کد خبر: ۶۵۶۰
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۲
پپ
صفحه نخست » سبوی خیال


شمشیر

مال لجبازی سرکرده‌هاست

رعیت بی‌خبر

به امیرانشان شبیه‌ترند

تا به پدرانشان

لبخند چوپان

بر می‌آید از پس گرگ‌های آبدیده

اگر یک بیابان زخم پشتش خوابیده باشد

تا یثرب مدینه نشد

آش همان آش بود و

کاسه همان کاسه‌های زیر نیم کاسه‌های زیر نیم‌کاسه‌ها...

درخت از لابلای صخره‌ها روییده‌ی در شن‌باد تعصب

خشن‌تر از آن است

که به نوازشی خشک

نرم شود

نسیمی می‌خواهد

به طوفندگی موج‌های برآمده از اعماق

لِأتمِّمَ مَکارمَ الأخلاق

طوفانی می‌خواهد

به لطافت نسیم

لعَلی خُلُقٍ عَظیم

دو واحد اخلاق

هیچ دو نفری را واحد نمی‌کند

ضرَبَ ضرَبا

صیغه‌ برادری نیست

اوس و خزرج را

آزاد و برده را

فقر و غنا را کنار هم نشاندن

اعجاز توست

ناقه اگر ناقه‌ تو باشد

از یثرب تا مدینه

محله به محله

می‌داند کجا بنشیند‌

مهدی جهاندار

*****************

شهر عشق و عرفان

کاروان از هفت شهر عشق و عرفان بگذرد

راه بیت‌الله اگر از هند و ایران بگذرد

مهربانا! یک دو جامی بیشتر از خود برآ

مست‌تر شو تا غدیر از عید قربان بگذرد

«خون نمی خوابد» چنین گفتند رندان پیش از این

کیست می‌خواهد که از خون شهیدان بگذرد؟

نغمه‌اش در عین کثرت، جوش وحدت می‌زند

هرکه از مجموع آن زلف پریشان بگذرد

پرده عشاق، حاشا بی‌ترنم گل کند

شام دلتنگان مبادا در غم نان بگذرد

وای روز ما که در اندوه و حرمان سر شود

حیف عمر ما که در دعوا و بهتان بگذرد

خون سهراب و سیاوش سنگ‌فرش کوچه‌هاست

رستمی باید که از این آخرین خوان بگذرد

کاشکی این روزها بر ما نمی‌آمد فرود

حسرت این روزها بر ما فراوان بگذرد

کافر از کافر گذشت و گبر یار گبر شد

کاش می شد تا مسلمان از مسلمان بگذرد

حال و روز عاشقان امروز بارانی‌تر است

نازنینا! اندکی بنشین که باران بگذرد

از شراب مشرق توحید خواهد مست شد

گر نسیمِ هند، از خاک خراسان بگذرد‌

علیرضا قزوه

******************

دوباره پروانه

گفتند از شراب تو میخانه‌ها به هم

خُم‌ها به وقت خوردن پیمانه‌ها به هم

از ما ربوده عقل و دل و دین و هوش را

وابسته‌اند اکثر دیوانه‌ها به هم

تو آن حقیقتی که تو را مژده می‌دهند

اسطوره‌های خفته در افسانه‌ها به هم

در هر نماز عطر تو تکثیر می‌شود

در امتداد وحدت این شانه‌ها به هم

هر خانه‌ای مناره الله اکبر است

این‌گونه می‌رسند همه خانه‌ها به هم

جاری شده‌ست عقد اخوت میان ما

ای باب آشنایی بیگانه‌ها به هم!

وقتی که شمع راه تو باشی چه دیدنی‌ست

دل دادن دوباره پروانه‌ها به هم

چون دانه های روشن تسبیح باهم ایم

در هم تنیده سلسله دانه‌ها به هم

اعجاز بی‌نظیر تو عشق است و عشق تو

ما را رسانده از دل ویرانه‌ها به هم...

رضا نیکوکار

************************

صف واحد

کاخ استبداد را درهم شکستن وحدت است‌‌

نقش استکبار را بر آب کردن وحدت است

هفته وحدت بود میلاد ختمی مرتبت

... برتمام مسلمین تبریک گفتن وحدت است

خواری و ذلت نمی‌خواهی برای دینتان

زیر بار ذلت و خواری نرفتن وحدت است

یک صف واحد شوید اندر نماز جمعه‌ها

در نماز جمعه‌ها شرکت نمودن وحدت است

با صدای نعره الله اکبر مرد و زن

بر جهان‌خواران همه فریاد کردن وحدت است

ای مسلمانان عالم گوش خود را وا کنی

پشت اسرائیل غاصب را شکستن وحدت است

گر معینی می زند فریاد مرگ بر مشرکین

مشرکین را ای مسلمان خوار کردن وحدت است‌

قدرت‌الله معینی کربکندی

**************

انتظار

طاقت فاصله هرقدر که مشکل شده است

ذکر نام تو خودش مرهم این دل شده است

هرچه خوبیست خدا توی وجود تو نهاد

دفتر معجزه با اسم تو کامل شده است

بی‌گمان قافیه را اول خط باخته است

آنکه از یاد تو یک ثانیه قافیه شده است

آن‌قدر منتظر و چشم‌به‌راهت شده‌ام

زندگی سایه دیوار مقابل شده است

هر زمان روی زمین زلزله‌ای رخ داده

کعبه هم یک درجه سمت تو مایل شده است

کل دنیا شده دریای غم و خشم و جنون

جمکران تو در این همه ساحل شده است

کاش این جمعه به چشمان خودم می‌دیدم

از دعایم فرج عشق تو حاصل شده است

سمانه زکی‌زاده

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: