مریم کمالینژاد
اغلب این تفکر در ناخودآگاهمان جاخوش کرده است که چون فرزند زمان بیشتری را با مادر خود میگذراند، تربیت او کاملا بر عهده مادر است و پدران نقش چندانی در تربیت آنها ندارند یا اثر تربیتیشان کمرنگتر است. برخی نیز بر این باورند که بزرگترین رسالت پدران تهیه مایحتاج زندگی است و همین که بتواند خانواده را از لحاظ اقتصادی حمایت کند و نیازهای مادی آنها را برآورده کند، دیگر مسئولیتی به عهده ندارد. خاصه در مورد تربیت دختران که آن را اغلب به مادر ربط میدهند، گواهش اینکه که هرگاه از دختری رفتاری ناهنجار یا ناخوشایند را ببیند، رو به مادر میکنند و میگویند: «اینم دختر تربیت کردنت» و کمتر کسی به پدری را بابت تربیت دخترش ملامت میکند. اما حقیقت این است که پدران نقش تربیتی بسیار اثرگذار در تربیت دخترانشان دارند. هویتی که پدرها میتوانند به دخترانشان بدهند از هیچ فرد دیگری ساخته نیست. در ادامه به نقش پدر در تربیت دختران در دوران بلوغ خواهیم پرداخت و راهکارهای سادهای که هر پدری را میتواند تبدیل به یک تکیهگاه محکم برای دخترش کند، اشاره خواهیم کرد.
هویتیابی
تصور عامه این است که تنها حضور مادر و نقش تربیتی اوست که به شناسایی هویت جنسی کمک میکند. در حالی که پدران نیز جایگاه خودشان را دارند و حضور یک مرد در کنار احساسات و عواطف زنانه مادر میتواند تعادل را در تربیت ایفا کند.
تأیید و اعتماد به نفس
دختران دوست دارند زیبا باشند و زیباییشان دیده شود، در دوران بلوغ این نیاز بیشتر خود را نشان میدهد. برخی از دختران در این سن و سال به دلیل تغییرات ظاهری که ویژه دوران بلوغ است اعتماد به نفسشان را از دست میدهند و برای جبران آن به آرایش، بیحجابی و به طور کلی رفتار و ظاهر نابهنجار رو میآورند. این در حالی است که اگر دختری تأیید و توجه را از جانب خانواده، خاصه پدر خود کسب کرده باشد کمتر به این سمت و سو کشیده میشود. بنابراین اجازه دهید که دختران نوجوانتان در خانه خود را بیارایند، از زیورآلات استفاده کنند و شما هم زیباییشان را بستایید و با جملات و کلمات محبتآمیز مورد توجه قرار دهید. دخترانی که این توجه را از خانواده خود دریافت کرده باشند، نیازی به توجه خارج از خانه نخواهند داشت. البته این توجه را تنها به سمت زیبایی ظاهر نکشانید، آنها را بابت متین و باوقار بودن، درسخوان و اهل مطالعه بودن، استعداد و خلاقیت و... نیز تشویق کنید. نوجوانان با شنیدن جملاتی که با «من واقعا بهت افتخار میکنم چون...» شروع میشود، بسیار اعتماد به نفس میگیرند.
منبع محبت
محبت مادرانه بسیار لذتبخش و دلنشین است. اغلب مادرها به واسطه زن بودن و احساسات لطیفشان تمام عمر را مشغول محبت کردن هستند، اما پدرها کمتر اهل ابراز محبتاند. نه اینکه محبتی نداشته باشند، بلکه در ابراز آن کمی وسواس به خرج میدهند و البته به تفاوتهای روحی و احساسی زن و مرد هم مربوط است. محبتی که از جانب پدر باشد، همانند مهر مادری دلنشین است، اما یک خاصیت دیگر هم دارد و آن نقش پشتیبان و تکیهگاه عاطفی بودن برای دختر است. کارشناسان میگویند دخترانی که روابط عاطفی با پدران خود دارند کمتر به سمت بزهکاری رو میآورند. فرزند، به ویژه فرزند دختر نیاز به شنیدن کلمات و جملات محبتآمیز دارد.
اولین مرد زندگی
دختر نوجوان شما چند سال دیگر باید همسر یک مرد و مادر فرزندانی شود. شما اولین مرد زندگی او هستید و تصویر مرد را در ذهن او میسازید. هستند دخترانی که هرگز نمیتوانند به هیچ مردی اعتماد کنند چرا که پدرانی غیرقابل اعتماد داشتند. در واقع شما به او یاد میدهید که از مردها باید چه تصوری داشته باشد، چطور با آنها برخورد کند تا بهترین تعامل داشته و کمترین آسیب را ببیند و اغلب آموزشهای مربوط به جنس مخالف در سنین نوجوانی رنگ و روی جدید به خود میگیرند.
دختران محجبه و پدران
پدرها نقش غیرقابل انکاری در رفتارهای دینی و اخلاقی دختران دارند. این اصل در مورد حجاب بیشتر خودش را نشان میدهد. نقش پدر این نیست که دختر را با کمربند سیاه و کبود کند تا یاد بگیرد حجابش را رعایت کند یا اگر دید دخترش آرایش کرده، بگوید من با این قیافه تو قدم از قدم برنمیدارم. پدری که میخواهد دختری متین، عفیف و محجبه داشته باشد قبل از هر چیز باید ستایشگر زیباییهای دخترش باشد و با مهر و محبت از متانت او تشکرکند. هرگاه که دختر را در پوششی قابل قبول دید حتما به او بگوید که چقدر به داشتن تو افتخار میکنم، هر رفتاری پسندیدهای از او دید بگوید که چقدر به خودش بالیده بابت داشتن چنین دختری. در این مسأله تشویق بیش از تنبیه اثرگذاشته و ماندگارتر است. پدر است که میتواند با در میان گذاشتن تجربیات خود و آنچه در بیرون از خانه میبیند و آنچه از مردها میداند و با گفتگو، دخترش را برای پذیرفتن حجاب و رفتارهای محجبانه آماده کند. با در آغوش کشیدن، بوسیدن و محبت کردن به دخترها، آنها را یک عمر بیمه کنید.
پدر در جایگاه یک قانونگذار
پدر ستون خانه است و قانونگذار جمع خانوادگی. اگر این نقش از پدر گرفته شود یا به مادر سپرده شود، یک اختلال تربیتی روی میدهد و آن این است که فرزندان نمیتوانند با دنیای واقعی به خوبی ارتباط برقرار کنند و موقعیتهای متفاوت اجتماعی را درک کنند. پدر به دلیل شخصیت مردانه میتواند دخترش را برای پذیرش قوانین منطقی و درک آنها آماده کند.
با من اینگونه باش
دختر، چشمش به نوع رفتار پدر و مادرش است. هرگونه که پدر با مادر برخورد کند را به عنوان یک الگوی رفتاری در نظر میگیرد و در آینده از مردهای زندگیاش چنین انتظاری دارد. این یعنی تزریق عزت نفس به دختر. اگر مردی رفتاری تحقیر و توهینآمیز با همسرش داشته باشد، دختری بیعزت نفس تربیت میکند که در آینده اجازه خواهد داد دیگر مردها با تحقیر و توهین به سوی او آیند و بالعکس. دختری که شاهد رفتار توأم با محبت و احترام باشد، این را حق خودش را میداند و تن به رابطههای تحقیرآمیز نخواهد داد.
ستایشگر رفتار
هرگز دخترتان را تنها به خاطر فیزیک و ظاهرش تشویق و ستایش نکنید. چرا که از او زنی میسازید که تمام اعتماد به نفساش به ظاهرش بسته است. حتی نگذارید دیگران هم تنها او را بخاطر مدل مو و لباس و قیافهاش مورد لطف قرار دهند. هرگاه که خواستید ظاهر دخترتان را بستایید که البته کار درستی هم هست، آن را با یک خصیصه اخلاقی و رفتاری همراه کنید. «دختر خشگلی دارم که بسیار مهربان است» «دخترم موهای زیبایی دارد و بهتر از آن بسیار مؤدب است» دریافت این تأییدات از جانب پدر برای دخترها حکم یک صدآفرین جدی دارد.
دخترانی متضاد و خشمگین
دختران در سنین 12 تا 18 سالگی یعنی همان سنین بلوغ، دچار رفتارهایی متضاد میشوند و این مسأله ربط زیادی به نوع تغییرات جسمی و روحی دوران بلوغ دارد که بر هر پدر و مادری واجب است در این باره مطالعه کند. با این حال اگر پدرها این تفاوتهای رفتاری دخترکوچولوهایشان که تا دیروز سربه زیر و ساکت حرفگوش کن بودند را نپذیرند و با او به ستیزه و بحث و جدل بپردازند او را از دست خواهند داد. هرچه دامنه این بگو مگو و بحث بر سر اختلاف سلیقه و عقیده بیشتر شود، احتمال از دست رفتن دختر و نوع آسیبی که میبیند بیشتر است. در این مواقع سعی کنید عصبانی نشوید، از کوره در نروید، با اقتدار و خلاق و اهل گفتگو و محبت باشید. به دست آوردن دل دخترها هرچقدر که اهل تضاد و باشند و عصبانی، برای پدرها کار آسانی است.
برای دخترانتان وقت بگذارید
با خودتان نگویید او دختر است و بهتر است با مادرش وقت بگذراند. بله، دختر به هر حال بهخاطر نیازهایش هم که شده وقت بیشتری را با مادر میگذراند، اما این وقتگذرانی، مسئولیت شما را برای اینکه زمانی را به فرزندتان اختصاص دهید، سلب نمیکند. با دخترتان و بدون حضور دیگران به سینما و کافه بروید، با هم گپ بزنید و از مشکلات و دغدغههای ذهنی او آگاه شوید. شاید در ابتدا دخترتان سکوت را انتخاب کند و زیاد اهل گفتگو نباشد، اما بالاخره لب میگشاید و ارتباط را رقم میزند.