مریم کمالی نژاد
مراقبت از نوزاد، سختیهای خودش را دارد. موجودی که برای همهچیز به شما وابسته و نیازمند است را باید مدام مراقبت کنید. از خوردن و تمیز شدن تا سرگرم کردنش، از چک کردن اوضاع و احوال جسمی تا رسیدگی به دردهای گاهوبیگاهی که تشخیص علتشان سخت است. اما از نظر تربیتی، نوزاد برای ارتباط با نوزاد، چند نکته کلیدی وجود دارد. دانستن همان نکات که پیش از این هم بارها به آنها اشاره کردهایم، کارتان را راه میاندازد. همین نوزاد وقتی که بزرگ میشود و به سن سه چهارسالگی میرسد، گاه والدینش را دچار پریشانی و سردرگمی میکند. نمیخواهید تنبیهش کنید، اما او سر لجبازی دارد. میخواهید احترامش را نگه دارید، اما او با همان زبان کودکانه رازهای خانهتان را به فامیل گزارش داده است. میخواهید لحظات خوشی با هم سپری کنید و دور میز وعده غذایی آرام و لذتبخشی را میل کنید اما آنچه در عمل اتفاق میافتد پرت شدن تکههای ماکارونی به اطراف آشپزخانه و ریختن ظروف روی سرامیک است. با چهارسالهها باید چه کار کرد؟ چه مقدار از رفتارهای آنها طبیعی و مرتبط به سنوسالشان است؟ بهطور کلی بچههای چهارساله چه نشانههای رشدی دارند؟ با ما همراه باشید تا به این سؤالات پاسخ دهیم.
سهل و ممتنع
کودک شما به چهارسالگی رسیده است. حالا بهتر میفهمد چه میگویید. رابطه بهترین بینتان شکل گرفته است. شیرینزبان است و وقتی مشکلی دارد یا از چیزی رنج میبرد، بلد است آن را تشریح کند. تقریبا میتواند احساساتش را در قالب کلمات بریزد. مثلا بگوید که شما را دوست دارد. یا دلتنگ مادربزرگش است، از سوسک میترسد یا پسرخالهاش او را عصبی کرده است. پس با رشد کودک، انگار که کارتان کمتر میشود و آسودگی خیالی از باب استقلال کودک پیدا میکنید. استقلال در مباحثی که تا پیش از این وابستگی کامل به شما داشت.
توانایی چهارسالهها
در چهارسالگی کودک به مهارتهایی دست یافته است که با دیدنشان هیجانزده میشوید؛
کودک چهارساله به سؤالات ساده شما جواب میدهد. مثلا میپرسید که مشکلش چیست و او میگوید که گرسنه است.
در چهارسالگی کودک کلمات بیشتری را یاد گرفته است و معمولا آنها را بسته به پیچیدگیشان درست تلفظ میکند. اما هنوز زبانش کامل نشده است.
شعرهای ساده را بلد است و آنهایی که ریتمیک تر باشند را بهتر حفظ میکند.
میتواند جمله بسازد. جملههایش البته ممکن است گاهی چندان مفهوم نباشند و این به دلیل دایره لغات کوچکش است.
داستانهای کوتاه چند جمله ای تعریف میکند. مثلا علاقه دارد که یک جوک را بارها تعریف کند، اگرچه که تمام نکات خندهدارش را حذف کرده و خودش به آن بخندد.
کودک چهارساله میتواند از پله بالا و پایین برود، بدون اینکه لازم باشد دستش را بگیرید. اما به هرحال نمیشود که او را تنها گذاشت. حدود 2 ثانیه میتواند روی یک پا ایستاده و تعادلش را حفظ کند. فوتبال و هر بازی توپی دیگری را علاقهمند است و میتواند با پا به توپ ضربه بزند.
از بازی کردن با بچههای دیگر لذت میبرد و با آنها در یک فعالیت جمعی همکاری میکند. سعی میکند که خودش لباسش را بپوشد و به آن اصرار دارد، اما عجیب نیست اگر دیدید که سرش را بهجای یقه از آستین لباس بیرون آورده است.
معمولا یک شخصیت تخیلی در زندگیاش وجود دارد که در بخشهای مختلف به کمکش میآید و سرگرمش میکند.
بعضی از رنگها را شناسایی میکند. میتواند دایره بکشد. اعضای بدنش را نه کامل، اما بهقدر نیاز میشناسد. فرق میان شب و روز را میداند.
و اما نکته مهم اینکه کودک چهارساله در اوج استقلالیابی است و مدام میخواهد که تصمیمات کوچکش را خودش بگیرد و معمولا این ماجرا مشکلاتی را برای خانواده ایجاد میکند.
مشکلات رفتاری چهارسالهها
همان طور که تواناییهای چهارسالهها گفتیم و هیجانزده شدیم بابتش، باید بگوییم که برخی مشکلات رفتاری هم در آنها وجود دارد که بین اغلبشان مشترک است. همانهایی که سردرگم و حیرانمان میکنند و باعث میشوند ندانیم که باید چه کاری انجام دهیم، در حالی که تا پیش از این بارها راجع بهش خوانده و شنیدهایم.
از جمله این مشکلات؛
1ـ نادیده گرفتن توصیه والدین. شاید باید اسمش را بگذاریم دستور تا توصیه اما اسمش هرچه باشد، کودک علاقه ای به جدی گرفتنش ندارد. چهارسالهها نسبت به دستورات والدین بیتفاوتند. برو بخواب، اتاقت را مرتب کن، غذایت را بخور، این نقاشی را بکش، سازت را تمرین کن! او علاقه عجیبی دارد هر کاری که شما میگویید را نادیده بگیرد و به کارهای دیگری بپردازد. پس گمان نکنید که فقط بچه چهارساله شماست که سر لج دارد و میخواهد لجبازی کند و اعصاب شما را به هم بریزد. این مشکل رفتاری در اغلب چهارسالهها دیده میشود و به نظر میرسد که ریشه در استقلالیابی آنها دارد.
2ـ لجبازی کردن هم بخشی از مشکلات رفتاری چهارسالههاست. کودکی که تا همین یکی دوماه قبل روی حرف شما نه حرف نمیزد و بیچونوچرا اوامرتان را اجرا میکرد، حالا حسابی سر ناسازگاری گذاشته است و بابت هر چیزی لجبازی میکند. اگر به خواستههایش توجه نشده یا به آنها نرسد، دچار خشم و پرخاشگری شده و لجبازی میکند. چهارسالها هستند که اغلب در کوچه و خیابان مشغول کشیدن لباس والدین برای خریدن اسباببازیاند یا در رستوران جیغ میکشند که این غذا را نمیخواهند.
3ـ دعوا و ناسازگاری با دیگر کودکان. کودک چهارساله تجربه زیادی در ارتباط با زندگی جمعی و همکاری با همسالان ندارد. خاصه اگر تکفرزند باشد. بنابراین عجیب نیست که دست با همسالان در جمعهای کودکانه نسازد. البته نساختن یک حرف است و آزار دادن حرفی دیگر. زمانی نامش را مشکل رفتاری میگذاریم که کودک به آزار دادن بقیه بچهها بپردازد.
طبیعی است؟
کدام از یک رفتارهایی که مشکلات رفتاری خواندیمشان طبیعی هستند؟ شاید بتوان گفت بخش زیادی از آنها طبیعیاند. مثلا کودک شما یک روز در میان جمع همسالان زورگویی میکند و میگوید اصلا اینها را دوست ندارد و میخواهد برود خانه و فردایش دوباره از شما خواهش میکند که با دوستانش قرار بگذارید و اتفاق رفتار خوب و همدلانهای هم دارد. بخشی از این نساختن با همسالان، زورگوییها، لجبازی و سروصدا راه انداختنها طبیعی است و علتهای متفاوتی میتواند داشته باشد، از جمله استقلالخواهی و استقلالیابی. مثلا کودکی که جیغ میکشد تا به شما حالی کند که اجازه دهید خودش لباسش را بپوشد، دنبال استقلالش میگردد اما گویا بلد نیست به آرامی آن را از شما بخواهد یا حتی ممکن است الگوی رفتاری مناسبی نداشته باشد.
در همین سنوسال است که از بغل شدن، فشرده شدن و بوسیده شدن بیزار است. البته همه بچهها این نشانهها را نشان نمیدهند اما این رفتار در پسرهای چهارساله بیشتر دیده میشود. اگر بخواهید چند ثانیه آنها را در آغوش بکشید عکسالعمل نشان میدهند و سریع از بغلتان فرار میکنند. این رفتار در مواجهه با غریبهها بیشتر دیده میشود.
باید چهارسالهها چه کنیم؟
در اولین قدم فراموش نکنید که کودک شما دیگر نوزاد نیست و تقریبا همهچیز را متوجه میشود. او کاملا میفهمد که شما اشتباهش را نادیده گرفتهاید یا دارید تحسینش میکنید. همچنین بهشدت تقلیدکار است و الگوی رفتاری والدینش را تکرار میکند. پس پیش از هر اقدامیالگوهای رفتاری مناسبی برای فرزندتان باشید.
1ـ کودک را بابت کارهای خوبش تحسین کنید. بخش گستردهای از مشکلات رفتاری کودکان در این سنوسال بهخاطر ندانستن است. او قصد ندارد شما را عصبی کند، فقط نمیداند کدام کار خوب و کدام بد است. هنوز با دنیای ما آشنایی کامل ندارد و خط قرمزها را نمیشناسد.
2ـ به کودک چهارساله زیاد «بکن» و «نکن» نگویید. در واقع کمتر دستور بدهید. بلیتتان را برای کارهای کوچک خرج نکنید. کم «نه» بگویید اما اساسی بگویید و پایش بایستید.
3ـ از قانونهای خانه کوتاه نیاید. مثلا قانون خانه شما این است که کودک تحت هر شرایطی تا قبل از نوجوانی نباید جایی را بدون پدر و مادر بماند. پس جلوی جیغ و فریاد و اصرارهایش برای ماندن در خانه خاله، مقاومت کنید. بهطور کلی کودک را با مفهوم قانون آشنا کرده و اجازه دهید او هم قوانین خودش را وضع کند.
4ـ آرامشتان را از دست ندهید. خوب میدانیم که رفتار با کودکان چهارساله گاهی بسیار سخت است. اما کلید رفتاری شما حفظ آرامش است. به کودک و به خودتان زمان بدهید. لازم نیست خیلی فوری عکسالعمل نشان دهید. سعی کنید روی بهداشت روان خودتان کار کنید تا زود از کوره در نروید.