اگر کسی نماز خود را از روی عمد به تأخیر بیندازد تا این که نمازش قضا شود گناه کرده و باید قضای آن نماز را به جا آورد و توبه کند.
نماز اول وقت با تیمم
اگر انسان عذری دارد که اگر بخواهد در اول وقت نماز بخواند ناچار است با تیمم نماز بخواند. اگر بداند عذر او تا آخر وقت برطرف میشود. نمیتواند در اول وقت با تیمم نماز بخواند بلکه باید صبر کند و پس از فراهم شدن شرایط با وضو یا غسل نماز بخواند.
اگر بداند که عذر او تا آخر وقت باقی است: میتواند در اول وقت با تیمم نماز بخواند.
اگر شک دارد که عذر او از بین میرود یا خیر: بنابر احتیاط واجب باید صبر کند تا عذرش برطرف شود و چنانچه عذر او برطرف نشد در آخر وقت با تیمم نماز بخواند.
بیدار کردن فرزندان برای نماز
اگر بیدار کردن فرزند مکلف برای نماز موجب ناراحتی او شود و از نماز زده شود بیدار کردن او چه حکمی دارد؟
امام خمینی و امام خامنهای: واجب نیست مگر آنکه بیدار نکردن او موجب سهلانگاری و سبک شمردن نماز باشد که در این صورت باید او را بیدار نماید.
آیتالله بهجت: سیره بزرگان بر بیدار کردن است مگر در صورتی که برای فردی که خوابیده ضرر (قابل توجهی) داشته باشد (مانند بیماران روحی روانی).
آیتالله سبحانی: پدر و مادر و... او میتوانند بیدارش کنند.
آیتالله صافی: با مهربانی و عطوفت رفتار کنید و آنان را نسبت به نماز خواندن تشویق کنید تا وقتی برای نماز بیدارشان میکنید ناراحت نشود.
آیتالله مکارم شیرازی: در این فرض جایز نیست ولی باید به تدریج او را توجیه کند تا به بیدار کردن رضایت دهد.
پوشاندن کف پا در نماز
آیا پوشاندن کف پا برای زنان در هنگام سجده واجب است؟
پوشاندن کف پا نیز مانند روی پا در نماز واجب نیست به شرطی که نامحرم حضور نداشته باشد لذا اگر نامحرم او را میبیند واجب است کف و روی پا را بپوشاند.
عوامل وسعت رزق
آیتالله بهجت
درباره چیزهایی که موجب وسعت رزق میشود موارد مختلفی را در روایات به ما آموختهاند از جمله:
صدقه، استغفار، شستند دست قبل از غذا، خوش خلقی، خوشرفتاری با همسایه و ضعیفان، احسان زیاد به والدین، خوبی نیت، جارو کردن خانه و جلوی درب، شانه کردن مو، خط زیبا، انگشتر عقیق، فیروزه و یاقوت، توکل به خدا، مداومت در وضو و طهارت، عفت کلام، میهمانی دادن، حضور در مسجد قبل از اذان، گرفتن ناخن هر جمعه.
آقای دولابی
صلوات
بر پیغمبر صلوات بفرست که قوه شما زیاد میشود. هر وقت دعایی میشنوی یا مصیبتی از خوبان میشنوی و ناراحت میشوی آهسته صلوات بفرست. این قوه و ظرفیت شما را زیاد میکند. صلوات ظرفیت انسان را بزرگ میکند.
برقراری تساوی بین فرزندان
مرحوم حاج عادل مولایی یکی از شاگردان آیتالله بهجت نقل میکردند: یک شب در خانه بودم و بچهها خوابیده بودند. دختر کوچکم را نوازش کردم و بوسیدم و خلاصه او را خواباندم. یکدفعه چشمم به دختر بزرگم افتاد، نگران شدم و با خود گفتم نکند او بیدار بوده و دیده است که من دختر کوچکم را بوسیدم و او را نبوسیدم.
فردا که برای درس و بحث خدمت آقای بهجت رسیدیم ایشان نگاهی به من کردند و فرمودند: انشاءالله تساوی بین اولاد را رعایت میکنید! حواستان که جمع هست؟
پناهیان
آثار مثبت نگری
کافی است مثبتنگر باشیم آنگاه دائما خود را غرق در نعمتهای خدا میبینیم و خدا را سرشار از مهربانی خواهیم یافت در این صورت است که رشد می کنیم.
مهربانی به والدین و اثر متقابل آن
اگر پدر و مادر با ما خوب رفتار نکنند قابل تحملتر است و بالأخره دوران سختی آن به پایان خواهد رسید. ولی اگر فرزندان با ما خوب رفتار نکنند تلخی آن برای همیشه باقی خواهد ماند. اگر می خواهیم فرزندانمان با ما خوب برخورد کنند به پدر و مادر مهربان باشیم اگر چه آنها با ما نامهربانی کنند.
اینگونه گفتگوها را کم کنیم!
آدم دوست دارد خوبیها و رنجهای خود را برای دیگران تعریف کند یا آنها را از زبان دیگران بشنود اما خدا دوست دارد شایستگی مصاحبت با او را پیدا کنیم برای همین باید اینگونه گفتگوها را با دیگران کم کنیم! نباید دنبال آبرو پیش دیگران و گدای محبت دیگران باشیم تا خدا قلب ما پر کند.
در محضر خورشید
پیرزن خداشناس
حسنی احمدی
علی با جمعی از یارانش در حال عبور از معبری هستند، چشمان علی از دور پیرزنی را میبیند که با چرخ نخریسی خود مشغول بافتن نخ است، فکری به ذهن علی خطور میکند.او از تمام فرصتها برای راهنمایی یارانش استفاده میکند.دیگر به پیرزن نزدیک شدهاند. علی میایستد و سلام میکند. پیرزن که دست از کار برنداشته پاسخ میدهد. علی با مهربانی کنار پیرزن مینشیند و میپرسد: «مادر خدا را به چه چیز شناختی؟» پیرزن جوابی نمیدهد. فقط دست از چزخ بر میدارد و به علی و یارانش نگاه میکند. طولی نمیکشد که پس از چند مرتبه دورزدن چرخ از حرکت میایستد.
پیرزن رو به علی کرده و میگوید: چرخ بدین کوچکی برای حرکت
احتیاج به چون منی دارد. آیا ممکن است که افلاک به این عظمت و کرات به این بزرگی
بدون مدبری دانا و حکیم و صانعی توانا و علیم با نظم معینی به گردش افتد و از حرکت
باز نایستند؟
علی از پاسخ پیرزن خرسند شده و لبخند میزند و رو به یارانش کرده و میگوید: «مانند
این پیرزن خدا را بشناسید.»
علی بر میخیزد و پیرزن دوباره شروع به چرخاندن دسته چرخ میکند...