فاطمه اقوامی
شاید هیچوقت توجه من و شما به خیلی از اتفاقات که هر روز در دور و برمان روی میدهد یا اخباری که از گوشه و کنار جهان میشنویم، جلب نشود و خیلی ساده از کنارشان عبور کنیم اما همین اتفاقات و اخبار به ظاهر ساده یا تکراری فکر و ذهن برخی از آدمها را راهی دنیای دیگری میکند. دنیایی که به دست توانمند آنها ساخته میشود و هر آنچه که در درونش رخ میدهد با تفکری آمیخته به هنر چیدمان کلمات پر و بال میگیرد. این آدمها گاهی ساعتها و روزها در آن دنیا سیر کرده و سعی میکنند از دریچه چشم و ذهن شخصیتهای جان گرفته در آن دنیای خود ساخته به جهان اطراف نگاه کنند و واگویههای آنها را با کمک قلم هنرمند خود بر روی صفحه کاغذ بنگارند و با دیگران به اشتراک بگذارند.
«محبوبه زارع» از همین قسم آدمهاست. او نویسندهای فعال و پویا از نسل جوان است که پرنده اندیشه او بیشتر در آسمان ادبیات دینی و دفاع مقدس پرواز میکند و او بارها در این حوزهها خوانندگان را مهمان قلم توانا و نگاه نو و تازه خویش کرده است. برای خواندن صحبتهای این نویسنده جوان با ما همراه باشید.
برگردیم به چندین سال قبل و صحبتمان را با مرور دوران شیرین کودکی آغاز کنیم. این دوران برای شما چطور گذشت؟
دوران کودکیام در شهر کویری یزد در خانواده مذهبی و زیر تربیت مادری پاکدامن و مظهر خانواده داری به همراه مدیریت پدری سادهزیست و زحمتکش گذشت. به شدت به درس و کتاب علاقهمند بودم و بزرگترین تفریحم خواندن داستان بود. حتی پیش از آنکه به مدرسه بروم خودم خواندن را با چسباندن حروف الفبا به هم تمرین کرده و تا حدودی بلد بودم.
در دوران کودکی و نوجوانی به چه شغلی علاقه داشتید؟
واقعیتش من هرگز دوست نداشتم شاغل باشم. تا زمان ازدواج تصور این که شغلی بالاتر از خانهداری برایم وجود داشته باشد، در من شکل نگرفته بود اما همیشه نویسندگی را دوست داشتم. در حالی دوست داشتم که تعریف شغل را برایش در نظر نمیگرفتم و هنوز هم با وضعیتی که در کشور ما دارد، واقعا نمیدانم شغل محسوب میشود یا رسالت.
چرا برای ادامه تحصیل در دانشگاه رشته ریاضی را انتخاب کردید؟
ساختار ذهنی من از ابتدا به ریاضی و خلاقیت مأنوس بود و دوره دبیرستانم هم به المپیادهای ریاضی میگذشت. در دانشگاه هم اولویتم ادامه دادن این رشته بود. اما کمکم مباحث علوم انسانی مرا به سوی خود کشید. البته این را بگویم که من در شعر و نویسندگی خصوصا بخشهایی که لازمهاش خلاقیت و پردازش ذهنی است به ریاضی مدیونم و اگر فرصت و شرایطی فراهم شوم روزی آن را ادامه خواهم داد زیرا معتقدم که با تفسیر رابطهای بسیار رازگونه دارد.
...