منظور از «يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ»(۴۲، قلم) به معنی: «روزی که یک ساق نمایان میشود و مؤمنان برای سجده فرا خوانده میشوند» چیست؟ آیا خدا ساق پا دارد؟
پاسخ:
در هیچ کجای آیه نیامده که فقط یک ساق پا دیده میشود و آن هم ساق پای خداوند سبحان است [که اعضا و جوارح ندارد]. بلکه اولا سخن از «مطلق ساق» است، نه پای کسی؛ ثانیا سخن از انسان است و نه خداوند متعال. پس اگر معنای ساق، پا فرض شود نیز به انسان برمی گردد، نه به خداوند سبحان.
اگرچه در میان اعضای بدن، پاها مصداقی از «ساق» میباشند، اما معنی «ساق»، «پا» نیست، بلکه آن چیزی است که انسان متکی به آن ایستاده است و با آن به سوی مقصد و مقصود حرکت میکند. لذا اندیشهها، اعتقادات، باورها، امیدها، دلبستگیها، تکیهگاهها... و مسیرها، همه مصداق «ساق» هستند.
بنابراین، آیه میفرماید که در آن روز، تمامی این «ساقها»، اعتقادات، ایستگاهها، تکیهگاهها، امیدگاهها و...، کشف میشود، یعنی از پس پرده اذهان و دلها بیرون میریزد و آشکار میگردد.
شبهه
امام نهم شیعیان (محمدبنعلی) در سنین کودکی (8 سالگی) به امامت رسید. چطور یک کودک میتواند امام جامعه باشد؟
پاسخ:
در کتابهای روایی دلایلی برای امامت امامجوادعلیهالسلام ذکر شده که در اینجا به پارهای از آن دلایل اشاره میشود:
1ـ احادیثی که از پیامبر آمده و در آن اسامی امامان آورده شده است، مانند حدیث لوح.
2ـ افراد بسیاری نص صریح از حضرت رضاعلیهالسلام درباره امامت فرزندش امامجوادعلیهالسلام را روایت کردند.
3ـ در امر امامت آنچه مهم است، تصریح امام سابق بر امامت امام بعد از خود میباشد. امامرضاعلیهالسلام نیز در موارد متعدد، امامت فرزند بزرگوارش را گوشزد کرده و اصحاب بزرگ خود را به این موضوع آگاه کرده است.
در رابطه با حکمت انتصاب امامتِ امام جوادعلیهالسلام در کودکی از طرف خداوند، ممکن است عواملی چند در این انتخاب مؤثر باشد:
1ـ امتحان مردم؛ زیرا با اثبات امامتِ طفل، از راه معجزه و جهات دیگر، انسان مورد امتحان قرار میگیرد که چگونه در برابر حق تسلیم میشود.
2ـ برای اثبات اینکه امامت این شخص، از جانب خدا است. زیرا اگر امامان تنها در بزرگسالی به مقام امامت نائل میشدند، ممکن بود شخص خیال کند که مقامات و کمالات آنان اکتسابی است.
3ـ برای اثبات این مطلب که مقام و منزلت، بر اساس لیاقت است و نه زیاد بودن سن.