حبیبه هادی
اولین بار وقتی علیرضا دلبریان را در یکی از برنامههای طنز تلویزیون دیدم پشیمان شدم از این که چرا تا به حال سری به کتاب خاطراتش که مدتها بود در قفسه کتابهایم خاک میخورد نزدهام.
تمام زمان مصاحبه با دلبریان، پر بود از صمیمیت و احساس و صداقتی که من و خیلیها را به خاطر آن، جلوی جعبه جادویی نگه داشته بود. صداقتی که گاه و بیگاه از چشمان زلالش میچکید و احساسی که مزه شیرینیاش را میتوانستی در لهجه کاشمریش پیدا کنی.
علیرضا دلبریان، جانباز و راوی دوران دفاع مقدس است که برای اولین بار در سال۱۳۶۱ به جبهه اعزام شده، تا آخر جنگ در آنجا ماندگار میشود. وی از مربیان تخریب و آموزش غواصی در گردان غواصی یاسین بوده است و از دوستان شهید جلیل محدثیفر میباشد.
دلبریان در عملیات کربلای۵ در ساحل نهر خین جزیره بوارین روی مین رفته و پای چپش از مچ قطع شده است و از سال ۱۳۸۴ بطور تخصصی و دائم در عرصه روایتگری میباشد.
کتاب روایت دلبری مجموعهای از خاطرات وی از ایام دفاع مقدس است که بنا به گفته خسروی راد، او چنان شیفته و شیدای شهید جلیل محدثیفر میباشد که خواسته یا ناخواسته کتاب خاطراتش نَقل شجاعت، مهربانی، ایثار و معنویت آن شهید بزرگوار شده است.
…