کد خبر: ۳۵۹۸
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۳
پپ
صفحه نخست » کنز

حسنی احمدی

حبیبم محمد در میان مردم نشسته است و به سؤالات آن‌ها پاسخ می‌دهد مردی نزدیک می‌آید و در کنار محمد‌بن‌عبدالله می‌نشیند و می‌پرسد:

ـ ای رسول خدا! ایمان چیست؟

حبیبم محمد تبسمی زیبا می‌کند و پاسخ می‌دهد:

ـ ایمان یعنی این‌که به خدا، فرشتگان خدا، کتاب خدا، ملاقات با خدا و پیامبران خدا ایمان بیاوری و به برانگیخته شدن در روز قیامت نیز ایمان بیاوری.

مرد پرسید:

ـ ای رسول خدا اسلام چیست؟

محمد گفت: اسلام یعنی این‌که خدا را پرستش کنی و با او چیزی را شریک قرار ندهی، زکات ؟؟؟؟؟ را پرداخت نمایی و ماه مبارک رمضان را روزه بگیری.

مرد دوباره پرسید:

ـ ای رسول خدا! احسان چیست؟

رسول مهربانم پاسخ داد:

ـ احسان یعنی خدا را به گونه‌ای پرستش کنی که گویا او را می‌بینی زیرا، اگرچه او را نمی‌بینی ولی او تو را می‌بیند.

مرد پرسید:

ـ ای رسول خدا قیامت کی برپا می‌شود؟

محمد لبخند زد و گفت:

ـ کسی که در این مورد سؤال می‌شود از سؤال کننده در این مورد شناخت بیشتری ندارد؛ و بدانید که وقت قیامت یکی از آن پنج چیز است که به جز خداوند کس دیگری نمی‌داند و گفت: خداوند در قرآن می‌فرماید: همانا آگاهی از فرارسیدن قیامت ویژه خداوند است و اوست که باران می‌باراند و آنچه را که در رحم‌های مادران است می‌داند و هیچکس نمی‌داند که فردا چه چیزی به دست می‌آورد و همچنین هیچکس نمی‌داند که در کدام سرزمین می‌میرد همانا خداوند آگاه و باخبر است. (لقمان،24)

مرد ازجا برمی‌خیزد و می‌رود.

رسولم محمد رو به سوی اطرافیان می‌کند و می‌گوید: او را برگردانید.

مردم هرچه می‌گردند اثری از مرد نمی‌یابند.

محمد می‌گوید: این جبرئیل بود و به خاطر این آمده بود، دین مردم را به آن‌ها بیاموزد.


نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: