نيره ساري
چند سالي است كه گروههاي موسيقي متشكل از نوازندگان دختر و پسر در پاركها، ميادين، ورودي پاساژها و پيادهروها به وفور ديده ميشوند. از همان ابتدا اين تصور به وجود آمد كه گروههاي موجود به شكل خودانگيخته و ناگهاني گرد هم آمدند تا در نبود فرصتهاي شغلي با اجراي قطعات ايراني و فرنگي، كسب درآمد داشته باشند. رخدادي تازه كه با سبك و سياق غربي، رفتهرفته بيحرمتي ديني و عرفي را عاديسازي كرده و سرانجام در تازهترين نوع خود بعد از اباحهگري، پاي رقاصههاي خياباني را هم به ميان آورده است. اخيرا نيز تحقيقات يكي از مجموعههاي پژوهشي نشان داده است كه اجراهاي خياباني فاقد مزيت نسبي اقتصادي بوده و هدف از اين نمايشهاي سازماني و خطدهي شده كسب درآمد از رهگذران نيست.
پوشش فقر و بيكاري براي توجيه هيپيگري
دو سال پيش به شكل ناگهاني گروههايي از نوازندگان با پوشش فقر و بيكاري، اجراهاي خياباني را در تهران آغاز كردند. جالب اينجاست كه همزمان رسانههاي اروپايي اجراهاي زنان خواننده خيابانگرد، دختران رقاصه و هيپيهاي دورهگرد گيتاريست را با هيجان به عنوان نمايهاي از تغيير جامعه ايران رسانهاي كردند.
هر چند اجراي موسيقي در خيابان پديده تازهاي نيست و در جهان و حتي در ايران سابقهاي طولاني دارد اما اطلاق الفاظي همچون «تغيير جامعه ايران» از سوي رسانههاي اروپايي بدين جهت بود كه آنچه قديمترها در مورد موسيقي خياباني تعريف ميكردند در شاكله ترانهخوانيهاي سنتي به همراه آلات موسيقي سنتي بود اما اجراهاي زندهاي كه راه ورود هدفمند خود را به كشورمان باز كرده است، هيچ شباهتي به فرهنگ و اصالت غني چند هزار ساله ايراني ندارد كه هيچ، بلكه در راستاي نفي ارزشهاي اسلامي ـ ايراني هم گام برميدارد.
...