سمانه زاهد
همه چیز خوب پیش میرفت، گاندو توانسته بود مخاطبان زیادی را همراه خود کند. داستان به اوج خودش رسیده بود و همه همراه «محمد» و تیم همراهش پله پله در شناسایی جاسوسان جلو میرفتند که یکدفعه فرمان ایست صادر شد... پیشروی بیش از این انگار به مذاق برخی «آشنا»ها خوش نمیآمد... به نظر میرسید دستاندرکاران سریال گاندو قدم به منطقهای ممنوعه گذاشته بودند... منطقهای ممنوعه حوالی مسئولین عالیرتبه کشوری...
ماجرا از کجا شروع شد؟
سریال گاندو در همان ابتدای راه به خاطر موضوع جنجالیاش به صورت مورد توجه قرار گرفت و به سوژه داغ روز تبدیل شد و پیرامونش بحثهایی شکل گرفت. کاربران فضای مجازی هم دست به کار شدند و از خوبیها و کاستیهای آن نوشتند. شاید مهمترین مسألهای که باعث شد توجهها به سمت گاندو جلب شود، جملهای بود که در ابتدای تیتراژ سریال به نمایش درمیآمد و از واقعی بودن داستان سریال خبر میداد. مطلبی که نمیشد به راحتی از کنارش عبور کرد.
تا قسمت دوازدهم، سریال طبق روال عادی به روی آنتن میرفت اما یکدفعه ورق برگشت. شب بعد در حالیکه مخاطبان چشم انتظار دیدن قسمت سیزدهم بودند، این قسمت روی آنتن نرفت و در عوض گزیدهای از قسمتهای قبل پخش شد. کاربران فضای مجازی به سرعت نسبت به این قضیه واکنش نشان دادند و سعی کردند علت این ماجرا را کشف کنند. خیلی زود کاشف به عمل آمد قضیه از بخش «آنچه خواهید دید» قسمت دوازدهم آب میخورد. در پایان این قسمت، طبق روال بخشهایی از قسمت بعدی سریال به نمایش درآمد که از همکاری «جیسون رضائیان» ـ یعنی همان مایکل هاشمیان سریال ـ با برخی نهادهای دولتی و ارتباط او با برخی نزدیکان مسئولین عالیرتبه پرده برمیداشت. این قضیه واکنش برخی از مسئولین به ویژه«آشنا»های دولت به همراه داشت. فشارها بر عوامل سریال و مسئولین شبکه برای حذف برخی از سکانسها شروع شد. «جواد افشار» کارگردان این مجموعه در برابر اعمال ممیزیها مقاومت کرد و یک شب این سریال پخش نشد اما در نهایت تیغ تیز سانسور بر پیکر گاندو فرود آمد.
«جواد افشار» کارگردان سریال تلویزیونی «گاندو» همان موقع به ماجرای سانسور قسمت سیزدهم و حذف برخی واژه واکنش نشان داد و گفت: «من از مدیران ارشد سازمان صداوسیما و دولتیها دعوت میکنم سعهصدر داشته باشند که هم به نفع نظام و هم افراد و اشخاص است. مجموعه گاندو یک مطالبه مردمی به حق است که اتفاقا شفافسازی میکند نه به دلیل اینکه به کسی برچسب بزند و کسی را زیر سؤال ببرد. ما میگوییم هر فرد و هر شخصی باید پاسخگوی عملکرد خودش باشد. بنا نیست هیچ مقام ارشدی تاوان عملکرد فلان اقوام و فامیل خود را بدهد. یعنی اینکه قرار نیست خدایی ناکرده برادر و فرزند من یک جرم و فسادی کرده باشند و من تاوان آن را بدهم. اتفاقا اگر شفافسازی انجام شود اگر فردی از خانواده من چنین خلافی انجام دهد نه تنها این کار تأیید نمیشود بلکه آن را محکوم هم کردهایم.به خصوص وقتی پایِ جاسوسی و خیانت به وطن، به میان میآید.»
سانسوری که نتیجه عکس داد
به نظر میرسد آنهایی که به دنبال سانسور سریال گاندو بودند، اگر دعوت جواد افشار به سعه صدر را میپذیرفتند نتیجه بهتری به دست میآوردند چرا که مطمئنا هدف از سانسور برخی سکانسها، دیده نشدن و عدم توجه مردم به آنها بود اما عکس این قضیه اتفاق افتاد. در دنیای ارتباطات امروز مخفی کردن اطلاعات کار تقریبا محالی است. قسمتهای سانسور شده گاندو هم از این قاعده مستثنی نبودند و مثل هر اطلاعات دیگری خیلی سریع بین کاربران فضای مجازی دست به دست شد و همه توجهها به سمت آن جلب شد. مردم کنجکاوانه دنبال جواب این سؤال بودند مگر در این سکانسها چه اطلاعاتی نمایش داده شده که برخی آن را تاب نمیآورند؟!» و بعد از دیدن نسخه بدون سانسور این سکانسها سؤالات بزرگتری در ذهنها ایجاد شد. سؤالاتی که«پیام دهکردی» بازیگر نقش «مایکل هاشمیان» سریال گاندو در یکی از مصاحبههای خود به درستی به آن اشاره کرده است، او با اشاره به دغدغهای که این روزها برای بازگرداندن اعتماد مردم به مسئولین در کشور مطرح است، میگوید:«این اعتماد وجود داشته اما با برخی اتفاقات مثل همین نگاههایی که به گاندو وجود دارد، از دست رفته است. چرا این قدرتحت فشار میگذارید؟ از چه چیزی میترسید؟ مگر اشتباهی کردیدکه الان ناراحتید؟ نکند خدایی نکرده ریگی به کفشتان هست که حالا چهار ستون بدنتان به لرزه افتاده؟»
که با گاندو هر چه کرد آن «آشنا» کرد!
مهمترین مخالف سریال گاندو که تقریبا از همان ابتدای پخش آن، در فضای مجازی
بر علیه آن شمشیر کشید و دست به نوشتن توئیت شد، «حسامالدین آشنا» مشاور رئیسجمهور
بود. این فعال امنیتی سابق و مشاوره کنونی که علاقه وافری به اظهارنظر توئیتری در
همه زمینهها دارد، سریال گاندو را هم بی بهره و
نصیب نگذاشت و چند باری در توئیتهای خود به آن واکنش نشان داد. او در توئیتی
توهینآمیز خطاب به عوامل این مجموعه نوشت:
«دولت نه اجازه و نه پول دارد که سریال بسازد. صدا و سیما هم پول ندارد سریال
بسازد ولی گویا جای دیگری هست که برای تضعیف نهاد دولت هم پول فراوان دارد، هم مجوزها
و مشوقهای لازم را دریافت کرده است و هم میتواند صدا و سیما را الزام به پخش
کند، با گاندو گنده نمیشوید.»
این توئیت آشنا بیجواب نماند. «مجتبی امینی» تهیهکننده گاندو به آن اینگونه
پاسخ داد: «جناب سرهنگ آشنا؛ همه میدانند
مؤسسهای مزین به نام سید شهیدان اهل قلم؛ سید مرتضی آوینی چیست و کجاست؟ اما همه
نمیدانند یک روحانی ترک لباس کرده که از مدیران ارشد امنیتی سابق وزارت اطلاعات
بوده در حوزه فرهنگ و هنر چه میکند و به دنبال چیست؟»
اینکه مشاور رئیسجمهور اینقدر وقت آزاد دارد که میتواند زمان زیادی را صرف ابراز مخالفت با یک سریال تلویزیونی کند در جای خودش قابل بحث است و باعث شگفتی اما مطلب مهمتر و اساسیتر این است که به تصویر کشیدن ماجرای رصد یک شبکه نفوذ و دستگیری جاسوسانی که بر ضد امنیت ملی ایران فعالیت میکنند، چرا مخالفت برخی از دولتمردان و عصبانیت مشاور رئیسجمهور را به دنبال دارد؟! شاید جناب آشنا همانطور که دوماه پس از مبادله «جیسون رضائیان» در یک برنامه زنده با اعلام اینکه یک خبرنگار نمیتواند جاسوس باشد به دفاع از این جاسوس آمریکایی پرداخت، هنوز هم به این مسأله معتقد و از اینکه گاندو واقعیت را بازگو کرده، برآشفته است! شاید هم داستان گاندو خاطرات تلخی را در ذهن او زنده میکند. خاطره تلخی مثل این خبر: «غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی دستگاه قضا از این خبر داد که در دفتر مشاور فرهنگی رییس جمهور، حسامالدین آشنا، یک جاسوس دستگیر شده است.»(!)
ذکر این نکته ضروری است که شاید کسی با گاندو بتواند در نظر مردم بزرگ شود اما با لاپوشانی و توهین به دیگران مطمئنا ماجرای جاسوسان نفوذی فراموش نمیشود!
و باز هم واکنش منفی...
واکنشهای منفی دولتمردان نسبت به این سریال به مشاور رئیسجمهور محدود نماند. «محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه» در پاسخ به صحبت خبرنگاری مبنی بر اینکه «فردی در سریال گاندو به شما شبیه و در نقش منفی است»، گفت: من بحمدالله نگاه نمیکنم بنابراین نگران نیستم. رئیس دفتر رئیسجمهور هم درباره پخش سریال گاندو اینگونه واکنش نشان داد: گاندو را ندیدم اما مردم و مسئولان تماس گرفتند و گلایه کردند که سناریوسازی میشود. ما عادت کردیم که در برنامههای مختلف صداوسیما برخورد جناحی و حزبی نسبت به دولت وجود داشته باشد.» واعظی در ادامه افزود: «اینکه سریالی ساخته میشود مشکلی نیست اما خب وقتی نویسندهاش میگوید 80 درصدش تخیل است، این چه معنی میدهد؟ سؤال ما این است که چرا حقیقت را به مردم نمیگویند. چرا ذهن مردم را به موضوعات مختلف مشغول میکنند؟»
صحبت رئیس دفتر رئیسجمهور مبنی بر اینکه 80 درصد گاندو تخیل است، از مطلبی گرفته شده که خبرگزاری دولتی ایسنا به نقل از «آرش قادری» نویسنده سریال منتشر کرده است. مطلبی که خیلی زود از جانب نویسنده تکذیب شد. آرش قادری در این باره میگوید:«کل ماجرایی که من گفتم این بود پرونده ای که بر اساس مسئله آقای جیسون رضائیان ساخته شده صد در صد بر اساس واقعیت بوده و من در مصاحبه با این خبرگزاری فقط گفتهام داستانک هایی که در کنار پرونده اصلی جیسون رضائیان برای پیشبرد سریال نوشته شده است، بر اساس تخیل نویسنده بوده است که آن هم در نویسندگی ناچار به این اقدام هستیم تا سریال جذاب و مخاطب پسند هم باشد.»
«سید عباس موسوی» سخنگوی وزارت امور خارجه دیگر دولتمردی بود که به گاندو واکنش نشان داد و در نشست خبری با اصحاب رسانه گفت:«ما ماندهایم چه بگوییم. آنچه درباره وزیر امور خارجه و سایر همکاران پخش میشود، چندان با واقعیت همخوانی ندارد و اسناد مکاتبات و همکاریها موجود است و اگر میخواستند اسناد را ارائه میدادیم تا سریال واقعیتر شود. من هم این سریال را دیدهام از نظر جلوههای ویژه فیلم خوبی است ولی اگر تقوا هم در آن وجود داشت بهتر بود.»
البته «عباس عراقچی» معاون سیاسی وزارت امور خارجه بر خلاف نظر سخنگوی این وزارتخانه، پیشتر در اظهارنظری درباره مؤسسه سازنده این سریال و تهیهکننده آن گفته بود که آقای مجتبی امینی در مؤسسه شهید آوینی کارهای با تقوایی میسازد. جواد افشار کارگردان این مجموعه هم به بخش اول اظهارات جناب سخنگو، اینگونه پاسخ داده است: «ای کاش از ابتدا همکاری بیشتری میکردند تا شائبههای این چنینی بوجود نیاید. آن روزی که میگفتم سعهصدر داشته باشید؛ ای کاش با سعهصدر برخورد میکردید هم عملکرد بهتری داشتیم و هم شائبهای بوجود نمیآمد.»
صدای گاندو به آن سوی آبها هم رسیده است!
شاید جالب باشد که بدانید گاندو نه فقط در داخل
که در آن سوی مرزها هم با واکنش منفی افرادی روبرو شد که روایت این ماجرای واقعی
را نپسندیده بودند. شبکه بی.بی.سی فارسی با دعوت از روزنامهنگاران فراری و
اپوزیسیون این سریال را مورد نقد قرار داد. حاضران در این برنامه که از پخش این
سریال عصبانی بودند ضمن حمایت از جیسون رضائیان عنوان کردند این سریال در راستای نشان دادن قدرت سپاه
پاسداران در زمینه اطلاعاتی و امنیتی تولید و ساخته شده است و نسبت به ساخت ادامه
سریال گاندو یا مشابه آن ابراز نگرانی کردند.
تهدید بازیگر؛ آن روی سکه واکنشهای منفی
«علیرام نورایی» یکی از بازیگران سریال گاندو که به عنوان یک جاسوس در این سریال به ایفای نقش پرداخته، اظهار داشته که بعد از بازی در «گاندو» مورد تهدید واقع شده است و به او پیغام دادهاند اگر انقلاب شد ما عکس از پیجت داریم و آنوقت پشیمان نشوی و نگویی مجبورم کردند این فیلم را بازی کنم. او در واکنش به این حملات گفت: وقتی در این سریال ضد جاسوسی مورد حمله و تهدید قرار میگیری یعنی اینکه مسیر درستی است. او همچنین به افرادی که او را مزدور رژیم خواندهاند، پاسخ داد: من دارم از این مردم عشق میگیرم تویی که من را محکوم میکنی به وطنفروشی و مزدور رژیم، من مزدور کدام رژیم باشم تو حالت خوب میشود؟ تو مزدور چهکسی هستی؟
وقتی سوژه اصلی ماجرا مجبور به واکنش میشود
سریال گاندو حتی سوژه اصلی ماجرا را هم وادار به واکنش کرد. مردم بعد از تماشای روایت واقعی فعالیتهای جیسون رضائیان و همسرش یگانه صالحی در سریال گاندو با نوشتن کامنتهایی چون «خائن»، «جاسوس»، «گاندو رو ببین»، «جیسون شبکه سه رو ببین» و... زیر پستهای صفحه شخصی آنها در اینستاگرام صدای اعتراض خود را به گوششان رساندند و باعث شدند آنها پس از مسدود کردن کامنتهای صفحه مجازی خود، اقدام به خصوصی کردن صفحه شخصیشان در اینستاگرام کنند.
تیر به هدف خورده است!
همه اینواکنشها نشان میدهد گاندو با وجود تمام نواقص و ایراداتی که ممکن است به آن وارد باشد، تیرش به هدف خورده و توانسته با یک روایت واقعی خواب را از سر برخی بپراند. اما کار هنوز باقی است. افراد زیادی ماندهاند که باید از خواب بیدار شوند پس باید گاندوها و مشابهش ادامه یایند.