گردآوری و تنظیم: مریم سیادت
مارها مفیدتر از دلقکها
تو استرالیا معمولا اکثر فروشگاههای
بزرگ برای جذب مشتری برنامههای رایگان برگزار میکنند. مثل دکوراسیونها و نمایشهای
مناسبتی، رقص و شعبدهبازی، ساختن کاردستی و امثال این کارها.
یکی از برنامههای سرگرمکننده و مفیدی که اینجا (کوئینزلند) رواج دارد، نمایشهاییست
که بچهها را با طبیعت و حیاتوحش آشنا میکند.
در منطقهای که ما ساکن هستیم مار زیاد است. گاهی سمی و خطرناک هستند و گاهی بیآزار.
آشنایی و شناخت طرز برخورد صحیح با این جانور برای بچهها و حتی بزرگترها لازم
است.
وقتی دیدم فروشگاه محل برنامهای با موضوع «مار» دارد، به برنامهام اضافه کردم تا
حتما شرکت کنیم. فکر نمیکردم کسی بتواند با چند تا «مار» و «مارمولک» یک برنامه
یکساعته و جذاب داشته باشد طوری که بچهها میخکوب شوند و در ضمن کلی اطلاعات
مفید و جالب هم کسب کنند.
به نظرم از نمایش دلقکها و شعبدهبازها جالبتر و مفیدتر بود. حتما در محیط
زندگی همه ما جانوران و حشراتی وجود دارند که شناخت درست از آنها باعث میشود تا
هم اطلاعات عمومی ما افزایش پیدا کند و هم یاد بگیریم برای مراقبت از خودمان و حفظ
حیات موجودات اطرافمان چه کارهایی انجام دهیم.
****************
در ادامه سوختگی
وقتی دستم سوخت و چند بار درمانگاه رفتم در مواجهه با چند دکتر و مطرح شدن اینکه خارج از ایران زندگی میکنم، برایم جالب بود که دو سه پزشکی که با آنها صحبت کردم در دو تخصص متفاوت گفتند: که غالب ایرانیهایی که خارج از کشور زندگی میکنند، عموم کارهای پزشکی خود را سالانه میآیند در ایران انجام میدهند و برمیگردند. با این نظر و تجربه که هم به لحاظ قیمت بهشدت بهصرفهتر است هم بهلحاظ کیفیت و تخصص و نتیجه عمل پزشکان ایرانی.
خود من هم این را تجربه کردم. به راحتی مراجعه کردن به درمانگاه. بیمارستان... بهراحتی وقت پزشک متخصص گرفتن. وفور پزشکان متخصص و و فوق تخصص با تجهیزات پیشرفته. بهخصوص در فرانسه که بیش از ۴ سال بودم غیر از بحث نظم هرگز این تجربه دسترسی راحت را نداشتم. و یک بار توضیح دادم که مثلا چند ماه برای یک پزشک متخصص چشم زمان میبرد. و در یکی از روزنامههای فرانسوی یکبار خوانده بودم که تعداد چشم پزشک خیلی کم است و لازم است از خارج پزشک وارد شود. در این مدت هم که به پزشکهای مختلف مراجعه کردم. دو تا فرانسوی بود، یکی چینی و دو تا عرب. یعنی حتی همین پزشکها هم همه فرانسوی نیستند.
تعریف این دو متخصص ایرانی در وطنم خیلی برای من جالب آمد. پزشکی که با خنده میگفت: مراجعین من عموما از کانادا و آمریکا هستند. و خیلی برایش عادی بود و به من میگفت: راست میگویی. سیستم پزشکی غرب ضعیف است. و پزشک متخصص دیگر که خیلی جدی به من گفت: ما برای جراحی زانو امروز بیمار را بستری میکنیم، فردا عمل میکنیم. پسفردا میگوییم به خانه برود و مثال آورد از یکی از آشناهایش در آلمان که همین جراحی زانو را کرده و دچار مشکل جدی شده و یک ماه است که نمیتواند روی پاهایش بایستد و در بیمارستان بستری است و گفته هر روز یک پزشک میآید معاینه میکند و هی جلسه میگذارند و هنوز به تصمیم و جواب قطعی نرسیدهاند.
حالا کنار همه این تجارب شخصی، به شکل تصادفی مدتی است با یک برنامه آشنا شدهام که دو نفر ایرانی ساکن خارج از ایران هر بار با یک ایرانی در یک کشور که چندین سال زندگی میکنن مصاحبه تصویری میکنند که تجاربش را مطرح کند و یکسری سؤالات ثابت که از این افراد میپرسند درباره سیستم پزشکی آن کشور است. حتی در کشورهایی مثل آلمان هم فرد با قطع یقین میگوید که فقط ایران! و حسابی از تجارب تلخ خود از زمان بیماری و مجبور شدن به مراجعه پزشک بهخصوص از نوع متخصص آن می گفتند. و در خاطرم مانده فرد میگفت: اینجا فقط باید مراقب باشی مریض نشوی…
بعد با وجود همه این تجارب شخصی و عمومی، با خودم میاندیشم که حالا اگر در بین این کشورها یک کشور بخواهد واکسن تولید کند، کدام کشور حتی به لحاظ علمی بیشتر قابل اعتماد و اتکاست؟
خب میدانیم که اروپا که واکسن تولید نکرده. در غرب واکسنها آمریکایی انگلیسی است. پس باید ایران خیلی با جدیت واکسنهای تولیدی خود را هم ثبت جهانی کند و معنی نداشته باشد که بگویند فلان فهرست واکسنها فقط مورد تأیید اتحادیه اروپاست.
شنیدم که وزیرامورخارجه هلند، وزیر امور خارجه ایران را دعوت کرده است. پیشنهاد داده که با اسناد علمی، واکسنهای ایرانی معرفی شوند. هم فهرست این واکسن در فهرست پذیرش واکسن هلند هم بیاید هم اگر امکان ارسال بهلحاظ سلامت واکسن موجود است. واکسن ایرانی به هلند هم ارسال شود که کسانی که تمایل دارند از این واکسنها استفاده کنند.
ایران زمانی بزرگترین امپراطوری جهان بوده. و امروز در همه زمینهها در مسیر ساخت تمدن نوین ایرانی ـ اسلامی است. آن شکوه و جلال و عظمت باید برگردد و برایش دلایل زیادی داریم. که در این خصوص میشود اینکه قدرت دست کسانی نباشد که برای تجارت و ثروت، جان انسانها برایشان اهمیت نداشته باشد. و برای این کار نیاز هست افراد با عزت نفس و با اعتمادبهنفس و جدی امورات کار را در دست داشته باشند.
چند روز پیش هم از تلویزیون هلند مستندی از امپراطوری ایران دیدم که بسیار جذاب و باشکوه بود.
ninfrance@
az-farang@