زینب عشقی
یک بعد از ظهر بهاری بود، کتابم رو برداشتم و همراه پسر کوچکم رفتیم پارک نزدیک خونه. روبروی زمین بازی بچهها، روی نیمکتی کنار خانم مسنی نشستم، سلام کردم و کتابم رو باز کردم، هنوز دو خط نخوانده بودم که گفت: بارداری؟ با لبخند گفتم: بله.
پسرم از روی سُرسُره صدام زد و برام دست تکون داد، منم براش دست تکون دادم. خانم مسن گفت: پس دومیته؟
گفتم: بله. احساس کردم پسرم خیلی تنهاست، من خودم وقتی بچه بودم، کلی تو فامیل و در و همسایه، هم بازی و هم سن و سال داشتم، اما بچههای امروزه چی؟ طفلکیها خیلی تنهان. اگه خواهر و برادر نداشته باشند که دیگه خیلی بد میشه، ولی خوب یه ذره سخته...
خانم مسن آهی کشید و گفت: خوب کردی مادر، میگن خدا به مادر باردار یه مهربونی خاص داده، اصلا یه جور دیگه نگاش میکنه، دعاهاشم مستجابه، شوهر و پدر و مادر و خانواده هم که هی نازشو میکشن، دوران خوبیه عزیزم، قدر این چند ماه رو بدون، سختیهاش هم ببخش به شیرینی بغل کردن بچهات!
***
تقریبا اکثر قریب به اتفاق زنان در دنیا و در طول تاریخ بشریت، تجربه دوران بارداری را داشتهاند. حتی در خیلی از دورهها، واژه زن با زایش و به وجود آوردن نسل همراه بوده، در بسیاری از ادوار هم زنان را به خاطر به دنیا آوردن فرزند، مقدس میدانستند و بر این باور بودند که این یک مقام خدایی است که در وجود زنان به ودیعه گذاشته شده، چرا که خدا میآفریند و زن بچه به دنیا میآورد، خدا رازق است و زن هم از وجودش به طفلش، شیر میدهد!
بارداری و به دنیا آوردن فرزند، کاری کاملا زنانه است و از ابتدای خلقت آدم تا همین لحظه، هیچ موجود مذکری، با تمام ادعا و مردانگیشان، توان همچین کار سنگین و پر ارزشی را نداشتند، پس اگر باردار هستید یا به مقام مادری نائل آمدید، به خودتان افتخار کنید.
…