کد خبر: ۶۳۸۶
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۲۳:۱۰
پپ
آیا زمان نخست وزیری هویدا تورم نبود؟
صفحه نخست » زیرگذر تاریخ


عاطفه میرافضل

امیرعباس هویدا یکی از رجال عصر پهلوی است که در مقایسه با دیگر شخصیت‌های هم‌تراز خود در دربار پهلوی سرنوشت متفاوتی پیدا کرد. زمانی که اعضای خاندان پهلوی و سران بلند پایه رژیم هرکدام به گوشه‌ای از دنیا فرار کردند، هویدا عالی‌ترین مقامی بود که در کشور ماند. البته این ماندن نه از سر اختیار بلکه از سر اجبار بود.

به نقل از تسنیم؛ محمدرضاشاه در ماه‌های پایانی سلطنتش و بعد از کشتار ۱۷ شهریور، درصدد برامد تا برای ظاهرسازی و نشان دادن اصلاحات در کشور برخی سران حکومت که نفرت عمومی از ‌آن‌ها وجود داشت، دستگیر و زندانی کند. از جمله آن‌ها که بعد از سال‌ها خوش‌خدمتی و سیزده سال نخست‌وزیری (طولانی‌ترین دوره نخست‌وزیری در تاریخ ایران) قرعه زندان به نامش خورد هویدا بود.

وی به همراه نعمت‌الله نصیری دستگیر شد و بعد از پیروزی انقلاب جزو مقاماتی بودند که دادگاهی و اعدام شدند. حال بعد از گذشت ۴۰ سال از پایان عمر هویدا، برخی از طریق برجسته کردن دوران نخست‌وزیری وی و اینکه مایملک خاصی نداشته درصدد تطهیر دوران پهلوی هستند. اگرچه هویدا خود در زمان شاه بازداشت و زندانی شد و همین نشانه نفرت عمومی از وی است اما با سرپوش گذاشتن بر اتفاقات رخ داده در دوران وی، تلاش می‌کنند هویدا را یک سیاست‌مدارِخوبِ تربیت‌شده‌ دوران پهلوی جلوه دهند.

گرانی در دوران سیزده‌ساله

سید امیر مکی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در این رابطه آورده است:

در دوران نخست‌وزیری هویدا اتفاقات زیاد و مختلفی به اشکال خاص در زمینه‌های اقتصادی، سیاست خارجی و داخلی و حتی رویدادهای نظامی به وقوع پیوست آن‌چنان که بازتاب گروهی و رسانه‌ای داخلی و خارجی را در پی داشت. مثل توسعه روابط سیاسی ایران با شوروی و به خصوص بلوک شرق، جدائی استان چهاردهم ایران یعنی بحرین با ظرافت و زیرکی خاص و افزایش خرید تجهیزات و تسلیحات نظامی ایران از شرق و غرب.

در کنار مسائل فوق‌الذکر، با تزریق دلارهای حاصل از فروش نفت و سرعت بخشیدن به واردات کالاهای مختلف در داخل کشور، پیامد افزایش تورم کالاهای مصرفی جاری و نیز سرمایه‌ای را در کشور ایجاد کرد که خود باعث هجوم و افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها شد و خود شروعی بر تورم انتظاری جامعه به‌خصوص در شهرهای بزرگ مثل پایتخت را نمایان ساخت که در ادامه آن رشد حداکثری هزینه‌ کالاها، خدمات و قیمت مسکن را در پی داشت. این تصمیمات علاوه بر مخالفت‌های درون حکومتی، بازتاب خارجی گسترده‌ای را نیز در پی داشت که در خود مجلس شورای ملی، برخی از نمایندگان مجلس نسبت به این مسائل واکنش‌های تندی از خود نشان دادند.

اسدالله علم در کتاب خاطرات خود درباره گرانی روبه‌رشد حاصل از مدیریت هویدا می‌گوید: «در تابستان ۱۳۵۲، بسیاری از انواع مواد غذایی کم‌یاب شده و اگر هم یافت می‌شد با قیمتی چند ده برابری به فروش می‌رسید. در ماه‌های نخست سال ۵۳ نان هم پیدا نمی‌شد و هویدا همواره اعلام می‌کرد که ما در «عصر طلایی» به‌سر می‌بریم«.

او همچنین در خاطرات ۲۳ فروردین ۱۳۵۳ خود می‌نویسد: «[به شاه] عرض کردم متأسفانه در داخله به‌واسطه غفلت متصدیان نه گوشت در دسترس مردم است نه شکر، نه گوشت مرغ و مردم خیلی ناراضی هستند و این صحیح نیست. آخر چرا این پیش‌بینی‌ها را نمی‌کنند؟ همه چیز هم گران شده. تعجب است که شاهنشاه تمام گوش کردند ولی همان طور که چشمشان را روی هم گذاشته بودند اصلا باز نکردند و یک کلمه جواب ندادند. من که شاهنشاه را می‌شناسم، می‌دانم که این به معنی این است که حرف تو را می‌شنوم ولی نمی‌خواهم جواب بدهم«.

بر اساس آمار بانک مرکزی، در سال ۵۳ اجاره‌بهای مسکن در تهران ۲۰۰ درصد افزایش یافت و مواد غذایی با گرانی ۳۰ درصدی همراه شدند.

علم در روزنوشت ۱۷ اسفند ماه ۱۳۴۷ نیز می‌نویسد: شرفیابی شاه را در جریان تحولات اخیر قرار دادم و چند نکته را مطرح ساختم که او را ناراحت ساخت. گفتم دو برابر شدن آب‌بها مملکت را آشفته کرده است. آسفالت خیابان‌ها در حال از هم پاشیدگی است، فساد کارمندان گمرک رو به گسترش است و اعتبارات بانکی محدود شده و شرکت‌های زیادی رو به ورشکستگی می‌روند. دست آخر درباره بحران مالی دانشگاه‌ها به او هشدار دادم .شاه ناگهان از جا در رفت و مرا مورد حمله قرار داد و گفت: وقتی پولی به دستمان نمی‌رسد چه می‌توانیم بکنیم؟

عوام‌فریبی هویدا

یکی از نکات مهم این بحث در خصوص عوام‌فریبی و تواضع ظاهری وی در اجتماع و نگاه عامه مردم به هوایدا بوده که ارائه سند شماره ۳۳۵۸۲/۲۰ ه ۵ مورخ ۹/۱۱/۱۳۴۶ خالی از لطف نمی‌باشد:

«ساعت ۱۰ روز ۷/۱۱/۴۶ راننده آقای نخست‌وزیر به نام فروتن در مجلس سنا به‌طور خصوصی اظهار داشت من از تظاهر و عوام‌فریبی آقای نخست وزیر خسته شده‌ام، نام‌برده دودستگاه کادیلاک دارد آن‌ها را در اداره گذاشته و از اتومبیل پیکان استفاده می‌نماید و آن هم به این نحو که خودش پشت فرمان می‌نشیند و راننده باید با یک دستگاه پیکان دیگر دنبالش حرکت کند...»

معروف است که هویدا در دادگاه انقلاب درباره عملکرد خود به قاضی می‌گوید: «در دوران صدارت من، قیمت خودکار بیک ثابت بود و همیشه ۵ ریال بوده و هست»که اتفاقا بنا به روایتی نیز از او پرسیدند که چطور چنین حرفی می‌زنی‌... تو تورم را از ۰.۳ درصد در عرض سیزده سال به ۲۵ درصد رساندی. قیمت غذا و مسکن ۲۵ برابر شده.

هویدا می‌گوید: دقت کنید: من غذا و ملک را نگفتم. من خودکار را گفتم. چون کسی درس نمی‌خواند، کسی خودکار نمی‌خرید. ما با یک خودکار و موز دادن در مدرسه، کاری می‌کردیم که هیچ‌کس نپرسد روزی ۶ میلیون بشکه نفت کجا می‌رود؟

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: