یاسمین رضوی
قبلترها مردم آنقدرها حواسشان به چاقی و لاغری نبود؟ یا اینکه اصلا معیارهای زیبایی چیزهایی دیگری به شمار میرفت؟ اما این سالها آنقدر درباره رژیم غذایی، محصولات مکمل لاغری، کلاسهای ورزشی برای لاغر شدن و... میشنویم که گمان میکنیم برخی از ما هیچ دغدغه دیگری به جز این مسئله در زندگیمان وجود ندارد. گمان میکنم توجهمان به لاغر شدن دارد حس رضایتمان را از خود و زندگیمان به شدت تحتتأثیر قرار میدهد. کافی است سری به صفحات مجازی که محوریتشان با لاغر شدن و روشهای خوشاندام شدن است، بزنید تا دستتان بیاید از چه صحبت میکنم.
با این حال متخصصان تغذیه و کاربلدهای این رشته معتقدند که 95 درصد از رژیمهای لاغری محکوم به شکست هستند! شاید تعجب کنید، اما این آمار درستی است. یعنی تعداد بسیار کمی هستند که میتوانند یک رژیم سخت لاغری را به سرانجام برسانند و تازه معلوم نیست که چقدر عوارض لاغری را بعد از آن باید تحمل کنند و همین آمارها میگویند که بازگشت به وزن سابق امری است اجتنابناپذیر.
پس چه باید کرد؟ آیا ما به شما میگوییم برای همیشه قید رژیمهای لاغری و خوشاندام شدن را بزنید؟ خیر! ما میخواهیم درباره مسئلهای صحبت کنیم که نگاهمان را به مسئله تغییر دهد، بعد از آن قطعا مسیر هموارتری پیش رو خواهید داشت.
زیر بار نروید
یکی از عواملی که باعث میشود بیش از مادر و مادربزرگهایمان روی لاغری و خوشاندام شدن متمرکز شویم، آنقدر که تک تک سلولهای بدنمان مشغول شمردن کالریهای لقمهای که به دهان میبریم شوند و گاهی چنان به ستوه بیایم که هر راه جنونآمیزی را برای رسیدن به مقصد بپذیریم، تبلیغات است. در عصر رسانه و اینترنت، مختصات همه چیز تغییر کرده است. ما روزانه شاهد فیلمها، تبلیغات، صفحات مجازی و... هستیم که زنانی را به نمایش میگذارند که دارای بدنهایی با معیارهای زیبایی مشابهاند. یعنی طوری به ما زنها القا کردهاند گویا که تمام ارزش ما به اندازه دور کمرمان وابسته است و زنانی مورد احترام و ارزشاند که اشتهایی محدود و دور کمری باریک دارند و بقیه باید هر طور شده خود را به درون این دایره بسته پرتاب کنند. این آن ظلمی است که ما زنها در کنار تمام سختیهای زندگی مدرن، تحمل میکنیم و حتی به آن دامن میزنیم. کمکم تحت تأثیر همین تبلیغات و القائات، اعتماد به نفسمان تحلیل میرود. رضایتی از زندگی و بدنمان باقی نمیماند و احترامی برای آنچه که هستیم، قائل نمیشویم.
از امروز طوری دیگر به این مسئله نگاه کنید. خودتان را به عنوان یک فرد منحصر بفرد با تمام تفاوتهایی که با دیگران دارید و دخلی در آنها نداشتهاید، بپذیرید و دوست داشته باشید. هر روز جلوی آینه بایستید و بخشی از ظاهرتان را ستایش کنید. اجازه ندهید شما را با الگوی واحدی از زیبایی که به نفع نظام سرمایهداری است، بسنجند. حس رضایت، احترام و لذت از زندگی، حق تمام زنان است و آن حمایتی که تنها از یک نوع خاص از زیبایی میشود، نادیده گرفتن طبیعت انسانی است که باید جلوی آن ایستاد. هر روز با خودتان تکرار کنید که امکان ندارد همه زنها دور کمرشان یک شماره باشد و بینیشان یک مدل تا زیبایی به حساب آیند! آنچه زیبایی میآفریند تفاوت است.
با رژیمهای لاغری خداحافظی کنید
همانطور که گفتم 95 درصد از رژیمهای لاغری محکوم به شکستاند. عقل سالم میگوید همین الان با تمام رژیمهای لاغری که گرفتهاید یا میخواستید بگیرید، خداحافظی کنید. اما ناامید نباشید. همین که ذهنتان را از زیر فشار رژیم گرفتن و ممنوعیتهای و سختیهای متفاوت آن بیرون بکشید، چنان احساس رضایت و آرامش خواهید کرد که دیگر هرگز به هیچ رژیمی برنمیگردید و البته این نشانه بیتفاوتی شما نسبت به ظاهرتان و یا تنبلی و بیارادگی نیست. این فقط واقعبینی است.
چاره چیست؟
بخور و نخورهای رژیمهای غذایی بدجوری حالمان را میگیرند، اما چه کنیم که هم ظاهر خوبی داشته باشیم و به وزن دلخواهمان برسیم، هم رضایت و احترامی که از آن صحبت شد نصیبمان شود. من یک مثال برایتان میزنم؛ به تمام آدمهای لاغری که در اطرافتان هستند فکر کنید؛ نحوه و سبک غذا خوردن آنها را به خاطر آورید. البته منظورمان آنهایی است که طبیعی لاغرند، نه بخش گستردهای که با زور رژیمهای سخت لاغری سعی کردهاند لاغر بمانند، لاغرهای طبیعی را هنگام خوردن غذا مشاهده کنید، مطمئن باشید آنها هرگز به یک «کیک خامهای» نه نمیگویند. اصلا لاغرهای طبیعی اهل این محدودیتها نیستند. آنها هر چیزی را که دلشان بخواهد میخورند، اما به اندازه. ما باید به جای رژیمهای غذایی که همگی نوعی رفتار وسواسآمیز را تلقین میکنند به روش درست و طبیعی غذا خوردن که خاص بدن خودمان است دست پیدا کنیم. ما لیاقت هر دو را داریم؛ هم استفاده از غذاهای خوب و مورد علاقه و هم داشتن بدنی قوی و سالم و متناسب. اگر شما هم جزء کسانی هستید که الان با خودتان میگویید: «من که چیزی نمیخورم، غذام اندازه یه بچه دو سالهاس، اما بازم چاقم» باید بگوید که دانشمندان مشکل شما را هم بررسی کردهاند و به این نتیجه شگفتانگیز رسیدهاند که رژیمهای لاغری عملا باعث چاقی میشوند. این پژوهش در مورد کسانی است که برای مدتی طولانی، گاه گاه، رژیم لاغری داشتهاند. ظاهرا وقتی کسی رژیم میگیرد، متابولیسم بدنش (میزانی که بدن کالری میسوزاند) پایین میآید تا با میزان کمتر غذا انطباق یابد. وقتی شخص دست از رژیم میکشند، متابولیست یا سوخت و ساز بدنش نمیتواند با سرعت لازم به میزان غذای بیشتر واکنش نشان دهد. به همین دلیل شخصی که رژیم لاغری دارد در ابتدا به راحتی پنج کیلو از وزنش را کم میکند، اما همین که رژیم خود را قطع کرد، هشت کیلوی دیگر به جای آن پنج کیلو مینشاند.
«غذا» دشمن شما نیست
بپذیرید که غذا دشمن شما نیست که مسبب چاقی و تمام محدودیتها و عدم اعتماد به نفستان باشد. رژیمهای غذایی این مسئولیت را کاملا به دوش غذاها میاندازند و ناخودآگاه شما باور میکنید که غذا دشمن است. واقعیت این است که شما از زمانی که تصمیم میگیرید و قسم میخورید که دیگر یک بشقاب برنج و مرغ، یک پیتزای خانواده، یک دست کلهپاچه را به تنهایی و در یک وعده نخورید تا کمی لاغر شوید، درست از همان لحظه به غذا به عنوان یک دشمن خانگی نگاه میکنید. دشمنی که باید هر طور شده در مقابلش ایستاد و شروع میکنید به فکر کردن دائمی به این دشمن خانگی. این رژیم غذایی و ممنوعیت حاصل از آن است که ذهنتان را به شکل سیریناپذیری به تفکر در باب غذا وامیدارد و به شکل غیرمستقیم به سوی آن میکشاند.
مشکل از جای دیگری است
مسئله چاقی، از جای دیگری آب میخورد. ذهن ما باید درست شود. در این رابطه نظریهای وجود دارد که میگوید: «غذا علت چاقی نیست، بلکه استفاده از غذا برای جبران مسائل حل نشده و نیازهای برآورده نشده ناخودآگاه، اضافه وزن ایجاد میکند» اگر تعارف را با خودمان کنار بگذاریم میبینیم که بسیاری از ما که از مشکل اضافه وزن رنج میبریم یک وابستگی روحی به غذا داریم و همه چیز از اینجا آغاز میشود.
صبور باشید
تمام راههایی که وعده لاغر شدن در کوتاه مدت را میدهند بیراههاند. بیراهههایی که به بیماری و گاه عوارضی جبرانناپذیر میرسند. صبور باشید. هیچ نسخه کوتاه مدتی برای هیچ موفقیتی در جهان وجود ندارد. اما خبر خوش این است که با آرامش، صبر و پشتکار قطعا به روشی صحیح به نتیجه خواهید رسید. وعدههای لاغری در کوتاه مدت که شامل استفاده از محصولات پوششی، مکملهای خوراکی، رژیمهای تک محصولی و سخت غذایی میشوند، بینهایت آسیب رساننده و اغلب نتیجهای در برندارند و گویا همه چیز یک حقه تبلیغاتی است. تلاش کنیم تا از درون به چیزی برسیم که دلخواهمان است، بدون اینکه زیر بار حرفها و نسخههایی برویم که اقتدار و اعتماد به نفس و سلامتمان را نشانه گرفتهاند.
دلایل درونی
دلایل متفاوت روحی و درونی که اغلب ریشه در کودکی و گذشته ما دارند، علت پرخوری و وابستگی روحی ما به خوراکیها هستند. بررسی این علل کاری است که شما باید انجام دهید و ما در شماره بعد یکی یکی آنها را برایتان بازگو میکنیم. پس با ما همراه باشید.