مریم کمالینژاد
تصویر اول
سینا سفره را از دست پدرش میکشد و با جیغ و گریه میگوید: «نباید غذا بخوریم، باید بازی کنیم». مهمانها همه سکوت میکنند تا ببینند چه اتفاقی افتاده. بعد از گذشتن چند دقیقه هر کدام لب به سخن و نصیحت و نکتهای باز میکنند تا راهکاری برای آرام کردن سینا پیدا کنند. پدر سینا اما در مقابل مهمانها حسابی شرمنده است و چون نمیتواند بچه را هم آرام کند، خشمگین شده. مادر سینا از آشپزخانه سر میرسد، بچه را زیر بغل میزند و با خود به اتاق میبرد اما همچنان صدای سینا و جیغهایش میآید.
تصویر دوم:
آوا چشمهای درشت و سیاهش پر از اشک شده و با همان حال، گوشه مانتو مادرش را میکشد و به عروسک گوشه مغازه اشاره میکند. مادر چندباری پیش با دلایل متفاوت گفته که آن عروسک را نمیتوانند بخرند. اما آوا دست بردار نیست، تا اینکه مادر به ستوه میآید دست دخترک را میکشد و همراه با بقیه وسایلی که خریده از فروشگاه بیرون میرود. بغض آرام آوا با بیرون رفتن از فروشگاه تبدیل به جیغ و هایهای گریه میشود.
بهانهگیری
بهانهگیری، روش نادرست ابراز اعتراض به وجود مانعی در برابر رسیدن به خواستههاست. این رفتار از حالتهای خفیف گرفته تا موارد شدید، ناشی از یادگیری است. رفتارهای اشتباه والدین و شیوههای غلط فرزندپروری بزرگترین علت این رفتار است. والدین به شیوه غیرمستقیم این رفتار را آموزش میدهند. البته گاهی هم برخی مسائل روانشناختی یا بیماریهای جسمی و اختلالهای خلقی یا حتی گرسنگی و خوابآلودگی، کودک را بدخلق و بهانهگیر میکنند. اما اغلب بهانهگیریها حاصل یادگیری و مسألهای ماندگار است که اگر عادت شود، از بین بردن آن سخت خواهد بود.
والدینی که کودک بهانهگیر تربیت میکنند
ـ والدین سختگیر: والدینی که سختگیرند و به هیچوجه انعطافی در رفتارشان وجود ندارد و در مقابل تمام خواستههای کودک «نه» میگویند.
ـ والدین آسانگیر: والدینی که با دلیل یا از سر بیتفاوتی، هیچزمان مخالفت و مقاومتی در برابر خواستههای کودک از خود نشان نمیدهند.
ـ والدین سردرگُم: والدینی که روش مشخص تربیتی ندارند. باری به هر جهت رفتار میکنند. در مقابل خواستهها یکسان یا متفاوت کودک، مواضع متفاوت و بیدلیل میگیرند. تصور کنید که والدینی در برابر خواسته یکسان کودک در دو زمان متفاوت، یکبار زود تسلیم میشوند و بدون سؤال و جواب میپذیرند و در زمان بعدی همان خواسته را بیدلیل رد میکنند.
ـ والدین ناهماهنگ: والدینی که در شیوه تربیتی و فرزندپروریشان با هم هماهنگ نیستند. هر کدام ساز خودش را میزند و متأسفانه این عدم هماهنگی در مقابل چشمان کودک در جریان است. یکی جلوی خواسته کودک مقاومت میکند، دیگری به سادگی کوتاه میآید. یکی کودک را تنبیه میکند، دیگری در آغوش میکشد و دلجویی کرده و نوازش میکند.
ـ والدین بیحوصله: والدینی که گویا فرزندپروری را به عنوان یک مسئولیت جدی نپذیرفتهاند و حوصله چندانی ندارند. این والدین هر کاری میکنند تا کودک را از سر خود باز کنند.
ـ والدین ترسو: والدینی که اجازه دادهاند فرزندشان نقاط ضعف و حساسیتهای اجتماعی آنها، مثل «ترس از آبروریزی» یا «چشم و همچشمی» را شناسایی کنند.
بهانههای کودکانه و اشتباهات والدین در برخورد با آن
همانطور که در بالا اشاره شد اغلب کودکان بهانهگیریهایی دارند اما شدت و مدتش متفاوت است. موضعگیریهای والدین در برابر بهانهگیریهای کودکان متفاوت است. برخی والدین با شناختی که از فرزندشان و علایقش دارند یا به عبارتی «رگ خواب» کودک دستشان است، میدانند در این شرایط چطور کودک خود را آرام کنند، اما برخی دیگر همیشه در حال آزمایش و خطا هستند یا دست و پایشان را گم میکنند به عجز میرسند و یا دچار خشم و پرخاشگری میشوند در ادامه به مجموعه اشتباهات والدین در مقابل بهانهگیریهای کودکان، اشاره میکنیم:
ـ تسلیم شدن: کودک جیغ و فریاد میکند و والدین برای ساکت کردن او و رهایی از دست این وضعیت متشنج، بدون هیچ مقاومتی تسلیم خواسته او میشوند. این رفتار به کودک پیامی را مخابره میکند، این پیام میگوید: از این به بعد راه به دست آوردن هر چیزی که میخواهی بهانهگیری و داد و جیغ است. این اشتباه بهانهگیری را در کودک نهادینه میکند.
ـ بیتوجهی به کودک: کودک بهانهگیری میکند، والدین به جای بیتوجهی به رفتار نادرست، به خود کودک بیتوجهی نشان میدهند و خشمشان را در قالب جملاتی مثل «دیگه مامانت نمیشم» «دیگه دوستت ندارم» «چه بچه بدی هستی» به کودک تحویل میدهند. به جای این جملات که کلیت وجود کودک را نشانه میگیرند از جملاتی مثل «مامان از این کارت ناراحت شده» یا «این کارت رو دوست ندارم» استفاده کنید.
ـ پرخاشگری و عصبانیت: بدترین کاری که والدین میتوانند در برابر بهانهگیری کودک انجام دهند، عصبانیت و پرخاشگری و تنبیه بدنی است.
ـ تنبیه نامناسب: انتخاب تنبیه نامناسب کاری است که ممکن است والدین انجام دهند. تنبیه بدنی یا محرومیتهایی که ربطی به بهانهگیری ندارند.
چه کنیم؟
ـ یکی از مکانهایی که بهانهگیریهای کودکان در آن شدت میگیرد، فروشگاه و بازار است. توقع نداشته باشید کودک پنج سالهتان پا به پای شما به مغازه و فروشگاههایی بیاید که هیچ جذابیتی برایش ندارد. لوازم خانگی، پوشاک بزرگسال یا... برای کودک نامفهوم و غیرجذاب است. مکانهای خرید یا فروشگاههایی را انتخاب کنید که جذابیتهایی برای کودک داشته باشد تا در هنگام خرید خسته نشود. بچهها معمولا جاهایی که تابلوهای رنگی دارد یا در آنجا فضای بازی برای بچهها در نظر گرفته شده است و فروشگاههایی که چرخ خرید دارند را بیشتر میپسندند.
ـ نیازهای اساسی کودک، مثل تشنگی، گرسنگی و نیاز به دستشویی رفتن و بازی کردن را در برنامه خرید خود لحاظ کنید و برای رفع آنها در صورت لزوم آماده باشید.
ـ قبل از رفتن به فروشگاه، خرید یا مهمانی با فرزندتان قرار بگذارید که چه چیزهایی میتواند بخرد، چه جاهایی میتواند برود و چه کارهایی میتواند انجام دهد. در سنین پایینتر باید کاملا بر انجام این قرار نظارت کنید، بهطور مثال، قبل از خرید با کودک خود قرار بگذارید که میتواند یک خوراکی بخرد اما برای او محدوده مشخص کنید که از میان چه خوراکیهایی میتواند انتخاب کند؛ با بالا رفتن سن کودک میتوانید این قراردادها را تغییر دهید، مثلا با او قرار بگذارید تا چه سقفی میتواند خرید کنید و بر اساس نیازها و خواستههای صحیح او فهرستی از اجناسی که میخواهد داشته باشد را تهیه و اولویتبندی کنید یا در سنین بالاتر مبلغی پول را در اختیار او قرار دهید تا طبق یادگیریها و قرارهای قبلی آن را هزینه کند. توجه کنید که با بزرگ شدن کودک اختیار بیشتری به او بدهید اما نظارت خود را بهطور کامل از او بر ندارید.
ـ در صورتی که باز هم بهانهگیری شروع شد، سعی کنید توجه کودک را به جای دیگری معطوف کنید. به هر حال شما فرزندتان را میشناسید و از علایق او مطلعید، حواس او را به سمتی که دوست دارد پرت کنید. میتوانید از بازی استفاده کنید. بازیای که هم کودکتان به آن علاقه دارد و هم نیاز به امکانات خاصی نداشته باشد، مثلا همه پسربچهها عاشق بدو بدو قایم باشک هستند.
ـ اگر بهانههای او شدیدتر شد و شروع به فریاد زدن و گریه کرد یا خود را روی زمین انداخت، بدون اینکه کنترل خود را از دست بدهید او را به مکان دیگری ببرید و آرام کنید. تغییر موقعیت، محرکهای محیطی که کودک را برای بهانهگیری تحریک میکنند به حداقل میرساند و به آرام شدن به او و شما کمک شایانی میکند.
ـ معمولا کودک شما درک خوبی از حساسیتهای اجتماعی شما و نحوه تحریک عواطف و احساسات شما دارد و میفهمد که شما در برابر اطرافیان و خصوصا اطرافیانی که برای شما مهم هستند ممکن است زودتر کوتاه بیایید. این امر از آنجا ناشی میشود که شما دائم به آنها گوشزد میکنید که «اگر فلانی آمد این کار را نکن» یا «آن کار را نکن» و اگر در جمع کار اشتباهی کرد که مطلوب شما نبود سعی میکنید به هر روش ممکن، از آبروریزی جلوی دیگران رها شوید و او را به خواستهاش برسانید. با این کار به او یاد میدهید که با رفتار نامناسب و کجخلقی در برابر دیگران، شاید کمی رنج هم ببیند اما در نهایت به نتیجه مطلوبی که میخواهد میرسد و چون کودک خودمحور است، تنها چیزی که برایش اهمیت دارد این است که با این روش به خواستهاش میرسد. آنها با تعمیم این درک به محیط خارج از خانه و تشخیص حساسیت حضور افراد غریبهای که در فروشگاهها و مراکز خرید هستند، سعی میکنند با گریه و فریاد و رفتارهایی که توجه افراد را جلب میکند، شما را وادار به تسلیم در برابر خواستههای خود کنند. در این موارد لازم است به هیچوجه کنترل و آرامش خود را از دست ندهید و اقتدار خود را حفظ کنید. در این موقعیت حتما به آرامی کودک را از آن مکان دور کنید و او را به محیط خلوتی ببرید و به اصطلاح او را خلع سلاح کنید. با این کار به او بفهمانید از راه غیراصولی نمیتواند به نتیج