زهرا کیایی
چندثانیهای تأمل کنید و لحظاتی را که در زندگی شخصی و اجتماعیتان صاحب موفقیتهای کوچک و بزرگ شدهاید به خاطر آورید و سپس به مطالعه خود ادامه دهید. حال تصویر اشخاص یا سرزمینهایی را که در زندگیتان آنان را موفق میدانستید از ذهن خود عبور دهید. شیرینی و حسرت موفقیت در زندگی هر انسانی آنقدر است که همیشه مشتاقانه در جستجوی آن است؛ گاه آن تصویر خوش رنگ را به آغوش میکشد و گاه از رسیدن به آن باز میماند و طعم تلخ شکست را تجربه میکند. اما یک سؤال پرتکرار همیشه انسان را به جستجو وامیدارد که چگونه میتوان موفق بود و بلکه همواره آن را بدست آورد و هرگز شکست را تجربه نکرد؟
موفقیت و شکست را بشناسیم...
در تفکر عامه مردم؛ زمانیکه به هدف مورد نظر خود دست یافتیم خود را موفق میدانیم و در غیر این صورت خود را شکست خورده محسوب میکنیم. مثلا اگر بتوانیم خانه مورد نظر خود را خریداری کنیم، یا در رشته درسی مورد نظر خود قبول شویم، یا اینکه همسری با ویژگیهای مشخص را داشته باشیم، رتبه شغلی برتر و یا شهرت اجتماعی مهمی را کسب کنیم یا آنرا موفقیت شیرینی میدانیم که به ما آن حس خوب دوستداشتنی را خواهد داد و عدم دسترسی به هر یک طعم تلخ شکستی است که نمیخواهیم هیچگاه تکرار شود و نمیدانیم آن زمان که رخ داد در برابر آسیبهای آن چه عکس العملی داشته باشیم. بیشتر مردم در مواجه با شکست ، فرار را بر قرار ترجیح میدهند و این سریعترین انتخاب آنهاست که البته بدترین هم محسوب میشود؛ چراکه پیامدهای آن از خود شکست فاجعه بارتر و فلجکنندهتر است.
پیامدهای یک فرار
فرار از شکست انسان را ضعیف خواهد کرد و به دنبال آن ترسی تعقیبکننده پای ثابت زندگی او خواهد شد. افرادی که دچار هراس از شکست میشوند بیشتر ترجیح میدهند اقدامی را انجام ندهند یا کار جدیدی را شروع نکنند و به طور کلی از انجام هر رفتار نو و جدیدی طفره میروند! این فراریان کسانی هستند که با اعتماد بنفس ضعیف خود در مواجه با شکستها؛ تلاش میکنند به روشهای نادرست عمل کنند که از جمله این روشها «فرافکنی» شکست به سایرین است.
...