فاطمه اقوامی
قسمت دوم
هفته گذشته برایتان از فروشندههای متقلبی گفتیم که وارد بازار اندیشه شدند و تلاش میکنند نبض بازار را در دست گیرند و اجناس نامرغوب و کپکزده خود را به ما عرضه کنند... آنها اجناسشان مشک معطر نیست که خود ببوید بلکه باید عطار متقلب داد بزند و مشتری برای خود جمع کند... همانها که رهبر عزیزمان بابت حضورشان دلشان شور زد و سال 86 در دیدار با فرزندان دانشجوی بسیجیشان خطرشان را گوشزد کردند و فرمودند: «از اساتید اخلاق و موعظهگرها استفاده کنید. البته مواظب باشید در دام عنکبوتهای دنیادار و دکاندار گرفتار نشوید؛ این روزها از این چیزها هم زیاد است؛ دکاندارهایی که به اسم معنویت، ادعا میکنند که امام دیدیم و...! هیچ واقعیتی هم ندارد. حواستان باشد که اسیر آنها نشوید.»
این هفته هم میخواهیم بحثمان را پی بگیریم و از چهره4 نمونه دیگر از این عرفانهای نوظهور دروغین پرده برداریم و شما را با آنها آشنا کنیم. باز هم مثل همیشه همراهمان باشید.
دالایی لاما
مطمئنا اسم او را زیاد شنیدهاید و ناآشنا با نام و مرامش نیستید. کسی که یک دوستدار صلح جهانی معرفی میشود ولی کمی کنکاش درباره افکار و اعمالش شاید نگاهمان را به او 180 درجه تغییر دهد.
«دالایی لاما» لقب رهبران دینی بودائیان تبت است که «تنزین گیاتسو» از دوسالگی شایسته این مقام شناخته و عنوان چهاردهمین دالایی لاما بر وی نهاده شد. تبتیها براساس سنت خود معتقدند او هم مانند بقیه دالاییلاماها تناسخ و مظهر بودای مهر (بودای بزرگ) است.
هنگام حمله چین به تبت در سال 1949، دالاییلاما با مریدانش به هند فرار کرد در تبعید دولتی تشکیل داد و توانست علاوه بر رهبر دینی، رهبر سیاسی را هم بر عهده بگیرد.
دالایی لاما ادعای صلحطلبی دارد و در مجامع بینالمللی در باب ضرورت آشتی بین ملتها بسیار سخن رانده است. به نظر دالایی لاما دین بودا مکتبی است که میتواند صلح مورد نظر را بر جهان حاکم کند. در سال 1989 او توانست گوی سبقت را از کسانی چون جیمی کارتر، شیمون پرز، اسحاق رابین و... برباید و جایزه صلح نوبل را دریافت کند. البته جالب است در باب صلحطلبیاش این نکته را بدانید که او با اعدام صدام جانی و متجاوز مخالفت کرد! همچنین بارها به رژیم صهیونیستی خونخوار شیفتگی خود را ابراز داشته و چندین بار به سرزمینهای اشغالی سفر کرده و مقابل دیوار ندبه به نیایش پرداخته است...