محمد محمدي
مجموعه تئاتر شهر بیتردید یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین مجموعههای تئاتری کشور است. مجموعه که همواره سیاستهای اجرایش تأثیر مستقیم و قابل توجهی در حوزه تئاتر کشور داشته اما متأسفانه در چند سال اخیر به واسطه حضور مدیران سابق و فعلی نه تنها همسو با سیاستهای کلان فرهنگی نبوده که در برخی موارد نیز شائبههای بسیار جدی و سؤالات بیپاسخی را در اذهان ایجاد کرده است سؤالاتی که هرگز چه از سوی مدیر سابق و چه فعلی پاسخی به آنها داده نشده و در مقاطعی نیز تلویحا به شائبهها ایجادشده مهر تأیید زدهاند از نوبت فروشی اجرا در آن مجموعه گرفته تا مراودات با سفارت فرانسه که تلویحا تأیید گردیده شد همگی مسائلی بود که ماحصل اجرایی شدنش نه تنها در محدوده تئاتر شهر و اداره کل هنرهای نمایشی که حوزه فرهنگ و هنر کشور را تحت تأثیر خود قرار میداد.
اما حال در مقطع حساس کنونی و با حضور مدیر سابق امور بینالملل اداره کل هنرهای نمایشی در مقام رئیس فعلی تئاتر شهر این مجموعه مهم همچنان سیاستهایش بر همان مدار سابق، اما با اندکی تغییر در ظواهر امر در حال اجرایی شدن است.
به عنوان نمونه از ابتدای امسال نمایشی به تهیهکنندگی دو فستیوال اروپایی آن هم همراه با عوامل ایرانی در یکی از سالنهای آن مجموعه به روی صحنه رفته، امری غیرعادی و خارج از عرف که حداقل نگارنده نمونه از آن را در چند سال اخیر در حوزه تئاتر ندیده بود؛ اما سؤالی که ابتدا به ساکن با دیدن چنین اقدامی مطرح میشود آنکه اساسا آیا چنین فرصت و ظرفیتی در سطح و شأن بزرگترین و مهمترین مجموعه تئاتری در کشورهای آن دو فستیوال برای تئاتر ایران نیز فراهم شده است که آقایان برای جبران آن چنین کرده باشند؟
در ثانی مطابق با کدام بند از مصوبات و قوانین شورای عالی انقلاب فرهنگی به مجموعه تئاتر شهر چنین اجازه داده شده است که نمایشی با تهیهکنندگی فستیوالهای اروپایی با یک گروه جوان تئاتری را در سالن خود به صحنه ببرد در حالی که بسیاری از کارگردانهای نام آشنا و باسابقه نه تنها نوبت اجرا داده نمیشود بلکه به برخی از آنها نیز به صورت توهینآمیز عنوان شده است از شأنیت لازم برای اجرا در تئاتر شهر برخوردار نیستند؟
آیا این اقدام رئیس فعلی تئاترشهر را در چارچوب نفوذ فرهنگی نمیتوان فهم کرد؟ و مهمتر از همه با نام تغییرات در چارت اداری آن مجموعه و ایجاد واحدی به نام ارتباطات فرهنگی، مراودات شدیدا شائبه برانگیز در حوزههای مختلف از جمله بینالملل و حتی بحث آموزشگاهی را در تئاتر شهر به نوعی رسمیت بخشیده و بیتردید این واحد نیز بستری را برای جولان برخی گروهها و جریانات مختلف با اهداف و اغراض خاص تحت عناوینی، چون مراودات و ارتباطات فرهنگی فراهم خواهد کرد که به زودی و مبسوط در خصوص آن توضیح خواهیم داد.
اما نکته قابلتأمل زمانی است که بدانیم این پروژه فقط در تئاتر خلاصه نشده بلکه در سینما نیز اوضاع بدتر از تئاتر است و آن انتشار خبر رونمایی از پوستر یک فیلم که در متن ارسالی به رسانهها شاهد نام یک شرکت آلمانی در بخش سرمایهگذاری آن هستیم اقدامی که بیتردید پرده از پروژه جدیدی که از روی غفلت در خوشبینانهترین حالت ممکن مدیران میانی تئاتر و سینما برمیدارد، آنهم دقیقا بعد از انتشار ویدئویی که سفیر انگلیس چندی پیش در صفحه توییتر خود مبنی بر «پشت دیوار سفارتها نباید ماند و میبایست درهای سفارت را باز کرد».
فراموش نکنیم که نگارند اواخر سال گذشته هم زمان با مصاحبهها و گفتگوهای فراوان برخی از مدیران هنری مبنی بر کمبود بودجه در حوزههای تخصصی هنر هشدار داده بود که این اعلام به کرات کمبود بودجه در رسانهها به نوعی چراغ سبز نشان دادن به برخی جریانات خاص است که با جیبها و کیفهای پر از پول با هر هدفی جز خدمت به اعتلای فرهنگ و هنر این کشور میباشد و برادرانه توصیه کرد که برای افزایش بودجه نه با فشار رسانه که باید از راه مناسب و انجام مذاکرات صحیح با اعضای کمیسیون فرهنگی و سایر نمایندگان تصحیح و انجام داد.
البته ریشه عمده مشکلات هنری را نه در خارج از مرزها و پشت دیوار سفارتها بلکه در انتخاب و انتصاب برخی مدیران در گلوگاههای به ظاهر ساده، اما حساس حوزه هنر باید پیدا کرد که قطع بهیقین دشمن به خوبی بر تکتک آنها اشراف داشته، نمونههایی که در سالهای اخیر متأسفانه تعدادشان روزبهروز نیز در حال افزایش است.