راضیه قاسم زاده
قصه دلاوری و شجاعت مردان سرزمینمان، همیشه شنیدن دارد. مردانی از جنس نور که سرافرازی را به رخ کوههای بلند کردستان کشیدهاند. قصه مردانی از دیار 15 خرداد که هر سطرش، تلنگری بر شیشه پنجره روح است. همان هنگام که کلمات جان میگیرند و حرف میزنند تا روایتی از دلیرمردی شیر کردستان را بازگو کنند. روایت زندگی سردار «شهید علی قمی» روایتی است از جنس دیدار مادری که هر پنجشنبه از پیشوا به شوق دیدار پسر به گلزار شهدای بهشت زهراسلاماللهعلیها میآید، روضه میخواند و با اشک دیده سنگ مزار نور چشمانش را میشوید. شهید علی قمی خوش خنده بود و بمب انرژی، خوش پوش بود و اهل کار، از نوجوانی به تهران آمده بود و کار میکرد. از شاگردی شروع کرد، شاگرد مغازه خرازی بود اما اوستای مبارزه با رژیم شاه شد. البته برای اوستا شدن کم سختی نکشید، تیری از اسلحه مزدوران پهلوی پایش را چند تکه کرد و از او در نوجوانی جانباز انقلاب ساخت.
علی نوزده ساله قصه ما سال پنجاه و هشت بود که رسما عضو سپاه شد و سرباز امام گردید و در پادگان امام حسین مشغول آموزش دادن نیروهایی شد که برای خاتمه به غائله کردستان آماده میشدند، با همان نیروها نیز به کردستان رفت. این شهید بزرگوار قائم مقام تیپ ویژه کردستان بود و در نهایت در 12 تیرماه در محور نقده ـ مهاباد به شهادت رسید .
بخش هایی از کتاب
سلام فرمانده!
سلام عزیزترینم؛ آری! دیگر جزو عزیزترینهای زندگیام شدهای! فکرش را هم نمیکردم، روزی شیر کردستان بشود کسی که؛ فکرش شب و روز نشناسد و تمام لحظات زندگیام را پر کند. این همه گفتم تا بگویم؛ به خدا این علی، همان علی بود که شیطون و سر به هوا بود! همان علی که فامیل دوست بود! همان علی که بُرس فری داشت و یک ربع جلوی آیینه میایستاد! همان علی، شد کسی که رجز خواندنهایش معروف است! کسی که تمام دغدغهاش مردم کردستان است!
خیلی وقت است میخواهم از جنگهایت بگویم؛ از کردستانت...
یک فرمانده وقتی فرمانده میشود که در جایی که همه می ترسند، او نترسد! جایی که همه وا میدهند، او وا ندهد!
معرفی:
کتاب زندگینامه شهید علی قمی با عنوان «او عموی من است»، نوشته «زهرا قمی کردی» به چاپ رسیده است. این کتاب توسط انتشارات «رسول آفتاب» و با قیمت 17 هزار تومان منتشر شده است.