فکر ميکند يا نه! اغلب آنها يا ازدواج را مانع پيشرفت حرفهايشان ميدانند، يا اعلام ميکنند که فعلا به آن فکر نميکنند و به موقع خودش به سراغشان ميآيد يا اظهار ميکنند که بايد زيرساختهاي ازدواج را تأمين کنند و سپس به اين سمت قدم بردارند. هر دليل را که بررسي کنيد اثري منفي بر جامعه دارد. در واقع آنها موفقيت حرفهاي را با تجرد گره ميزنند. با دليل دوم، ازدواج را مسألهاي باري به هر جهت اعلام ميکنند که نيازي نيست به آن فکر کرد يا برايش وقت گذاشت و حتي به دنبالش رفت و به آن وقعي نهاد، بلکه ميگويند بنشينيد و نگاه کنيد، لازم نيست کاري انجام دهيد، بالأخره يک روز اگر پيش آمد و به سراغتان آمد ازدواج هم خواهيد کرد. دسته سوم اثر منفيتري بر جامعه جوانان مجرد دارند و آن هم اين است که زيرساختهاي ازدواج را بايد آماده کنند؛ جوان دانشجو، کارمند، کارگر با تجربه و سابقه کاري نهچندان طولاني و جدي، وضعيت مالي متوسط و در سن و سال ازدواج با خودش ميگويد: «وقتي فردي با اين همه شهرت و ثروت، زيبايي، توجه و اقبال همگاني، به فکر تأمين زيرساختهاي ازدواج و سپس ازدواج است، پس من چه بگويم؟ وقتي او ميگويد فعلا امکاناتش را ندارد، من چطور خودم را به دام بيندازم؟»

گامي مثبت و رو به جلو

آنچه غيرقابل انکار است اثري است که آدمهاي معروف بر جامعه و اذهان و سبک زندگي افراد دارند. اين اثر را نميتوان ناديده گرفت يا حذف کرد. بلکه بايد به مطالعه اجتماعي و تحليل آن پرداخت و با شناخت درست و صحيحي که به دست ميآوريم در جهت مثبت و ارزشهاي هماهنگ فرهنگي و اجتماعي، از آنها استفاده کنيم. اين اتفاقي است که در کشور ما هنوز نيفتاده. در جامعه، رسانه افراد را معرفي و به شهرت ميرساند و اين مردم هستند که با توجه به ارزشها و سنتهايشان تصميم ميگيرند کسي را حذف کنند. نهايت تلاش سياستهاي کلي ممنوعالتصوير کردن مشهورهاست و نه بيشتر! اما در کشورهاي غربي، سلبريتيها در جهت سياستهاي کلي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي هماهنگ، معرفي يا حذف شده و به کار گرفته ميشوند.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: