کد خبر: ۷۸۰
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۹
پپ
صفحه نخست » گزارش


حجت الاسلام سلمانی رضوانی

از جمله محورهایی که رسانه‌های جمعی جهان به ویژه رسانه‌های تصویری مانند تلویزیون، از آن برای جذب مخاطب استفاده می‌کنند، «جذابیت جنسی» است که در کنار محور «خشونت» به عنوان دو رکن اساسی در جذب مخاطب نقش ایفا می‌کند.

با میان آمدن بحث جذابیت جنسی، موضوع «زن» نیز در نسبت با رسانه، جای خود را در مباحث رسانه‌ای باز می‌کند و بسیاری از صاحب نظران رسانه را به واکاوی نسبت بین «زن و رسانه» تشویق می‌کند. البته در این رهگذر، هرکدام از دریچه علاقه، مطالعات و زاویه نگاه خود به این موضوع می‌پردازند.

در مرحله بررسی و توصیف وضعیت زن در رسانه، نتایج بسیاری از پژوهش‌ها، توصیف سه نگاه اصلی به زن در رسانه‌هاست که عبارتند از:

ـ نگاه رسانه‌ها به زن به عنوان «کالا»

ـ نگاه رسانه‌ها به زن به عنوان «ابزار»

ـ نگاه رسانه‌ها به زن به عنوان «مشتری»

به نظر می‌رسد این پژوهش‌ها در مرحله آسیب‌شناسی، به توصیف درستی از آسیب‌ها از حضور زن در رسانه دست یافته، ولی از ریشه‌یابی این آسیب‌ها غفلت کرده‌اند. به همین دلیل، این پرسش، بی‌پاسخ می‌ماند که چه عواملی سبب می‌شود نگاه رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های تصویری به زن از این سه نگاه فراتر نرود و جایگاه زن تا این اندازه در رسانه‌ها تنزل یابد؟

برای یافتن پاسخ این پرسش باید با بررسی مبانی فلسفی و اندیشه‌ای غرب، سرچشمه این نوع نگاه به زن در رسانه‌ها را در آنجا جست. تا چرایی این رویکرد مشخص نشود و تا این سطح از مباحث که مبادی و مبانی نگرش به زن در رسانه است، به خوبی منقّح نگردد، بحث از دیگر سطوح در موضوع زن و رسانه، کافی نخواهد بود.

مبانی اندیشه‌ای نگاه به زن در رسانه‌های غیردینی کدامند؟

خاستگاه تفکر غرب جدید، آغاز عصر روشنگری و به تعبیر دیگر، «رنسانس» است که با نهضت علمی، هنری و ادبی شروع شد و در ادامه، به عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و صنعتی راه یافت. این جریان، اهدافی چون برابری، آزادی و لذت گرایی را در رأس اصلاحات اجتماعی خود قرار داد، ولی رفته رفته زیر پوشش این شعارهای انسانی، فلسفه و اندیشه خاصی را ارائه کرد که نتیجه آن، ایجاد جامعه‌ای با باورها و اندیشه‌های مادی و غیردینی بود.

...

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: