حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد
رحیم آدمی که دلنازک است، رقیقالقلب است، مهربان است میگویند رحیم. رئوف یعنی کسی که خیلی مهربان است. «شدید الرِّقَ». خیلی مهربان است. مثال زدند، مرحوم علامه طباطبایی و خیلی از بزرگان. مثلا بچه شما خدایینکرده مریض میشود. دکتر میبرید، از آمپول میترسد. رحم به او این است که آمپول میزند خوب میشود. وقتی که آمپول هم به او زدی با او مهربان بودی. اما رئوف این است که چون بچه خیلی میترسد، میلرزد میگویی آقای دکتر نمیشود یک جایگزینی، خلاصه پرهیزی به او بدهی یا مثلا قرصی، شربتی که آن رأفت جایی است که بدون دردسر و بدون بلا به او رحم کنید. یعنی رحم بیش از اندازه، بدون این که او را به زحمت بیاندازی آن خیر را به او برسانی. شدت محبت. امام هشتم رئوف است، مصداق رافت فوقالعاده است. امام مهربانیها است. من بعید میدانم زائری تجربه نداشته باشد، حالا از دور یا نزدیک، که امام هشتم در زندگی به او نشان نداده باشد، از معنوی و مادی. ببینید من چند حدیث و نمونه بگویم. مرحوم بیدآبادی، یک بیدآبادی بزرگ داریم که میرزا محمد بیدآبادی، که خیلی مهم بودند. آیتالله بهجت میگفتند خیلی فوقالعاده بودند. یک بیدآبادی داشتیم، شیخ محمد جواد بیدآبادی. حدودا ۸۰ ـ ۹۰ سال قبل بودهاند. مرحوم شهید دستغیب در داستانهای شگفت، نمونهای از داستان ایشان را آورده است. مرحوم بیدآبادی، مثلا ۸۰ ـ ۹۰ سال قبل از اصفهان با مادرش برای زیارت امام هشتمعلیهالسلام میآید. نیت کرده، چون آن زمان حالا با حیوان میآمدند، پیاده میآمدند، زحمت داشت. گاهی 40 روز، یک ماه، بیشتر در راه بودند. نیت میکند یک اربعین در مشهد بماند. یک 3-4 شب، 5 شب، ۷ ـ ۸ شب میماند، یک شب امام هشتم را در خواب میبیند. آقا میفرمایند فلانی برگرد اصفهان. میگوید آقا من قصد کردم یک اربعین، یک چله خدمت شما باشم. با مادرم هم آمدم. آقا میفرمایند من از شما خواهش میکنم برگرد. میگوید آقا چرا؟ من مهمان شما هستم. آقا میفرماید خواهر شما در اصفهان دلتنگ مادرش شده است و فراق مادر را طاقت نمیآورد. آن جا به من متوسل شده یا امام رئوف منم از شما مادرم را میخواهم. 40 روز بروند، 40 روز برگردند، 40 روز هم آن جا باشند، 3ماه. طاقت فراق مادر را ندارم.
امام هشتم برکاتی که میخواهد 40 روز بدهد، در یک لحظه هم میتواند بدهد. این جمله آقای شریعتی خیلی دلربا است. حضرت به او فرمودند آخر ما امام رئوف هستیم. یعنی طاقت یک خانمی که در اصفهان برای مادرش بی تابی میکند، من طاقت ندارم. این را میگویند رئوف. امام رئوف. عبدالله بن امان، به او میگفتند عبدالرضا، میگوید به امامرضاعلیهالسلام گفتم یا امام رضا: «أدعُ الله لی وَ لِاهلِ بَیتي» ما میگوییم التماس دعا، میگوید به امام هشتم گفتم برای خودم و خانوادهام دعا کن. حضرت چه فرموده باشند خوب است؟ حضرت فرمودند: «أ وَ لَستُ أفعَل» میشود من برایتان دعا نکنم؟ من همیشه برایتان دعا میکنم. همیشه برایتان دعا میکنم. مثل این که، من بارها شاید خدمت شما عرض کردم، نمیشود که من بیایم مشهد یاد آقای شریعتی نباشم، یاد بستگان و نزدیکانم نباشم. حضرت رضا فرمود: «أ وَ لَستُ أفعَل». میشود چنین کاری؟ میشود من دعا نکنم برایتان؟بعد حضرت فرمودند: «و الله اعمال شما بر من عرضه میشود هر روز، هر روز من از وضع شما خبر دارم و برایتان دعا میکنم». راوی میگوید من تعجب کردم. یعنی برای من بزرگ آمد. بعد حضرت استشهاد کردند به این آیهی مبارکه «وَ قُل إعمَلوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُم وَ رَسولُهُ وَ اَلمُوُمِنُونَ». یعنی هر روز اعمال شما به دست ما میرسد. برای گناهانتان طلب آمرزش میکنیم، برای ثوابهایتان سعی و کوشش قبولی میکنیم. باز روایت دیگر، موسی بن سیار رافت امام هشتم را، انشاءالله بینندگانی که دلشان این جا است حتما به آنها هم لطف و نظر میشود. چه بسا آنهایی که دور هستند ولی خیلی از ما هم نزدیکتر باشند.
*********************
دوران غیبت یک کمال است
حجت الاسلام والمسلمین عابدینی
ما غیبت را در نگاه اول یک عقاب میبینیم که وقتی امت تحمل امام را ندارند غیب محقق میشود تا بعد از برههای و آزمایشها و اطلاعاتی، آمادگی ایجاد شود تا حضرت ظهور بکنند و ظهور پس از این دوران غیبتی که این دوران غیبت عقابی بود، عتابی بود، جرمی بود برای عدهای که آمادگی و ظرفیت آنها نبود تا این عتاب الهی در حقیقت شکل گرفته باشد. در بعضی از روایات اینگونه بیان شده که غیبت مربوط به این است که اگر بود حضرت هم به شهادت میرسید مانند آبائشان. اما در برخی از روایت دیگر که کم هم نیست بلکه تعدادش هم بیشتر باشد این هست که دوران غیبت یک کمال است و این کمال قطعی هم بوده که باید باشد. یعنی حتی اگر مردم در اوج آمادگی هم بودند حتماً باید دوران غیبت محقق میشده. این خودش نکته مهمی است. چنانچه دوران ظهور یک دوران کاملی است و کمالی است که باید محقق شود چنانچه دوران قیامت یک دوران کمالی است که حتماً و قطعا باید محقق شود، دوران غیبت هم حتما و قطعا باید محقق میشد. چه مردم خوب خوب باشند، چه مردم در آن کمال خوبی نباشند و به اصطلاح باید دوران بگذرد تا خوب شوند. در هر صورت عصر غیبت یک نقشه الهی است و از آن باید مقصودی حاصل شود. یعنی آن مقصود باید در این دوران غیبت حاصل شود که حالا انشاءالله این بیان را که از روایات بکنیم که آن مقصود باید حاصل میشد که اگر مقصود حاصل نشود آن دوران غیبت به ظهور منجر نمیشود پس باید در دوران غیبت مقصودی حاصل شود. از جمله آن نتایج این دوران غیبت هم این هست که اگر مردم آمادگی نداشتند این طول میکشد. طول کشیدن آن مربوط به آماده نبودن مردم هست اما اصل غیبت مربوط به آماده نبودن مردم نیست. در رابطه با روایاتی که وارد شده با این عنوان که لابُدَّ برای امت ختمی و برای امام زمان للغیبه. حتما باید غیبت باشد. غیبتها در هر امتی که کتاب کمال الدین صدوق رحمة الله علیه را اگر دوستان رجوع بکنند، غیبتهای همه انبیاء را یکی یکی مطرح میکند که هر کدام دو، سه، یک غیبت داشتند که این دوران غیبت مربوط به امت اینها میشد که این رابطه غیبت کمال امت را داشت. هر چقدر آن کمال شدیدتر در انتظار امتی باشد، دوران غیبت طولانیتر میشود. یعنی طول و جهت آن کیفیت و کمیت. هم کمیت است و هم کیفیت. چون غیبت گاهی به لحاظ زمان است، گاهی به لحاظ جهات دیگری هست. یعنی فقط زمانی نیست. اینها هم مربوط به کمال امتی است که میخواهند پیدا کنند که هر چقدر آن کمال که منتظر است برای این امت شدیدتر بخواهد باشد، حتما جهات غیبت و دوران غیبت طولانیتر میشود.