نیلوفر حاج قاضی
گاهی این مترو یا همان قطار زیرزمینی پدیدههای عجیبی را با خود حمل میکند. واگنهای آن هر کدام کلاسی برای آشناتر شدن با موضوعات خاص اجتماعی است. از خانمهای مسن که برای هم درد دل میکنند گرفته تا مادرانی که به فرزندانشان شیر میدهند و توسط بزرگترها آموزش فرزند داری میبینند. دانشجویانی که برای خودشان تریبون آزاد برگزار میکنند و دوستانی که نحوه خوب از آب درآمدن تخممرغ پخته و تفاوتش با نوع عسلی را به دیگران میآموزند. چند روز در یکی از واگنها با چند جوان همسفر شدم. از آن دسته جوانانی که از زور خنده در حال غش کردن بودند و با سر و صدایشان واگن را روی سرشان گذاشته بودند. اما جالب اینکه هر چه بیشتر سعی میکردم کمتر میفهمیدم راجع به چه موضوعی حرف میزنند و میخندند. فارسی حرف میزدند اما زبانشان خیلی قابل رمزگشایی نبود!
اصطلاحات عجیب و غریب میان بعضی دامنه نفوذ خود را تا داستانها، سریالهای تلویزیونی و حتی فیلمهای سینمایی گسترش دادهاند. بعضی از این اصطلاحات که معمولا دارای چاشنی طنز هستند اگرچه از میان نسل جوان برخاسته، اما دامنه آن به بزرگترها هم کشیده شده است. این اتفاق تازهای نیست. در تهران، از دهها سال پیش بعضی اصطلاحات خاص جدا از زبان رسمی و حتی محاورات معمولی مردم، میان بعضی اقشار شهری رواج داشته، اما به شدت امروزی نبوده است. به گفته متخصصان این امر، ظاهرا تغییر هرم سنی جمعیت شهرنشین از آغاز دهه ۶۰ و جوان شدن جمعیت کشور، انبوهی از اصطلاحات رمزآلود را که در محافل خصوصی گروهی از جوانان شکل گرفته، به سطح جامعه آورده است و الحق که استفاده از فضای مجازی و رد و بدل کردن پیام در شبکههای اجتماعی به آن دامن زده است.
زیاد میبینیم که جوانها در محافل و مجامع خودشان، در میهمانیها یا حتی در دانشگاه ها، این الفاظ و اصطلاحات را بین خود رد و بدل میکنند. واژههایی نو که تا حدی خندهدار و جالب توجه هستند. اصطلاحاتی که در ابتدا معنایی را به ذهن انسان متبادر نمیکنند، اما میتوان از بطن کلام و جملهبندی آنها پی به معنی نسبی آن الفاظ برد. این الفاظ و اصطلاحات بعد از جا افتادن کمکم از مکالمات جوانان عبور کرده و به مبادلات کلامی بزرگترها راه پیدا میکند و و در حد مکالمات عامیانه در سطح جامعه پذیرفته میشوند.
...