زهرا کیایی
در میان رایجترین بیماریهای عصر حاضر، بارها نامهای «بی هویتی» و «سرگردانی» به گوشمان خورده است! آن زمان که ندانیم چه کسی هستیم و چه میخواهیم بکنیم یا به کدامین سو حرکت کنیم مبتلا به آنانیم. بیهویتی و سرگردانی آسیبهای نگرانکننده انسان امروزیست و سر منشأ بسیاری از مشکلات طاقتفرسای او؛ اما «وضعیت قرمز» امروز آن است که نه فقط انسانها، بلکه بسیاری از واژگان و مفاهیم اساسی، مبتلا به بیهویتی و سرگردانی شدهاند! و هر روز بر تعدادشان افزوده میشود و به جرأت میتوان گفت همین بیماری واژگان و مفاهیم است که عامل حرکت مردمان جهان به سمت آسیبهای هرچه بیشتر روحی و حتی جسمانی او شده و «ازدواج» یکی از آن واژگان، و البته از مهمترینهای آنهاست!
ویروس های ازدواج
مفهومی که هدفش تقدیم آرامش به انسان است،
خود عامل ناآرامی و نگرانی شده است! و مشکلات آن از روزی آغاز شد که هر تمدن و اندیشمندان آن به دنبال بازنگری
در سبک زندگی و مفاهیم تمدن ساز آن برآمدند و منبع بازتعریف و تکیهگاهشان تجربیات
تلخ گذشته و نتیجهگیریهای برگرفته از جهانبینیهای شخصیشان بود. از این زمان به بعد به تعداد
اندیشمندان و تمدنها، تعاریف واژگان اساسی دچار تعدد شدند و مردمان خسته از
تجربیات تلخ و شیرین زندگی و مشتاق تغییر شرایط گذشته را با ابزارهای متعدد
نوشتاری و تصویری و غیره در محیطهای علمی و اجتماعی و رسانهای مورد هدف قرار
دادند. اکنون هرکس
خود را ارمغان آورنده خوشبختی و نشاط برای مردم و جوانان جهان معرفی میکرد؛ به
شرط آنکه با تعریفی که او دارد مردم بتوانند زندگی خویش را آغاز کرده و مبتنی بر
آن ادامه دهند! امروز، تعریف
جداشده ازدواج از جایگاه خود، در میان ما پیوندی تعریف میشود که بناست غول چراغ آرزوهای
هر زوج باشد!
...