گردآوری و تنظیم: مریم سیادت
معمولا آواز دهل شنيدن از دور خوش است. خيلي از ما مشتاق زندگي در آنسوي مرزهاي جغرافيايي سرزمين مادري هستيم بدون اينکه از ريز و درشتهاي قوانين آنجا اطلاع داشته باشيم و تصورمان بر اين است که تمام آرزوها و آمال ما در آنجا به سر منزل مقصود ميرسد. غافل از آنکه آنها هم براي خودشان قوانين سختگيرانهتري نسبت به مملکت ما دارند و همين پايبنديهاي سختگيرانه سبب شده نظام آنجا کاملا منظم و مرتب به نظر ما برسد. در اين مجال به خوب و بدهاي ينگه دنيا ميپردازيم که حاصل تجربيات دوستاني است که روزگاري در غرب زندگي کردهاند.
ترکیب جمعیتی ونکوور
فارغالتحصیل رشته مهندسی شیمی از دانشگاههای تهران، شریف و بریتیش کلمبیا در کانادا
عضو هیات علمی دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه علم و صنعت ایران
بر اساس آنچه که در غرب تجربه و مشاهده کردهام، سبک زندگی غربی بر محوریت خواستههای انسان و به تعبیر اسلامی آن، بر محوریت هوای نفس انسان است. به همین علت سبک زندگی غربی تفاوت ماهوی با سبک زندگی اسلامی که بر مبنای مبارزه با هوای نفس طبق دستورات خداست، دارد. البته غربیها به درستی متوجه شدهاند که برای داشتن یک اجتماع سالم، باید محدودیتهایی برای افراد به منظور تأمین منافع جمعی و انضباط اجتماعی قرار داده شود. بر همین اساس به یک سری قوانین و اصول اخلاقی، نه بهخاطر اخلاق بلکه بهخاطر منفعت آن، ملتزم هستند و نتیجه مطلوب هم گرفتهاند.
همچنین لازم است بدانیم که آن دید کاملا مثبتی که ما نسبت به غربیها در رابطه با ملتزم بودن به اصول اخلاقی و قانونی داریم، افراطی است. اینگونه نیست که همه آنها در همه جا به این اصول اخلاقی و قانونی ملتزم باشند چراکه مثالهای نقض بسیاری در این رابطه دیدهام.
علاوه بر این، نظامسازی و فرهنگسازی در عرصههای مختلف در غرب، صدها سال به طول انجامیده و یکشبه به اینجا نرسیدهاند. همچنین آنها کشورهای صاحب قدرت از جهات مختلف هستند و با کشوری نظیر ایران که با مشکلات داخلی و مخصوصا خارجی دست و پنجه نرم میکند، متفاوتاند. با توجه به این کلیات، به جزئیات مسأله میپردازم.
ترکیب جمعیتی مردم ساکن در ونکوور
به علت مهاجرپذیر بودن کانادا، مردم از ملیتهای مختلف در این کشور زندگی میکنند. بنابر آنچه مشاهده کردم، در ونکوور نژاد سفید اروپایی (white) حدود ۵۰ درصد جمعیت شهر را پوشش میدهد. بعد از آن نژاد آسیایی (Asian) حدود ۲۵ درصد جمعیت را به خود اختصاص میدهد که شامل ملیتهای چینی، کرهای، هنگکنگی، تایوانی، ویتنامی، فیلیپینی، ژاپنی و غیره است، اما اکثر آنها چینی هستند. حدود ۱۵ درصد مردم نژاد هندی دارند که شامل کشورهای هند، بنگلادش، سریلانکا و پاکستان هستند.
بعد از آن، عربها از جای جای کشورهای عربی حدود ۴ درصد جمعیت را تشکیل میدهند. حدود دو درصد هم ایرانی هستند. سه چهار درصد باقیمانده را هم مردم سایر نقاط دنیا از آمریکای مرکزی، آمریکای جنوبی و آفریقایی تشکیل میدهند. البته شاید ملیتهای آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی بیشتر از این باشند چرا که چهره آنها کمی شبیه به آسیایی شرقیهاست با این تفاوت که پوستشان تیرهتر است.
در ونکوور به ندرت سیاهپوست آفریقایی دیده میشد. اما شنیدهام که در شرق کانادا (مثلا در تورونتو) بیشتر هستند. سرخپوستان هم که ساکنین بومی و اصلی کانادا بودهاند، تقریبا به چشم نمیآیند و در نسلکشیهایی که صدها سال به طول انجامید، منقرض شدهاند و تعداد کمی از آنها در جاهای خاصی زندگی میکنند. البته در قسمت و محلههای مختلف ونکوور بزرگ، ترکیب جمعیتی متفاوت است. مثلا در جایی مثل Richmond آسیایی شرقیها بیشتر هستند، در جایی دیگر هندیها و در جایی ایرانیها اما بصورت متوسط و حدودی آنچه مشاهده کردهام به همان ترتیب بود.
با این وجود تمام این افراد از ملیتهای مختلف، البته به طور نسبی از ما ایرانیها به یک سری اصول بیشتر پایبند هستند و همین مسأله یکی از رموز موفقیت آنها در بعضی امور است. ضمانت اجرایی این اصول هم به نظرم بر دو مبناست: اولا نفع شخصی افراد (تا جایی که به نفع اجتماع، البته به زعم غربیها، خللی وارد نکند) و ثانیا سیستم نظارتی گسترده و قوی حاکم بر بخش میانی و پایین جامعه.