یاسمین رضوی
صبح بیدار میشوید و احساس میکنید توانی برای بیرون آمدن از تخت ندارید. موبایلتان را پیدا میکنید و شبکههای اجتماعی را دور میزنید و ایمیل و پیامهایتان را چک میکنید. با فکر کردن به اینکه امروز چندین و چند برنامه کاری و غیرکاری اما ضروری و مهم برای انجام دادن دارید، خودتان را از رختخواب بیرون میکشید. به آینه زل میزنید و صورتتان را تماشا میکنید. کمیاز وقتتان صرف بازرسی چهرهتان شده، دارد دیر میشود. اما شما دلتان میخواهد همین جا بمانید. همین گوشه دنج، روی کاناپه! تصور اینکه لباس رسمی بپوشید و به محل کارتان بروید و هفت، هشت ساعت با دیگران با موضوع کار معاشرت کنید، به همتان میریزد. چیزی که توی سرتان مدام تکرار میشود این است: «امروز حوصله هیچ کاری رو ندارم»
قطعا شما هم تجربه چنین روزهایی را دارید. روزهایی که حوصله انجام دادن هیچ کاری را نداشته باشید. با این روزها چه میکنید؟ معمولا آنقدر کار از پیش برنامهریزی شده داریم که انجام ندادنشان، عذابوجدان و اضطراب بههمراه دارد. اغلب سعی میکنیم با همان حال، با بیحوصلگی و بیانگیزگی و لبهای آویزان و ابروهای در هم گرهخورده، کارها را از سروسامان دهیم تا زیر بار استرس کارهای عقبمانده قرار نگیریم.
در این نوشتار میخواهیم بگوییم که با روزهای بیحوصلگی چه باید کرد؟ با ما همراه باشید.
فقط یک بار؟
اینکه آدم تجربه بیحوصلگی داشته باشد چیز عجیبی نیست. اینکه روزی از خواب بیدار شوید و دلتان نخواهد هیچ کاری انجام دهید، دور از ذهن نیست. اما نباید این احساس مداوم باشد. ممکن است در طول یک ماه یا دو سه ماه، یک روز به این احساس گرفتار شوید. روی سخن ما این افراد هستند، کسانی که بهطور مستمر و مانا دچار بیحوصلگی نمیشوند. اگر تجربه بیحالی، بیحوصله و بیانگیزگیتان در طول هفته تکرار میشود، مشکل جدی است و باید آن را نشانهای بر وجود اختلال اضطراب و افسردگی بدانید یا چیزهایی از این دست. در هر صورت اگر تعداد روزهایی که به این احساس دچارید در هفتههای مستمر تکرار شده است، بررسی جدی موضوع را در اولویت زندگیتان قرار دهید.
حوصله ندارم
کمبود انگیزه، چیزی است که همه افراد آن را تجربه میکنند. روزهایی که دچارش میشویم حس میکنیم خستهایم. با خودمان میگوییم: «من که تازه از خواب بیدار شدم، چرا اینقدر خستمه؟!» تحریکپذیریم و ممکن است با سخن کوتاه و سادهای از کوره در برویم یا ناراحت و غمگین شویم. به کارهایی که انجام دادنشان همیشه حالمان را خوب کرده است فکر میکنیم: «بد نیست برم سینما، یا یه فیلم ببینم» اما میبینید که برای انجام آن هم علاقهای در خودتان پیدا نمیکنید.
اولین نکتهای که باید به شما بگوییم این است که این احساسات کاملا طبیعی هستند. حتی رباتها هم گاهی نیاز به استراحت دارند. اگر گاهی دچار چنین احساساتی میشوید، آرام باشید و بدانید که اغلب مردم دنیا با آن آشنا هستند و تجربهاش کردهاند. داشتن این احساس احتمالا به این خاطر است که شما در روزهای گذشته استرس اضافهای را تحمل کردهاید یا مشغول کنار آمدن با چیز غیرعادی در زندگیتان هستید.
همین همهگیری کرونا را اگر در نظر بگیریم، اغلب ما با آمدن کرونا دچار استرس شدیم، امری غیرعادی که سعی میکردیم تحملش کنیم و با آن کنار بیایم و در عین حال مراقب باشیم به جانمان نیفتد. مشخص است که بعد از گذشتن یک دوره کوتاه همهمان احساس خستگی و بیانگیزگی کنیم.
اگر این احساساتتان بیش از دو هفته ادامه داشت آن را علامت یک مشکل جدی بگیرید، چیزی شبیه به افسردگی یا دیگر اختلالات و با مشاورتان دربارهاش صحبت کنید.
چه کنیم؟
روزهایی که دچار بیحوصلگی هستیم چه باید بکنیم؟
استراحت و مراقبت از خود
بهترین کاری که در اینجور مواقع میتوانید بکنید این است که به خودتان زمان بدهید و از خودتان مراقبت کنید. گفتیم که تجربه هر از گاهی این احساس و بیحوصلگی نشان از وجود استرس و خستگی روحی است. پس شما نیاز به استراحت و مراقبت دارید. روزی را به خودتان اختصاص دهید. بدون اینکه عذابوجدان داشته باشید یا مدام بخواهید خودتان را پای کار بکشید. هستند کسانی که به خودشان استراحت میدهند اما آنقدر از اداره و محل کار تماس تلفنی دارند، خودشان را پای لپتاپ میکشانند و یا ذهنشان پی کار و برنامههای زندگی است که هیچ آرامشی را احساس نمیکنند. موبایلتان را خاموش کنید. توقعتان را از خودتان پایین بیاورید. امروز قرار نیست هیچ کاری انجام دهید. بلکه فقط قرار است روی ترمیم زخمهای روحی و آرامشتان متمرکز باشید.
اگر میخواهید تمام 12 ساعت را توی تخت بمانید با یک فنجان قهوه و کتاب مورد علاقهتان، بمانید. اگر میخواهید چرت بزنید و به چیزی فکر نکنید، این کار را انجام دهید. دوش بگیرید و یک لیوان آب بنوشید. بدون اینکه عذابوجدان کاری را داشته باشید.
بخشی از انسان بودن
خودتان را بابت بیحوصله بودن سرزنش نکنید. در عوض به این فکر کنید که این هم بخشی از انسان بودن است. همان قدر که انسان میتواند پرانرژی، سرزنده، خوشحال، پرقدرت و باانگیزه باشد، ممکن هم است گاهی بیحوصله و بیانگیزه باشد. خودتان را درک کرده و با خودتان مهربان باشید. وقتی با خودتان مهربان هستید و دست از سرزنش کردن برداشته و روحتان را در آغوش میکشید و استرس، افسردگی و اضطرابتان کاهش پیدا میکند. احساساتتان را هرچه که هست بپذیرید و به خودتان زمان بدهید.
قدم زدن
قدم زدن و پیادهروی سادهترین ورزشی است که فواید بسیاری برای روحتان دارد. قرار نیست در روزی که میخواهید به خودتان استراحت کنید، مجبور به انجام کاری شوید. اما تحقیقات میگویند قدم باعث میشود هم نشاط ورزش کردن را دریافت کنید و هم از بودن در فضای باز لذت ببرید. وقتگذرانی در بیرون از فضای بسته خانه، مزایای زیادی برای بهداشت روان دارد.
منبع الهام
اگر کسی را در زندگیتان دارید که منبع الهام و آرامش شماست با او تماس بگیرید. مادرها یا مادربزرگها معمولا چنین نقشی را دارند. آنها مدام به شما میگویند: «نگران نباش همهچی درست میشه» ما میدانیم که درستشدنی که از آن حرف میزنند به این سادگیها نیست، اما دلمان قرص و حالمان روبهراه میشود. احساس ایمنی و دلبستگی میکنیم. این فرد میتواند همسر، دوست یا رواندرمانگرمان باشد.
گاهی هم نسخه شما بودن در خانه نیست. به جایی که آدمها رفتوآمد دارند بروید. البته با رعایت پروتکلهای بهداشتی. به آدمها و معاشرت کردنشان نگاه کنید. با یک همسایه سلام و علیک کنید و کارهای سادهای که ذهنتان را آرام نگه دارد.
کار نمیکنم، برنامهریزی چرا
بله، شما امروز حوصله انجام دادن هیچ کاری را ندارید. اما حوصله برنامهریزی کردن را که دارید. به کارهایی که میخواهید بعدا انجام دهید فکر کنید. نه فکری که بهتان استرس بدهید. یکجور تصویرسازی از روند کار. بعد برایش برنامهریزی کنید. این تصویرسازی ذهنتان را مالامال از لذت میکند و به شما انرژی تازه و انگیزه نو میبخشد.
حتما قرار نیست برنامهریزی کاری باشد. ممکن است بخواهید برای سفری که قرار است در تعطیلات بروید برنامهریزی کنید. یا برای دورهمی چند هفه آینده نقشه بریزید. به هر حال به نتیجه و حال خوب انجام دادن کاری لذتبخش فکر کنید.
یک قدم مورچهای
اغلب وقتی که زیادی سرمان شلوغ است، دچار ی انگیزگی و بی حوصلگی هم میشویم. چون میخواهیم کاملترین و بهترین کار را ارائه دهیم اما نمیدانیم از کجا شروع کنیم. کوهی از وظایف انتظارمان را میکشند و روح ما تلاش میکند از زیر بارش شانه خالی کند. ذهنتان را از حجم کاری که قرار است انجام دهید خالی کرده و کوچکترین قدم را بردارید. ممکن است قرار بر شروع پروژهای است که نیاز به پژوهش دارید. قدم اول شاید این باشد که شما یک صفحه از یک کتاب مرتبط را مطالعه کنید. یا یک تماس کوتاه تلفنی برای هماهنگی مسئلهای ساده، برقرار کنید. قدمهای کوچک اولیه، معجزههای پنهانی هستند که در طول پروسه انجام کار دیده نمیشوند اما قدرت بالایی دارند برای انگیزهبخشی و حال خوب.
یک کار ساده
به موسیقی مورد علاقهتان گوش دهید. برای خودتان غذای سالم و سادهای بپزید. تختتان را مرتب کنید. روی افکار مثبت متمرکز شوید. عبادت کنید. خواندن چند خط قرآن یا دعا میتواند انگیزهتان را ترمیم کند.