عاطفه میرافضل
مالك شباز، معروف به مالكوم ايكس دورگه بود. از خانوادهای آمریکایی اما با اصالت آفریقایی. وی در سن چهار سالگي شاهد حمله نژادپرستان سفيدپوست گروهك كوكلوس كلان به خانه پدرش و آتش كشيدن آن بود. کوکلاکس کلان، سازمانهای همبستهای و خودجوشی در ایالت متحده آمریکا بوده و هنوز نیز فعالیت دارند که از برتری نژاد سفید، یهودستیزی، نژادگرایی، ضدیت با آئین کاتولیک، بومیگرایی و نفرت نژادی حمایت میکنند. آنها برای رسیدن به اهداف خود به اعمال غیراخلاقی و وحشیانه متوسل میشوند. برای نمونه ترسناک کردن هیبت خود با استفاده از نقاب برای ایجاد رعب و وحشت در سیاهپوستان، استفاده از ابزار ترور، خشونت و ایجاد وحشت از حربههای آنان جهت پیشبرد عقایدشان است. از آن زمان، كينه سفيدپوستان در دلش نقش بست و موجب سرگرداني و انحراف اخلاقي وي شد. مالك پس از مرگ پدرش و جنون مادرش، در دام تبهكاران مواد مخدّر و باندهاي سرقت گرفتار آمد تا اينكه حين دزدي دستگير و به پنج سال زندان محكوم شد. او در زندان با مسلمانان سياهپوست و عقايد و افكار «عاليجاه محمد»، رهبر مسلمانان سياهپوست آمريكا آشنا شد و از آن زمان به بعد، تحولي در وي به وجود آمد و ايمان و اسلام روحش را تطهير نمود. مالكوم، پس از رهايى از زندان و ملاقات با عاليجاه محمد، به عنوان سخنران اسلامي و امام جماعت جامع هفتم نيويورك انتخاب شد. اما پس از مدتي بين او و عاليجاه محمد، اختلاف نظر افتاد وبه تدريج از جنبش امت اسلام خارج شده و گروهي منشعب از جنبش امت اسلام به وجود آورد. مالكوم ايكس بر اين نكته تأكيد داشت كه سياهپوستان تحت ستم دولت نژادپرست آمريكا، در چهارچوب احكام اسلامي ميتوانند به آزادي، عدالت و برابري دست يابند و حقوق از دست رفته خود را احيا كنند. عقايد انقلابي ايكس، آن چنان مورد خشم محافل نژادپرست آمريكا واقع شد كه نقشه ترور وي را طراحي كرده و او را در 40 سالگي هنگام سخنراني در يك گردهمايي به شهادت رساندند. ماجراي شهادت او مانند تمام ترورهاي سياسي آمريكا در پردهاي از ابهام فرورفت. ولي قرائن فراواني، حكايت از دخالت سازمان امنيت داخلي آمريكا، اف.بي.آي و سازمان ضد جاسوسي آن كشور يعني سيا در اين امر دارد.