کد خبر: ۲۹۲۵
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۸:۲۰
پپ
صفحه نخست » ایوان هنر

آرش فهیم

يكي از ابعاد قابل قياس ميان سینمای ایران و هالیوود، در نحوه بازنمايي شخصيت‌هاي اول فیلم‌هاست. موضوعی که نقشی بنیادی در «جنگ نرم» و دفاع و تهاجم متقابل در این تقابل دارد. چرا که قهرمان‌پردازی یا قهرمان‌سازی، یکی از شاخص‌های دراماتیک سینمای آمریکاست که کارکرد ایدئولوژیک هم دارد، اما در سینمای ایران بسیار کمرنگ است. در واقع شخصیت‌هایی که با شمایل قهرمان در فیلم‌های هالیوودی ظهور می‌کنند، سفیران فرهنگی آمریکا در بین «مردم» کشورهای مختلف هستند. سفیرانی که در قالب اسطوره، در ناخودآگاه و ضمیر کودکان و نوجوانان نفوذ می‌کنند و اخلاق و سبک زندگی و ایدئولوژی لیبرال سرمایه‌داری را به آن‌ها می‌آموزند.
آن‌ها گاه از درون فيلم‌ها فراتر رفته و تبديل به ماشین‌هایی براي ساخت تاریخ و هویت و بازسازی روحیه و انگیزه مردم آمریکا عمل می‌کنند. «سوپرمن»، «جيمزباند»، «رمبو»، «اسپايدرمن» و... نمونه‌ها و نمودهای بارز چنین اسطوره‌ها و ابرقهرمانانی هستند. از اين رو، تلاش هاليوود براي خلق چنين قهرمان‌هايي صرفا دليل دراماتيك و سينمايي ندارد، بلكه يك نوع كوشش براي تأمين نياز جامعه آمريكا به داشتن قهرمان و اسطوره است. اين درحالي است كه قهرمانان هاليوودي كاملا كاذب و دروغين هستند. چون اين سرزمين فاقد اسطوره به معني واقعي است.
اما جاي شگفتي است كه چرا سينماي ايران با وجود برخورداري از قهرمان‌هاي حقيقي، بسيار كم به سراغ آن‌ها مي‌رود. علاوه‌بر پراكنده بودن اسطوره‌هاي مذهبي و ملي در تاريخ كشورمان از گذشته‌هاي دور تا به حال، مقطع هشت ساله دفاع مقدس نيز منبع عظيم ظهور اسوه‌ها و قهرمان‌هاي بزرگ بود.
يكي از ضعف هاي بزرگ سينماي ایران در دو دهه اخیر، نادیده گرفتن قهرمانان بوده است. به جز نمونه‌های بسیار اندک که به نمایش چنین الگوهایی پرداخته‌اند، کمتر فیلم ایرانی را می‌توان یافت که اساسا قهرمان محور باشد! حتی تعداد زیادی از آثار سینمای ما در حوزه سینمای جنگ، خواسته یا ناخواسته، تصویری مخدوش از مردان جبهه و جنگ به تصویر کشیدند. مردانی که از قضا، مصداق و تجلی قهرمانان واقعی در کشور ما بوده‌اند. به طور مثال، فیلم «پدر» را توليد مي‌كند كه نوعي محاكمه رزمندگان است براي اين كه چرا در مقابل هجوم بيگانه ايستادگي كردند. در اين فيلم، يكي از مردان جنگ به نمايش درآمده كه در مقابل پرسش‌هاي فرزندش درباره اين كه چرا در برابر هجوم دشمن ايستاد، هيچ جوابي براي گفتن ندارد. در روزهايي كه سينماگران آمريكايي با مشورت و سرمايه‌گذاري، جانفشاني‌هاي سربازان خود براي مبارزه با هيولاها در افغانستان را به تصوير مي‌كشند، كارگردان محترم ما فيلمي چون «بيداري روياها» را مي‌سازد كه در آن درباره سلامت و صلابت رزمندگان شك و شبهه ايجاد مي شود و بازگشت اين قهرمانان ملي به وطن، جز پديد آوردن ناراحتي و غصه و جدايي ثمري ندارد. تا آنجا كه بازگشت يك رزمنده به كشور پس از سال‌ها اسارت، معنايي جز از هم گسستن يك خانواده و اندوهگين شدن نزديكان آن آزاده در پي ندارد. در شرايطي كه كارگردان‌هاي هاليوودي در ستايش فرماندهان خود آثاري مغاير با واقعيت را مي‌سازند، در سينماي ما يك فيلمساز، «دموكراسي تو روز روشن» را به تصوير مي‌كشد كه باز هم تقدس شهدا را زير سؤال مي برد و... هر چند که طی سال‌های اخیر، فیلم‌هایی با رویکرد قهرمان محور دیده شده است؛ فیلم‌هایی چون «چ» با محوریت بخشی از مبارزات شهید مصطفی چمران و «به وقت شام» درباره ایستادگی در مقابل داعش هر دو به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا، «به کبودی یاس» درباره شهید عبدالحسین برونسی و «شور شیرین» با موضوع شهید محمود کاوه هر دو به کارگردانی جواد اردکانی، «اخراجی ها» به کارگردانی مسعود ده نمکی که شخصیت‌محوری آن مجید سوزوکی با الهام از شهید مجید خدمت شکل گرفت، «لاتاری» با محوریت یک رزمنده دوران دفاع مقدس، انیمیشن «نبرد خلیج‌فارس» به کارگردانی فرهاد عظیما که قهرمان آن هم با الهام از سرلشکر قاسم سلیمانی به تصویر در آمد، «بزرگمرد کوچک» به کارگردانی صادق دقیقی درباره شهید بهنام محمدی، «یتیم خانه ایران» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی با حضور سالارخان از مبارزان با استعمار و...
تولید کمرنگ آثار قهرمان محور فقط به فيلم‌هاي سينمايي محدود نشده، بلكه در سريال‌هاي تلويزيوني نيز عدم بازنمايي اسوه‌ها، يك درد فرهنگي محسوب مي‌شود. به جز تعداد انگشت‌شماری چون «شوق پرواز» درباره شهید بابایی جای سؤال است که چرا در مقابل حجم عظیم سریال‌هایی با مضامین خنثی و بی‌خاصیت، درباره قهرمانان ملی کمتر سریالی ساخته شده است. منظور از قهرمانان صرفا شهدا و شخصیت‌های رزمی و انقلابی نیست، بلکه شخصیت‌های مؤثر و بزرگ ورزشی، علمی و اجتماعی نیز می‌توانند موضوع ساخت آثار قهرمان‌مدارانه باشند.
اگر هاليوود براي قهرمان‌سازي سربازان و نيروهاي نظامي خود كه نقشي جز ترور و قتل عام مردم بي‌گناه در كشورهاي تحت ‌اشغال بازي نكرده‌اند، مجبور است دست به افسانه‌سازي و اسطوره نمايي بزند، در كشور ما فقط كافي است به مردان نام‌آور و يا گمنام اين عرصه رجوع شود تا يك ژانر جديد در زمينه قهرمان‌پردازي در سينماي جهان متولد شود.
نکته مهم این است که يكي از راه‌هاي ترويج فرهنگ اسلامي و انقلابي در جامعه، پرداختن به شخصيت‌هاي اسوه و الگويي همچون شهدا و مبارزان انقلابي است. صدا و سيما توانايي بيشتري براي عملي ساختن اين امر دارد. اين رسانه ملي مي‌تواند يكي از برنامه‌هاي ثابت خود را توليد سريال‌هاي فاخر و پرجاذبه درباره زندگي و مبارزات سرداران و شهيدان دفاع مقدس قرار دهد.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: