کد خبر: ۲۸۶۵
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۸
پپ
مروری بر پوشش زنان و مردان در ایران قدیم
صفحه نخست » زیرگذر تاریخ

عاطفه میرافضل

پژوهش درباره دگرگونی پوشش یک ملت نه تنها از جنبه بررسی سیر تاریخی و درک زیبایی و تنوع آن قابل درنگ است، که، از نظر فهم روان‌شناسی و عادت‌ها و رسم‌های ویژه آن‌ها نیز مهم است. اختصاص گونه‌ای ویژه از لباس برای مردان و گونه‌ای دیگر برای زنان در یک جامعه، وضعیتی بوده که در گذر زمان شکل یافته و تکمیل شده است، به گونه‌ای که به اقتضای جنسیت هر یک، پوشاکی برایشان پدید آمده و رواج یافته است. در این مجال تاملی بر پوشش مردمان در ایران قدیم خالی از لطف نیست.


در دوره ناصرالدین شاه لباس رسمی در دربار برای تمام طبقات جبه و شال و کلاه بود. لباس امر مهمی در این دوره محسوب می‌شد. تنوع پوشش نشان از توسعه و پیشرفت جامعه دارد. درباره پوشش معمول زنان در این عصر می‌توان گفت که در این دوره لباس زنان تا حدی ساده بود و با لباس مردان چندان اختلافی نداشت. عموما زنان پیراهن تنگی بر تن می‌کردند که پارچه آن اغلب از نخ و ابریشم بود و جلوی پیراهن از جلو باز می‌شد و در زیر گلو به وسیله روبان یا دکمه‌ای محکم می‌شد. آنان همانند مردان، شلوار گشاد و بلندی به پا می‌کردند و روی آن دامن گشاد و نسبتا بلندی می‌پوشیدند که طول آن تا وسط ساق پا می‌رسید و مقداری از شلوار و لبه آن پیدا بود. شلوار زنان گشاد و پارچه‌های راه راه بود.

معمولا پیراهن‌ها را شلواری گشاد، مانند شلوار مردان و نیم‌تنه‌ای کوتاه به نام«ارخالق»تکمیل می‌کرد. بر روی آن «چاپکین» می‌پوشیدند که عبارت بود از پیراهن بدون یقه‌ای که جلوی آن باز بود و در زیر کمر، از چپ به راست دکمه می‌خورد. پوشش سر را نیز پارچه‌ای به شکل سه‌گوش تشکیل می‌داد که به آن «چارقد» می‌گفتند و از انواع آن می‌توان به دو نمونه‌ چارقد «قالبی» و «آفتاب‌گردانی» اشاره کرد. آنان معمولا در بیرون از خانه هم سراپای خود را در چادر بزرگ مشکی یا بنفش حاشیه‌دار می‌پوشاندند و چاقچور در پا می‌کردند و روبنده سفیدی که در مقابل صورت دارای دو سوراخ به شکل چشم یا توری مسدس بود، روی صورت می‌کشیدند.

البته در پایان دوره قاجار به مدد سفر شاهان به ینگه دنیا و سوغات‌هایشان از فرنگ، کت و دامن و لباس به شیوه‌ فرنگی به‌ویژه در میان زنان طبقه‌ مرفه افزایش یافت. خانواده‌های وابسته به دربار از این نوع پوشش استفاده می‌کردند.

سبک مردانه

در پنجاه سال حکومت ناصرالدین‌شاه از نظر پوشش می‌توان لباس مردان را این گونه تصویر کرد: کلاه، شال، عمامه، جبه، قبا، عبا، کمربند، شلوار، جوراب و کفش. برای آگاهی از وضع لباس‌ها می‌توان به سفرنامه‌های غربیان نگاه انداخت که دارای توصیفات دقیق و جالبی هستند. آن‌ها، چون در میان شهر‌ها نیز بوده‌اند و از آن‌ها هم توصیف نوشته‌اند همه اقشار را مدنظر داشتند. منبع دیگر نقاشی‌ها و عکس‌های موجود از این دوره است. درباره تاریخ‌نویسان درباری فقط می‌توان برای آگاهی از پوشش اشراف‌زادگان بهره برد. عکس‌ها نیز، چون بیشتر اشراف را ثبت کرده‌اند برای همین بررسی‌ها قابل استفاده‌اند. در مجموع پوشاک مردان را در این دوره می‌توان از نظر سرپوش، تن‌پوش و پاپوش بررسی کرد.

سرپوش‌ها

مردان و زنان از پیش از دوره قاجار هم همیشه سر را می‌پوشاندند و به نوعی بخش جدایی‌ناپذیر لباس این دوره هستند. سرپوش برای مردان این دوره و پیش از آن به منزله حجاب یا چادر برای زن بود و مردی بدون سرپوش در کوچه و بازار دیده نمی‌شد. حتی در سنگ‌نگاره‌های پیش از اسلام نیز پوشش سر برای مردان دیده می‌شود. کلاه از این رو مهم بود که مردان عضو «سر» را سلطان و فرمانده بدن می‌دانستند و فقط دیوانگان بودند که سر بی‌پوشش داشتند. اعتقاد مردم در این دوره این بود که این عضو مهم باید پوشیده باشد تا جایی که با عرقچین در خواب نیز آن را می‌پوشاندند.

کلاه

در دوران قاجار، ایرانیان کلاه‌های متنوعی به سر می‌کردند. این کلاه‌ها تا حدی به جایگاه اقتصادی آنان باز می‌گشت. کلاه نمدی یکی از سرپوش‌های مردان عهد قاجار بود. این کلاه لبه کوتاهی داشت، شبیه عرقچین و ارزان قیمت بود. نوع مرغوب آن از پشم شتر بود و مخصوص لوطی‌ها و مشتی‌ها بود به پول آن دوره این کلاه حدود ۵ شاهی تا ۲ قران بود. فرم دیگر آن «فینه» نام داشت که دارای منگوله بود و دورش شال سبز می‌بستند. این کلاه را مداحان و خان‌ها بر سر می‌گذاشتند. شبیه این کلاه در مناطق عثمانی‌نشین هم رایج بود.

پیش از دوره قاجار سرپوش مردان عمامه بوده و در رنگ‌ها و فرم‌های متفاوت تمایز طبقه اجتماعی و مذهبی و خانوادگی را نشان می‌داده است. در دوره قاجار هم عمامه هنوز رواج داشت. بازرگانان عمامه «شیر شکری با مندیل یا کلاه» استفاده می‌کردند، اما بقال و عطار عموما کلاه بر سر می‌گذاشتند.

تن‌پوش

لباس مردان طبقات بالا در دوران قاجار را قطعات متعدد تشکیل می‌شد. این لباس شامل یک پیراهن بلند یقه گرد از کتان یا ابریشم نازک سفید یا رنگی بود. این پیراهن را روی شلوار گشادی می‌پوشیدند که دم‌پای ‌آن تنگ بود. جوراب‌ها کوتاه و ظریف بود و روی آن‌ها کفش‌های آزادی به پا می‌کردند که به راحتی می‌شد، درآورند.

کت یا لباس‌بلندی که به زانو می‌رسید و آرخالق نامیده می‌شد روی پیراهن می‌پوشیدند. قبایی هم روی آرخالق می‌پوشیدند. قبا لباسی تمام قد و جلو باز بود از پارچه‌ای به رنگ ساده که روی آن ‌زردوزی می‌شد. روی قبا کمر یا شال یا حمایل می‌بستند. قلاب کمربند می‌توانست جواهر نشان باشد. شال می‌توانست کشمیر باشد و حمایل، ابریشم یا اطلس. در هوای سرد، نیم‌تنه‌ای پشمی به نام «کلیجه» که پنبه‌دوزی می‌شد یا آستر خز داشت روی قبا می‌پوشیدند که بلندی آن سه چارک بود. علما و تجار قبا نمی‌پوشیدند، به جای آن بر روی‌ آرخالق ساده‌ترشان عبا می‌پوشیدند.

پیراهن

مردان ایرانی پیراهن کرباس سفید تن می‌کردند که جنس پیراهن ثروتمندان ابریشم سفید بود. البته ویلز در سفرنامه‌اش آورده که کاسبان، کشاورزان و روستائیان این پیراهن را آبی یا سرمه‌ای می‌کردند. پولاک نکته جالبی درباره پیراهن ثروتمندان می‌گوید، گویا آن‌ها پس از استفاده بار اول لباس بعد از کثیف شدن آن پیراهن را به خدمه خود می‌دادند و پیراهنی نو به تن می‌کردند. (ر. ک: سفرنامه پولاک ایران و ایرانیان)

ارخالق

جامه‌ای بلند و جلو باز است که لبه‌های جلوی آن را نواردوزی می‌کردند. این لباس بدون یقه دارای آستر است و داخل آن پنبه‌دوزی می‌شده است. آستین‌های تنگ ارخالق تا بالای آرنج و گاهی طول این آستین تا حدود مچ هم می‌رسید. سر آستین آن دارای دکمه‌های فلزی کوچکی بود.

سرداری

این تن‌پوش در قسمت کمر دارای برشی بود که پایین تنه را به بالاتنه وصل می‌کرد و در قسمت برش پشت کمر تا پهلو‌ها چین زیادی می‌خورد. سرداری دارای یقه انگلیسی بود و در قسمت جلو روی هم قرار می‌گرفت و با دکمه بسته می‌شد.

کفش

کفش مردان در این دوره با توجه به تناسب توان مالی، گیوه، چاروق و نعلین بود.

پولاک درباره پاپوش مردان می‌گوید: پا‌ها با جوراب‌های کوتاهی پوشیده شده است که فقط تا قوزک می‌رسد. او نوع بافت آن‌ها را شبیه شال‌ها نوشته و گفته با میل بافته می‌شده است. کفش مردان هم گشاد و آزاد توصیف کرده به طوری که ساده از پا خارج می‌شده است (احتمالا شبیه آنچه روحانیون امروز می‌پوشند و نعلین نامیده می‌شود.) پاپوش روحانیون و منشی‌ها هم شبیه دمپایی دانسته که از چرم ساغری با نوک‌های منقاری شکل و کاملا برگشته بوده که پاشنه‌هایی بسیار بلند و نازک و مخروطی شکل دارد.


«کفش ساغری» در ایران متداول بود که بتدریج کفش دستک‌دار جای آن را گرفت. عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من، شرح زیبایی در همین زمینه دارد که: «کفش‌های اعیان‌زاده‌های شیک، کفش دستک‌دار بود. کفش‌هایی که روی پا و ساق را بپوشاند هنوز به تهران نیامده و اگر هم آمده بود عمومیت نداشت و به اصطلاح زمان بعضی جلف‌ها بودند که از آن کفش راحت پا و حافظ سرما می‌پوشیدند. یک مرتبه در دوازده سالگی بر حسب تصادف یکی از این کفش‌ها نصیبم شد که هیچوقت جرأت نمی‌کردم جلو بزرگتر‌ها آن کفش را پا کنم».

ویلز نیز کفش مردان این دوره را این گونه می‌داند: کفش مردان به‌طور معمول از جنس اروسی (کفش‌های روسی) کفشی ساده و بدون هر نوع چفت و بند و سگک است. در حالی که انواع دیگر کفش‌ها به فرم و اندازه‌های مختلف هم دوخته می‌شود، روحانیون کفش مخصوص به خود با پاشنه‌های چوبی بنام «نعلین» دارند. چکمه و پوتین هم بیشتر مخصوص سوارکاران است.

مراکز خرید عهد قاجار

حالا این لباس‌ها چطور تهیه می‌شد موضوع دیگری است. برای لباس‌های رسمی و مهم طبقه مرفه لباس دوخته می‌شد و آن را خیاط تهیه می‌کرد. به طوری که شخص خیاط که معمولا زن بود مدتی در خانه فرد اقامت می‌کرد و به دوختن لباس می‌پرداخت. خیاط برای خدمه هم لباس می‌دوخت و احتمالا خدمتکاران لباس‌های یکنواختی را از صاحب خانه دریافت می‌کردند.

لباس‌های معمولی که برای مراسم ویژه نبود خریداری می‌شد. اگر به نام بازار سنتی امروز تهران توجه کنید یکی از آن‌ها بازار کفاش‌ها و یکی هم بزازهاست. شاید این نام‌ها باقی مانده همان دوران باشد. در بازار اورسی‌فروشان کفش و در بزاز‌ها انواع پارچه و لباس عرضه می‌شد.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: