کد خبر: ۷۸۲
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۳
پپ
صفحه نخست » شما و ما


مردی خسیس طلاهایش را در گودالی پنهان کرد و هر روز به آن‌ها سر می‌زد. یک روز یکی از همسایگانش طلاها را برداشت. مرد خسیس به گودال سر زد، اما طلاهایش را نیافت و شروع به شیون و زاری کرد.

رهگذری پرسید: چه شده؟ مرد حکایت طلاها را گفت. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست. تو که از آن استفاده نمی‌کنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟ ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: